۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
ابوعلی علاوه بر [[ابن خالویه، حسین بن احمد|ابن خالویه]] با بسیاری از نحویان همروزگارش از جمله ابوسعید سیرافی، علی بن عیسی رمّانی، زجاجی و حتی برخی استادانش مانند زجاج و ابن سراج اختلافاتی داشته است. وی با [[سیرافی، حسن بن عبدالله|ابوسعید سیرافی]]، نحوی معروف معارضۀ شدید داشت و بر دانش وی سخت خرده میگرفت. گاه از باب تحقیر وی را معلم کودکان میخواند و به همین سبب او را لایق شاگردی خود نیز نمیدید. در حالی که به گفتۀ ابوحیان توحیدی، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|سیرافی]] [[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب سیبویه]] را آغاز تا انجام با امثال و شواهد و غرائب آن شرح و تفسیر کرده بود و این امر حتی برای نحویان برجستهای چون مبرد، زجاج و ابن درستویه نیز میسر نشده بود. منابع کهن، منشأ این معارضه را حسادت ابوعلی نسبت به سیرافی دانستهاند. وی [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|ابوالقاسم زجاجی]] (د ۳۳۷ ق) را نیز که در نحو همطبقۀ وی بود، به چیزی نمیگرفت و میگفت: «اگر [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|زجاجی]] مباحث نحوی مرا میشنید، شرم میکرد که دربارۀ نحو سخن بگوید». | ابوعلی علاوه بر [[ابن خالویه، حسین بن احمد|ابن خالویه]] با بسیاری از نحویان همروزگارش از جمله ابوسعید سیرافی، علی بن عیسی رمّانی، زجاجی و حتی برخی استادانش مانند زجاج و ابن سراج اختلافاتی داشته است. وی با [[سیرافی، حسن بن عبدالله|ابوسعید سیرافی]]، نحوی معروف معارضۀ شدید داشت و بر دانش وی سخت خرده میگرفت. گاه از باب تحقیر وی را معلم کودکان میخواند و به همین سبب او را لایق شاگردی خود نیز نمیدید. در حالی که به گفتۀ ابوحیان توحیدی، [[سیرافی، حسن بن عبدالله|سیرافی]] [[كتاب سيبويه و يليه تحصيل عين الذهب من معدن جوهر الأدب في علم مجازات العرب|الکتاب سیبویه]] را آغاز تا انجام با امثال و شواهد و غرائب آن شرح و تفسیر کرده بود و این امر حتی برای نحویان برجستهای چون مبرد، زجاج و ابن درستویه نیز میسر نشده بود. منابع کهن، منشأ این معارضه را حسادت ابوعلی نسبت به سیرافی دانستهاند. وی [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|ابوالقاسم زجاجی]] (د ۳۳۷ ق) را نیز که در نحو همطبقۀ وی بود، به چیزی نمیگرفت و میگفت: «اگر [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|زجاجی]] مباحث نحوی مرا میشنید، شرم میکرد که دربارۀ نحو سخن بگوید». | ||
دربارۀ رمّانی نیز نظر مساعدی نداشت و مباحث نحوی وی را نمیپسندید و آن را خارج از مقولۀ نحو میدانست. وی در اینباره معتقد بود که اگر نحو آن است که او میگوید، رمّـانی از آن هیچ نمیداند. او حتی حرمت استادانش زجاج و ابن سراج را نیز نگه نداشت و کتاب الاغفال را در رد زجاج و کتاب المسائل المصلحة من کتاب | دربارۀ رمّانی نیز نظر مساعدی نداشت و مباحث نحوی وی را نمیپسندید و آن را خارج از مقولۀ نحو میدانست. وی در اینباره معتقد بود که اگر نحو آن است که او میگوید، رمّـانی از آن هیچ نمیداند. او حتی حرمت استادانش زجاج و ابن سراج را نیز نگه نداشت و کتاب الاغفال را در رد زجاج و کتاب المسائل المصلحة من کتاب ابن سراج را در رد ابن سراج نوشت. | ||