پرش به محتوا

سیری در تاريخ تشيع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زمخشرى' به 'زمخشرى '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زمخشرى' به 'زمخشرى ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
نويسنده پس از بررسى اقوال پيرامون آغاز پيدايش شيعه، چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه تشيع به همان اندازه قديم است كه اسلام قدمت دارد؛ يعنى پيدايش تشيع همزمان با پيدايش اسلام بوده و روز ولادت آن با روز ولادت اسلام يكى است. وى معتقد است آغاز پيدايش شيعه را همان زمان پيامبر(ص) بايد دانست و جريان ظهور و پيشرفت دعوت اسلامى در بيست‌وسه سال دوران رسالت موجبات زيادى دربر داشت كه طبعا پيدايش چنين گروهى را در ميان ياران پيامبر(ص) ايجاب مى‌كرد <ref>همان، ص10</ref>.
نويسنده پس از بررسى اقوال پيرامون آغاز پيدايش شيعه، چنين نتيجه‌گيرى مى‌كند كه تشيع به همان اندازه قديم است كه اسلام قدمت دارد؛ يعنى پيدايش تشيع همزمان با پيدايش اسلام بوده و روز ولادت آن با روز ولادت اسلام يكى است. وى معتقد است آغاز پيدايش شيعه را همان زمان پيامبر(ص) بايد دانست و جريان ظهور و پيشرفت دعوت اسلامى در بيست‌وسه سال دوران رسالت موجبات زيادى دربر داشت كه طبعا پيدايش چنين گروهى را در ميان ياران پيامبر(ص) ايجاب مى‌كرد <ref>همان، ص10</ref>.


به نظر وى، براى نخستين‌بار نام شيعه را پيامبر(ص) براى پيروان على(ع) بكار برده است و منابع و مآخذ مختلف تفسير، حديث و تاريخ اسلامى از كتب اهل سنت، آشكارا بر اين معنى دلالت دارند. وى به‌عنوان نمونه به نقل چند حديث از افراد زير پرداخته است: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] در كتاب «الصواعق المحرقة»، جلال الدين سيوطى، ابن صباغ مالكى و زمخشرى در «ربيع الأبرار» <ref>همان، ص 10-11</ref>.
به نظر وى، براى نخستين‌بار نام شيعه را پيامبر(ص) براى پيروان على(ع) بكار برده است و منابع و مآخذ مختلف تفسير، حديث و تاريخ اسلامى از كتب اهل سنت، آشكارا بر اين معنى دلالت دارند. وى به‌عنوان نمونه به نقل چند حديث از افراد زير پرداخته است: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] در كتاب «الصواعق المحرقة»، جلال الدين سيوطى، ابن صباغ مالكى و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]  در «ربيع الأبرار» <ref>همان، ص 10-11</ref>.


به باور نويسنده، از منابع دينى استفاده مى‌شود كه در عصر پيامبر(ص) عده زيادى از اصحاب، از خواصّ حضرت على(ع) و پيروان وى بودند و از همان زمان به نام شيعه على(ع) شناخته مى‌شدند و از اين جمع، خود شيعيان چهار نفر را برگزيده و در آغاز آنان را نقباء، اصفياء و اولياء مى‌خواندند. چنانكه على بن ابراهيم از مفسران متقدم شيعه، آنان را به نام نقباء خوانده است ولى در زمان‌هاى بعد آنان به نام اركان خوانده شدند اين اركان عبارتند از: سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد. اين عده از خالص‌ترين ياران على(ع) و استوارترين مردم در دوستى او بودند. نويسنده بر اين باور است كه اينان همان كسانى بودند كه با خلوص نيت به اسلام گرويده و در پيرامون پيامبر(ص) گرد آمده بودند و او را در آغاز دعوت يارى نمودند و آنان از ابتدا شيعه و دوستدار على(ع) بودند و اين به سبب سفارش‌هاى مكرّر پيامبر(ص) بود كه پيوسته درباره على(ع) مى‌نمود <ref>همان، ص13</ref>.
به باور نويسنده، از منابع دينى استفاده مى‌شود كه در عصر پيامبر(ص) عده زيادى از اصحاب، از خواصّ حضرت على(ع) و پيروان وى بودند و از همان زمان به نام شيعه على(ع) شناخته مى‌شدند و از اين جمع، خود شيعيان چهار نفر را برگزيده و در آغاز آنان را نقباء، اصفياء و اولياء مى‌خواندند. چنانكه على بن ابراهيم از مفسران متقدم شيعه، آنان را به نام نقباء خوانده است ولى در زمان‌هاى بعد آنان به نام اركان خوانده شدند اين اركان عبارتند از: سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد. اين عده از خالص‌ترين ياران على(ع) و استوارترين مردم در دوستى او بودند. نويسنده بر اين باور است كه اينان همان كسانى بودند كه با خلوص نيت به اسلام گرويده و در پيرامون پيامبر(ص) گرد آمده بودند و او را در آغاز دعوت يارى نمودند و آنان از ابتدا شيعه و دوستدار على(ع) بودند و اين به سبب سفارش‌هاى مكرّر پيامبر(ص) بود كه پيوسته درباره على(ع) مى‌نمود <ref>همان، ص13</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش