پرش به محتوا

الفکر التربوی عند الشیعة الإمامیة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد اللّه' به 'عبداللّه'
جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت' به 'اهل‌بیت')
جز (جایگزینی متن - 'عبد اللّه' به 'عبداللّه')
خط ۳۶: خط ۳۶:
باری، این کتاب کاوشی است اجمالی و گزینشی دربارۀ مسائل تربیتی از نگاه شیعه از آغاز تا اواخر قرن پنجم هجری. تکیه اصلی نگارنده بر احوال و آثار امامان شیعه علیهم السّلام است و از پرداختن به آراء مربیان شیعه خودداری کرده است. کار نگارنده بیشتر گردآوری و تألیف است و حرف تازه و ابتکاری در آن کمتر دیده می‌شود. پار‌های بزرگ از منابع نگارنده دست دوم است. بحث‌های کتاب عموما در حوزۀ تعلیم است و نه تربیت؛ لذا، عنوان کتاب اعم از متن آن است. نیمی از کتاب مربوط به تاریخ آموزش در تشیع است.  
باری، این کتاب کاوشی است اجمالی و گزینشی دربارۀ مسائل تربیتی از نگاه شیعه از آغاز تا اواخر قرن پنجم هجری. تکیه اصلی نگارنده بر احوال و آثار امامان شیعه علیهم السّلام است و از پرداختن به آراء مربیان شیعه خودداری کرده است. کار نگارنده بیشتر گردآوری و تألیف است و حرف تازه و ابتکاری در آن کمتر دیده می‌شود. پار‌های بزرگ از منابع نگارنده دست دوم است. بحث‌های کتاب عموما در حوزۀ تعلیم است و نه تربیت؛ لذا، عنوان کتاب اعم از متن آن است. نیمی از کتاب مربوط به تاریخ آموزش در تشیع است.  


بحث فلسفۀ تربیت از منظر شیعه پرورده و جامع و مانع نیفتاده است و مثلا معلوم نیست براساس کدام مرجح، نگارنده از تربیت اخلاقی و شغلی گفته؛ اما، تربیت عقلانی و اعتقادی و جسمی و عاطفی و جنسی و هنری را واگذاشته است، بگذریم از این‌که اصولا بحث از حوزه‌‌های تربیت خارج از حیطۀ فلسفۀ تربیت است. همچنین نگارنده از نگرش‌های هستی‌شناختی، خداشناختی، جهان‌شناختی و انسان‌شناختی شیعه در اصول فلسفی آرای تربیتی شیعه یاد نکرده و تنها در فصل دوم و سوم اشارتی کوتاه و گزینشی به خداوند و انسان کرده است که کافی نیست. در فصل چهارم، دعا را از روش‌های آموزشی دانسته است که پذیرش آن دشوار است، درست‌تر آن است که دعا از روش‌های تربیتی بدانیم نه از روش‌های آموزشی. نگارنده در صفحۀ 337 از قول عبد اللّه فیاض می‌گوید: امام باقر علیه‌السّلام در شهر مدینه در مکتب‌خانه آموزش می‌داده است! که جای بررسی دارد.  
بحث فلسفۀ تربیت از منظر شیعه پرورده و جامع و مانع نیفتاده است و مثلا معلوم نیست براساس کدام مرجح، نگارنده از تربیت اخلاقی و شغلی گفته؛ اما، تربیت عقلانی و اعتقادی و جسمی و عاطفی و جنسی و هنری را واگذاشته است، بگذریم از این‌که اصولا بحث از حوزه‌‌های تربیت خارج از حیطۀ فلسفۀ تربیت است. همچنین نگارنده از نگرش‌های هستی‌شناختی، خداشناختی، جهان‌شناختی و انسان‌شناختی شیعه در اصول فلسفی آرای تربیتی شیعه یاد نکرده و تنها در فصل دوم و سوم اشارتی کوتاه و گزینشی به خداوند و انسان کرده است که کافی نیست. در فصل چهارم، دعا را از روش‌های آموزشی دانسته است که پذیرش آن دشوار است، درست‌تر آن است که دعا از روش‌های تربیتی بدانیم نه از روش‌های آموزشی. نگارنده در صفحۀ 337 از قول عبداللّه فیاض می‌گوید: امام باقر علیه‌السّلام در شهر مدینه در مکتب‌خانه آموزش می‌داده است! که جای بررسی دارد.  


در این اثر هیچ‌گونه تعصب و جانبداری از تشیع و تسنن دیده نمی‌شود و نگارنده با روحیۀ علمی پیش‌رفته است. با آنکه این اثر خالی از عیب و کاستی نیست؛ اما، جای آن در میان منابع فارسی در باب تربیت از نگاه شیعه خالی است و مطالعه و بررسی آن مفید است. بویژه اگر همراه با کتاب «تاریخ التربیة عند الامامیة و اسلافهم من الشیعة بین عهدی الصادق و الطوس1» مطالعه شود.  
در این اثر هیچ‌گونه تعصب و جانبداری از تشیع و تسنن دیده نمی‌شود و نگارنده با روحیۀ علمی پیش‌رفته است. با آنکه این اثر خالی از عیب و کاستی نیست؛ اما، جای آن در میان منابع فارسی در باب تربیت از نگاه شیعه خالی است و مطالعه و بررسی آن مفید است. بویژه اگر همراه با کتاب «تاریخ التربیة عند الامامیة و اسلافهم من الشیعة بین عهدی الصادق و الطوس1» مطالعه شود.