۱۰۶٬۸۱۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علیهمالسلام' به ' علیهمالسلام') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت' به 'اهلبیت') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الحقيقة الضائعة؛ رحلتي نحو مذهب آل البيت عليهمالسلام''' اثر نویسنده و مستبصر سودانی؛ [[سید احمد، معتصم|شیخ معتصم سید احمد]]، کتابی است در علم کلام و به طور مشخص، کند و کاوی است حول محور امامت | '''الحقيقة الضائعة؛ رحلتي نحو مذهب آل البيت عليهمالسلام''' اثر نویسنده و مستبصر سودانی؛ [[سید احمد، معتصم|شیخ معتصم سید احمد]]، کتابی است در علم کلام و به طور مشخص، کند و کاوی است حول محور امامت اهلبیت(ع).<ref>ر.ک: گزارش، ص155</ref> | ||
اثر حاضر، در واقع راهى است که یک مسلمان حقجو براى یافتن حقیقت گمشدهاش طى کرده، از گذرگاههاى انحراف، ضلالت و فریب گذشته، نقطهاى نورانى در ماوراى امواج تاریکى دیده است. کمر همت بسته، خود را در این امواج خروشان انداخته و با تمام قدرت به سوى نقطه امید حرکت کرده تا به آن دست یافته است.<ref>مهری، محمدرضا، ج1، ص6</ref> | اثر حاضر، در واقع راهى است که یک مسلمان حقجو براى یافتن حقیقت گمشدهاش طى کرده، از گذرگاههاى انحراف، ضلالت و فریب گذشته، نقطهاى نورانى در ماوراى امواج تاریکى دیده است. کمر همت بسته، خود را در این امواج خروشان انداخته و با تمام قدرت به سوى نقطه امید حرکت کرده تا به آن دست یافته است.<ref>مهری، محمدرضا، ج1، ص6</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
کتاب با مقدمه ناشر آغاز و مطالب در نه فصل تنظیم شده است. | کتاب با مقدمه ناشر آغاز و مطالب در نه فصل تنظیم شده است. | ||
نویسنده در ابتداى کار، ستون خیمهاى را که از پدرانش به ارث برده بود بر زمین انداخت، روایت تحریف یافته «علیکم بسنتى و سنة الخلفاء الراشدین من بعدى» را کنار گذاشته تا مصداق آیه شریفه: «إِنّٰا وَجَدْنٰا آبٰاءَنٰا عَلىٰ أُمَّةٍ وَ إِنّٰا عَلىٰ آثٰارِهِمْ مُقْتَدُونَ»(زخرف: 23) نباشد و به دنبال آن، خیمهاى راستین برپا کرد که ستونش روایت معتبر و متفق علیه: «انى تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا کتاب اللّه و عترتى | نویسنده در ابتداى کار، ستون خیمهاى را که از پدرانش به ارث برده بود بر زمین انداخت، روایت تحریف یافته «علیکم بسنتى و سنة الخلفاء الراشدین من بعدى» را کنار گذاشته تا مصداق آیه شریفه: «إِنّٰا وَجَدْنٰا آبٰاءَنٰا عَلىٰ أُمَّةٍ وَ إِنّٰا عَلىٰ آثٰارِهِمْ مُقْتَدُونَ»(زخرف: 23) نباشد و به دنبال آن، خیمهاى راستین برپا کرد که ستونش روایت معتبر و متفق علیه: «انى تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا کتاب اللّه و عترتى اهلبیتى» است.<ref>همان</ref> | ||
از این جا بود که قلب حقبین او درهاى نورانى هدایت را یکى پس از دیگرى گشود تا به گمشده خود نائل گشت. آیه تطهیر، حدیث کسا، آیه مباهله، آیه ولایت و حدیث غدیر چنان قلب خسته او را شاداب، پرنور، محکم و مطمئن ساخت که با بصیرتی تیزبین صفحات تاریک تاریخ را ورق زده و مورخین، محدثین و نویسندگان دروغپرداز و گمراهکننده را رسوا نمود.<ref>همان، ص6- 7</ref> | از این جا بود که قلب حقبین او درهاى نورانى هدایت را یکى پس از دیگرى گشود تا به گمشده خود نائل گشت. آیه تطهیر، حدیث کسا، آیه مباهله، آیه ولایت و حدیث غدیر چنان قلب خسته او را شاداب، پرنور، محکم و مطمئن ساخت که با بصیرتی تیزبین صفحات تاریک تاریخ را ورق زده و مورخین، محدثین و نویسندگان دروغپرداز و گمراهکننده را رسوا نمود.<ref>همان، ص6- 7</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
نویسنده در این اثر، سرگذشت «فکری- عقیدتی» خود را در آن به قلم آورده و نشان میدهد چگونه به منظومهای که در کتاب درج است، رسیده است. وی در سفر فکری پژوهش خود، با وهابیان روبرو میشود و هر چند از آن فرقه ناامید و دلسرد میشود، ولی به کوشش و کاوش خود ادامه میدهد و در کتابهای «تاریخ اسلام» کتابخانه دانشکده «الدراسات الاسلاميه» دانشگاه «وادی النیل» غور میکند.<ref>ر.ک: گزارش، ص155</ref> | نویسنده در این اثر، سرگذشت «فکری- عقیدتی» خود را در آن به قلم آورده و نشان میدهد چگونه به منظومهای که در کتاب درج است، رسیده است. وی در سفر فکری پژوهش خود، با وهابیان روبرو میشود و هر چند از آن فرقه ناامید و دلسرد میشود، ولی به کوشش و کاوش خود ادامه میدهد و در کتابهای «تاریخ اسلام» کتابخانه دانشکده «الدراسات الاسلاميه» دانشگاه «وادی النیل» غور میکند.<ref>ر.ک: گزارش، ص155</ref> | ||
با اشاره یکی از خویشان خود، به مطالعه و بررسی در مذاهب و فرق اسلامی، روی میآورد و در روند جستارگری و پژوهش با شیعه و مذهب اهلبیت(ع) آشنا میگردد و رغبت او در تفحص و مقایسه فزونی مییابد. با عزمی راسخ در پیگیری و حجاب برافکندن از احادیثی که بر حقانیت | با اشاره یکی از خویشان خود، به مطالعه و بررسی در مذاهب و فرق اسلامی، روی میآورد و در روند جستارگری و پژوهش با شیعه و مذهب اهلبیت(ع) آشنا میگردد و رغبت او در تفحص و مقایسه فزونی مییابد. با عزمی راسخ در پیگیری و حجاب برافکندن از احادیثی که بر حقانیت اهلبیت(ع) در رهبری تأکید میورزد و اکابر اصحاب روایت کردهاند، دست به تکاپو مییازد. فعالیتهای پژوهشی، وی را در انظار دوستان دانشجو و استادانش به صورت پژوهندهای کاردان، بیپروا مینمایاند.<ref>همان</ref> | ||
در فصل «انکشف الزیف» (فصل دوم کتاب) احادیثی که اهل جماعت بدان استناد میجویند، چون «علیکم بسنتی و سنة الخلفاء...» و «انی تارک فیکم... کتاب الله و سنتی» و در آغاز زندگی، سخت بدانها پایبند بود و تفکر مسلکی خود را بر آنها استوار میدانست، از خلال بحث و کنجکاوی میبیند و درمییابد که از زمانهای پیشین، برای پوشاندن حقایق و درافتادن با خط | در فصل «انکشف الزیف» (فصل دوم کتاب) احادیثی که اهل جماعت بدان استناد میجویند، چون «علیکم بسنتی و سنة الخلفاء...» و «انی تارک فیکم... کتاب الله و سنتی» و در آغاز زندگی، سخت بدانها پایبند بود و تفکر مسلکی خود را بر آنها استوار میدانست، از خلال بحث و کنجکاوی میبیند و درمییابد که از زمانهای پیشین، برای پوشاندن حقایق و درافتادن با خط اهلبیت(ع)- که اسلام راستین است-تدبیرهایی اندیشه شده بود و به جهت پوشیده ماندن این طرح بر بسیاری از مکتبهای فکری، تأسف شدید خود را ابراز میدارد، چیزی که باعث شده بود از اندیشههای وهابیان حمایت کند چنانکه گویی از آسمان فرود آمده باشد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
مؤلف از خلال کاوش و پژوهش خود، از اهمیت والای حدیث «کتاب اللّه و عترتی» نقاب برافکنده، ترس بر او تمکین میکند و آرزو میکند این حدیث در تحلیل نهایی صحیح نباشد؛ چون در آن صورت، پایههای مکتب اهل جماعت، سست و ناپایدار خواهد نمود. ولی سرانجام چنان نشد، زیرا بعد از پژوهش و دقت و تفحص در منابع اصلی، حدیث را در حدی از صحت و و ثاقت یافت که کسی را یارای آن نباشد در آن شک بورزد و باز درباره حدیث «کتاب الله و سنتی» به تفحص و کاوش میپردازد و با وارسی منابع آن چون ترمذی و اسانید آن از ابن داود و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] و عرضه اوضاع تاریخی پیدایش حدیث، به بافتنی بودن آن پی میبرد و درمییابد که این حدیث، نمیتواند منبعی قابل اعتماد برای قانونگذاری جامعه بعد از رحلت پیامبر(ص) باشد چون علاوه بر ظنی بودن صدور، حدیثی است مبهم و دلالت آن نارسا. بعد، از گفتگویی که بین او و محدث دمشقی (عبدالقادر الارناؤوطی) رخ میدهد، ذکری به میان آورده که خواندنی است.<ref>همان، ص156</ref> | مؤلف از خلال کاوش و پژوهش خود، از اهمیت والای حدیث «کتاب اللّه و عترتی» نقاب برافکنده، ترس بر او تمکین میکند و آرزو میکند این حدیث در تحلیل نهایی صحیح نباشد؛ چون در آن صورت، پایههای مکتب اهل جماعت، سست و ناپایدار خواهد نمود. ولی سرانجام چنان نشد، زیرا بعد از پژوهش و دقت و تفحص در منابع اصلی، حدیث را در حدی از صحت و و ثاقت یافت که کسی را یارای آن نباشد در آن شک بورزد و باز درباره حدیث «کتاب الله و سنتی» به تفحص و کاوش میپردازد و با وارسی منابع آن چون ترمذی و اسانید آن از ابن داود و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] و عرضه اوضاع تاریخی پیدایش حدیث، به بافتنی بودن آن پی میبرد و درمییابد که این حدیث، نمیتواند منبعی قابل اعتماد برای قانونگذاری جامعه بعد از رحلت پیامبر(ص) باشد چون علاوه بر ظنی بودن صدور، حدیثی است مبهم و دلالت آن نارسا. بعد، از گفتگویی که بین او و محدث دمشقی (عبدالقادر الارناؤوطی) رخ میدهد، ذکری به میان آورده که خواندنی است.<ref>همان، ص156</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
سپس مؤلف به شبهه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در سند حدیث و شبهه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، التفات میکند و پاسخ میگوید و بدین وسیله بعد از ثبوت تواتر حدیث، راهی جز پرداختن به دلالت آن و پایبندی بدان، پیش روی پژوهنده نمیماند.<ref>همان</ref> | سپس مؤلف به شبهه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در سند حدیث و شبهه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، التفات میکند و پاسخ میگوید و بدین وسیله بعد از ثبوت تواتر حدیث، راهی جز پرداختن به دلالت آن و پایبندی بدان، پیش روی پژوهنده نمیماند.<ref>همان</ref> | ||
در فصل «من هم اهل البیت؟» (فصل چهارم) با استناد به آیه تطهیر و حدیث کساء، بعد از ثبوت تواتر و اسناد آن، ثابت میکند که اهلبیت(ع) کسانی جز «علی، فاطمه، حسن و حسین(ع)» نمیتوانند باشند. وی با ماجرای مباهله و | در فصل «من هم اهل البیت؟» (فصل چهارم) با استناد به آیه تطهیر و حدیث کساء، بعد از ثبوت تواتر و اسناد آن، ثابت میکند که اهلبیت(ع) کسانی جز «علی، فاطمه، حسن و حسین(ع)» نمیتوانند باشند. وی با ماجرای مباهله و اهلبیت، پژوهش خود را استواری و توان میبخشد.<ref>همان</ref> | ||
فصل پنجم، به مرحله دشوار و شوقانگیز فراگرد پژوهش اختصاص مییابد و«البحث الفاصل» نام میگیرد. در این فصل، از تصمیم خود برای تحقیق دلایل ولایت علی از قرآن که نص است، در امامت ایشان سخن میگوید. در آن زمان، دلیلهای کافی برای اثبات ولایت علی(ع) در دست داشت؛ ولی هدف در این مرحله، فیصله دادن بود به این که سنی باشد و معتقد به سه خلیفه و یا شیعه باشد و معتقد به امامت علی؟ نویسنده، آیه 54 سوره مائده و وجوه استدلال بدان را برای اثبات ولایت علی(ع)، عرضه میدارد و همچنین آیات دیگری.<ref>همان</ref> | فصل پنجم، به مرحله دشوار و شوقانگیز فراگرد پژوهش اختصاص مییابد و«البحث الفاصل» نام میگیرد. در این فصل، از تصمیم خود برای تحقیق دلایل ولایت علی از قرآن که نص است، در امامت ایشان سخن میگوید. در آن زمان، دلیلهای کافی برای اثبات ولایت علی(ع) در دست داشت؛ ولی هدف در این مرحله، فیصله دادن بود به این که سنی باشد و معتقد به سه خلیفه و یا شیعه باشد و معتقد به امامت علی؟ نویسنده، آیه 54 سوره مائده و وجوه استدلال بدان را برای اثبات ولایت علی(ع)، عرضه میدارد و همچنین آیات دیگری.<ref>همان</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
#«گزارش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان اندیشه، شماره 72، خرداد و تیر 1376، به آدرس: | #«گزارش»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کیهان اندیشه، شماره 72، خرداد و تیر 1376، به آدرس: | ||
#:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/26645 | #:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/26645 | ||
#مهری، محمدرضا، حقیقت گمشده: داستان گرایشم به مذهب | #مهری، محمدرضا، حقیقت گمشده: داستان گرایشم به مذهب اهلبیت علیهمالسلام ترجمه الحقیقه الضائعه؛ رحلتی نحو مذهب آل بیت(ع)، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ چهارم، 1386ش. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |