۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد ابوالقاسم خوئى' به 'سيد ابوالقاسم خوئى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type='authorTeachers'|سيد احمد يزدى، ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى، [[بروجردی، حسین|آیتالله | |data-type='authorTeachers'|سيد احمد يزدى، ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى، [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type='authorWritings'|[[فقه برای غربنشينان]] / نوع اثر: کتاب | |data-type='authorWritings'|[[فقه برای غربنشينان]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[الفقه للمغتربین]] / نوع اثر: کتاب | [[الفقه للمغتربین]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[الفقه المیسر]] / نوع اثر: کتاب | [[الفقه المیسر]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مولف | |کد مولف | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
ايشان پس از فراگيرى علوم ابتدائى، مقدمات و سطح، نزد برخى از اساتيد و مدرسان به فراگيرى علوم عقليه و معارف الهيه پرداخت. | ايشان پس از فراگيرى علوم ابتدائى، مقدمات و سطح، نزد برخى از اساتيد و مدرسان به فراگيرى علوم عقليه و معارف الهيه پرداخت. | ||
و سپس در سال 1368 ه ق به شهر مقدس قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ [[بروجردی، حسین|آیتالله | و سپس در سال 1368 ه ق به شهر مقدس قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] (قدس سره) در فقه و اصول بهرهى فراوان برد و از دانش و معرفت فقهى او بويژه در علم رجال و حديث استفادهى بسيارى نمود. | ||
وي همچنين در دروس فقيه و عالم فاضل سيد حجت كوه كمرهاى (قدس سره) و تعدادى از علماى معروف آن دوره شركت جست. | وي همچنين در دروس فقيه و عالم فاضل سيد حجت كوه كمرهاى (قدس سره) و تعدادى از علماى معروف آن دوره شركت جست. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
معظم له در مدت اقامت در قم با مكاتباتى كه با مرحوم سيد على بهبهانى داشته است (يكي از علماى برجسته اهواز و از تابعين مدرسه محقق شيخ هادي طهراني) كه موضوع مورد مكاتبه بعضى از مسائل قبله بوده بطورى كه معظم له در اين مسائل مناقشات مفصلى با مرحوم بهبهانى حول آراء مرحوم محقق طهرانى داشته و مرحوم بهبهانى از آراء استاد خود دفاع مىكرده، پس از مدتى مكاتبه مرحوم بهبهانى نامه تشكرى براى معظم له فرستاده و از ايشان تمجيد و تقدير كاملى نمود. و قرار بر آن شد كه بقيه بحث در موقع تشرّف ايشان به مشهد انجام گيرد. | معظم له در مدت اقامت در قم با مكاتباتى كه با مرحوم سيد على بهبهانى داشته است (يكي از علماى برجسته اهواز و از تابعين مدرسه محقق شيخ هادي طهراني) كه موضوع مورد مكاتبه بعضى از مسائل قبله بوده بطورى كه معظم له در اين مسائل مناقشات مفصلى با مرحوم بهبهانى حول آراء مرحوم محقق طهرانى داشته و مرحوم بهبهانى از آراء استاد خود دفاع مىكرده، پس از مدتى مكاتبه مرحوم بهبهانى نامه تشكرى براى معظم له فرستاده و از ايشان تمجيد و تقدير كاملى نمود. و قرار بر آن شد كه بقيه بحث در موقع تشرّف ايشان به مشهد انجام گيرد. | ||
در سال 1371 ه ق معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، كه در روز اربعين حسينى (ع) وارد كربلا گرديد سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائى وارد شده و مستقر گرديد، و در محضر اساتيد بزرگى همچون آیتالله | در سال 1371 ه ق معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، كه در روز اربعين حسينى (ع) وارد كربلا گرديد سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائى وارد شده و مستقر گرديد، و در محضر اساتيد بزرگى همچون آیتالله خوئى و شيخ حسين حلى (قدس سرهما) در فقه و اصول به مدت طولانى حاضر گرديد و همچنين در اين مدت هم در دروس بزرگانى همچون آیتالله حكيم و آیتالله شاهرودى (قدس سرهما) حاضر شد. | ||
در سال 1380 ه ق معظم له تصميم رجوع به موطن خود مشهد گرفت و چون تصور مىنمود كه در آنجا مستقر خواهد شد، از اينرو اساتيدشان آیتالله | در سال 1380 ه ق معظم له تصميم رجوع به موطن خود مشهد گرفت و چون تصور مىنمود كه در آنجا مستقر خواهد شد، از اينرو اساتيدشان آیتالله خوئى و شيخ حسين حلى (قدس سرهما) رسيدن به درجه اجتهاد را براى او مكتوب نمودند. همچنين كه محدث بزرگ، آقا بزرگ طهرانى شهادت ديگرى در تبحر ايشان به علم رجال و حديث مكتوب نمود. | ||
معظم له در سال 1381 ه ق بار ديگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مكاسب [[شيخ انصارى]] و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بيشتر كتاب صلاة را تدريس نمودند. و در سال 1418 ه ق بعد از آنكه كتاب صوم را به پايان رسانده بود، شروع به شرح كتاب اعتكاف نمود. | معظم له در سال 1381 ه ق بار ديگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مكاسب [[شيخ انصارى]] و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بيشتر كتاب صلاة را تدريس نمودند. و در سال 1418 ه ق بعد از آنكه كتاب صوم را به پايان رسانده بود، شروع به شرح كتاب اعتكاف نمود. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==نبوغ علمى== | ==نبوغ علمى== | ||
حضرت آیتالله | حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) همواره در بحوث اساتيد خود استعداد و هوش فوق العادهاى نشان مىدادند و برجستهتر از همه همشاگردانش بود. وى در كثرت تحقيق و تتبع در مسائل فقهى و رجال و تداوم فعاليت علمى و آشنائى با بسيارى از نظريهها در ميدانهاى علمى گوناگون، در حوزه، مهارت استثنائى نشان دادند. | ||
شايان ذكر است كه ميان حضرت آیتالله | شايان ذكر است كه ميان حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] (قدس سره) در حوزه نبوغ علمى، رقابت شديد بود. به اين امر مى توان از گواهى اجتهادى دو تن از اساتيد وى يعنى آیتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]] (رضوان اللّه تعالى عليه) و علامه حسين حلى (قدس سره) پى برد. | ||
معروف است كه آيتاللّه خوئى (قدس سره) به هيچ يك از شاگردان خود، بجز حضرت آیتالله | معروف است كه آيتاللّه خوئى (قدس سره) به هيچ يك از شاگردان خود، بجز حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) و آيتاللّه شيخ على فلسفى (كه از علماى معروف مشهد بودهاند) گواهى خطى ندادند. | ||
و نيز شيخ محدثان عصر خود علامه [[آقا بزرگ تهرانى]] (قدس سره) براى حضرت آیتالله | و نيز شيخ محدثان عصر خود علامه [[آقا بزرگ تهرانى]] (قدس سره) براى حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) در سال 1380 هجرى قمرى گواهينامهى نوشته است و در آن از مهارت حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) و درايت وى در علم رجال و حديث تمجيد شده است. يعنى هنگامى كه هنوز حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) به سن 31 سالگى نرسيده بودند حايز اين مرتبه والا گرديدهاند. | ||
==دستاوردهاى فكرى== | ==دستاوردهاى فكرى== | ||
نزديك به 34 سال پيش، حضرت آیتالله | نزديك به 34 سال پيش، حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) شروع به تدريس بحث خارج فقه و اصول و رجال كردند. و نيز بحثهايى پيرامون مكاسب، طهارت، نماز، خمس و برخى از قواعد فقهى مانند تقيه و الزام به انجام رساندند. | ||
وى تدريس اصول را در سه دوره تمام كرد، كه بعضى از بحثهاى اين دوره، مثل بحثهاى اصول علمى و تعادل و تراجيح و همچنين بعضى از مباحث فقهى و برخى از ابواب نماز و قاعده تقيه و الزام، آماده چاپ است. | وى تدريس اصول را در سه دوره تمام كرد، كه بعضى از بحثهاى اين دوره، مثل بحثهاى اصول علمى و تعادل و تراجيح و همچنين بعضى از مباحث فقهى و برخى از ابواب نماز و قاعده تقيه و الزام، آماده چاپ است. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
عدهى از فضلاى معروف نيز كه بعضى از ايشان مدرّس بحث خارج مىباشند مانند علامه شيخ مهدى مرواريد، علامه سيد مرتضى مهرى، علامه سيد حبيب حسينيان، سيد مرتضى اصفهانى، علامه سيد احمد مددى، علامه شيخ باقر ايروانى و تعدادى از اساتيد حوزههاىعلميه، بحث ايشان را به مراجعه و بررسى گذاشتند. | عدهى از فضلاى معروف نيز كه بعضى از ايشان مدرّس بحث خارج مىباشند مانند علامه شيخ مهدى مرواريد، علامه سيد مرتضى مهرى، علامه سيد حبيب حسينيان، سيد مرتضى اصفهانى، علامه سيد احمد مددى، علامه شيخ باقر ايروانى و تعدادى از اساتيد حوزههاىعلميه، بحث ايشان را به مراجعه و بررسى گذاشتند. | ||
حضرت آیتالله | حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) همزمان با تدريس و بحث مشغول تاليف و نگاشتن كتابهاى مهم و چند رساله شدند. همچنين كليه تقريرات بحثهاى اساتيد خود را به رشته تأليف درآوردهاند. | ||
==روش ايشان در بحث و تدريس== | ==روش ايشان در بحث و تدريس== | ||
روش حضرت آیتالله | روش حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) از ديگر روشهاى اساتيد حوزه و ارباب بحث خارج تفاوت دارد. براى مثال، مى توان در زمينه روش وى در بحث علم اصول به ويژگيهاى زير اشاره كرد: | ||
الف: ذكر تاريخ بحث و شناخت اصول و پايههاى آن كه شايد يك مسئله فلسفى، مانند: سهولت و آسانى (مشتق) و تركيبات آن باشد، يا عقيدتى سياسى، مانند: بحث تعادل و تراجيح، كه او در آن گفته است: قضيه اختلاف احاديث نتيجه مبارزات و كشمكشهاى فكرى و عقيدتى آن زمان و نيز شرايط سياسى زمان امامان (عليهم السلام) بود. و اندك اطلاعى از تاريخ اين بحث ما را به گوشه و كنار آن مسئله و حقيقت افكار و آرا كه در اين باره مطرح است، مىرساند. | الف: ذكر تاريخ بحث و شناخت اصول و پايههاى آن كه شايد يك مسئله فلسفى، مانند: سهولت و آسانى (مشتق) و تركيبات آن باشد، يا عقيدتى سياسى، مانند: بحث تعادل و تراجيح، كه او در آن گفته است: قضيه اختلاف احاديث نتيجه مبارزات و كشمكشهاى فكرى و عقيدتى آن زمان و نيز شرايط سياسى زمان امامان (عليهم السلام) بود. و اندك اطلاعى از تاريخ اين بحث ما را به گوشه و كنار آن مسئله و حقيقت افكار و آرا كه در اين باره مطرح است، مىرساند. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
ج: اهتمام نسبت به اصولى كه با فقه ارتباط دارد، لذا، يك طلبه مىتواند اغراق و تفصيل علما را در بحثهاى فقهى كه هيچ ثمره علمى يا فايده فكرى ندارند، ملاحظه كند، مانند بحثهايى كه درباره (وضع) مىكنند، و اينكه آيا (وضع) يك امر اعتبارى يا تكوينى، يا امرى است كه متعلق به تعهد يا تخصيص است، يا بحثهايى كه در بيان موضوع (علم) و برخى از عوارض ذاتى در تعريف موضوع (علم) و مانند آن مىكنند. | ج: اهتمام نسبت به اصولى كه با فقه ارتباط دارد، لذا، يك طلبه مىتواند اغراق و تفصيل علما را در بحثهاى فقهى كه هيچ ثمره علمى يا فايده فكرى ندارند، ملاحظه كند، مانند بحثهايى كه درباره (وضع) مىكنند، و اينكه آيا (وضع) يك امر اعتبارى يا تكوينى، يا امرى است كه متعلق به تعهد يا تخصيص است، يا بحثهايى كه در بيان موضوع (علم) و برخى از عوارض ذاتى در تعريف موضوع (علم) و مانند آن مىكنند. | ||
اما آنچه كه در دروس حضرت آیتالله | اما آنچه كه در دروس حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) مشاهده مىشود، كوشش فراوان و بذل نهايت زحمت براى به دست آوردن مبناى علمى محكم و استوار در بحثهاى اصولى در رابطه با روشهاى استنباط، نظير مباحث اصول عملى، تعادل و تراجيح، و عام و خاص، مىباشد. | ||
د: نوآورى: بسيارى از اساتيد ماهر حوزه، روح يا فن نوآورى و تجديد را دارا نيستند، و هميشه سعى ايشان بر اين بوده كه تعليقى يا حاشيهاى بر اين كتاب يا آن رساله بنگارند، بدون اينكه به جوهر بحث بپردازند، لذا مىبينيم كه اين نمونه از اساتيد فقط آراى موجود را بحث نموده و از بين آنها يكى را انتخاب مىكنند، و خود را با عباراتى مانند (فتأمل) يا (فافهم)، يا (در اين اشكال دو اشكال وجود دارد) و (بايد در اين دو اشكال تأمل بخرج داد)، و... مشغول مىكنند. | د: نوآورى: بسيارى از اساتيد ماهر حوزه، روح يا فن نوآورى و تجديد را دارا نيستند، و هميشه سعى ايشان بر اين بوده كه تعليقى يا حاشيهاى بر اين كتاب يا آن رساله بنگارند، بدون اينكه به جوهر بحث بپردازند، لذا مىبينيم كه اين نمونه از اساتيد فقط آراى موجود را بحث نموده و از بين آنها يكى را انتخاب مىكنند، و خود را با عباراتى مانند (فتأمل) يا (فافهم)، يا (در اين اشكال دو اشكال وجود دارد) و (بايد در اين دو اشكال تأمل بخرج داد)، و... مشغول مىكنند. | ||
ه: توجه به مقتضيات عصر: جواز نكاح أهل شرك و قاعده تزاحم: حضرت آیتالله | ه: توجه به مقتضيات عصر: جواز نكاح أهل شرك و قاعده تزاحم: حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) اين قاعده را كه (تزاحم) نام دارد، و فقها و اصوليين آن را به عنوان يك قاعده عقلى يا عقلائى صرف، مطرح مىكنند، ضمن قاعده (اضطرار)، كه يك قاعده شرعى و نصوص فراوانى دربارهاش ذكر شده، مثل (هر چيزى را كه خداوند حرام كرده است براى مضطر حلال كرده است)، مىدانند. | ||
پس در واقع، قاعده (اضطرار) همان قاعده (تزاحم) است. | پس در واقع، قاعده (اضطرار) همان قاعده (تزاحم) است. | ||
و يا اينكه فقها و اصوليين قاعدهاى را بيهوده طول مىدهند، مانند آنچه در قاعده (لا تعاد) مشاهده مىكنيم. كه فقها آن را، به دليل وجود نص مخصوص نماز مىدانند. در صورتى كه آیتالله | و يا اينكه فقها و اصوليين قاعدهاى را بيهوده طول مىدهند، مانند آنچه در قاعده (لا تعاد) مشاهده مىكنيم. كه فقها آن را، به دليل وجود نص مخصوص نماز مىدانند. در صورتى كه آیتالله سيستانى (دام ظله) روايت (لا تعاد الصلاة إلا من خمسة) را مصداق كبراى ديگرى كه شامل نماز و واجبات گوناگون مىباشد، مىشناسند. اين كبرى در آخر متن روايت موجود است كه عبارت است از (و لا تنقض السنة الفريضة)، پس آنچه كه مسلم است در نماز و غيره ترجيح فريضه بر سنت است، مانند ترجيح وقت و قبله، زيرا وقت و قبله از فرايض هستند نه سنت. | ||
و: ديدگاه اجتماعى: بعضى از فقها متون را تحت اللفظى ترجمه و معنى مىكنند. به عبارت ديگر، خودشان را مقيد به حروف متن مىسازند بدون اينكه فراتر از آن بروند و به معانى وسيع آن متن، بپردازند. | و: ديدگاه اجتماعى: بعضى از فقها متون را تحت اللفظى ترجمه و معنى مىكنند. به عبارت ديگر، خودشان را مقيد به حروف متن مىسازند بدون اينكه فراتر از آن بروند و به معانى وسيع آن متن، بپردازند. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
بعضى ديگر از فقها شرايطى كه متن در آن گفته شده است را مورد بحث و بررسى قرار مىدهند تا با حوادثى كه بر دلالت آن متن تاثير مستقيم مىگذارند، آشنا شوند. به طور مثال، اگر به حديث پيغمبر گرامى، كه در آن خوردن گوشت حمار اهلى را (در جنگ خيبر) حرام كردند بنگريم، مىبينيم كه بعضى از فقها به يكا يك حروف اين حديث عمل مىكنند، به اين معنى كه گوشت حمار اهلى را، طبق اين حديث، حرام مىدانند، در صورتى كه اگر به شرايط خاصى كه اين حديث در آن گفته شده است توجه كافى مبذول شود، به منظور اصلى و هدف اساسى كه پيغمبر گرامى مىخواستند آن را در اين حديث پياده كنند پىخواهيم برد، و آن اين است كه جنگ با يهوديان خيبر نياز مبرم به سلاح و تجهيزات داشت، و سلاح و تجهيزات، در آن زمان آن هم با آن شرايط سخت كه مسلمانها در آن بسر مىبردند، به غير از چهارپايان قابل حمل و نقل نبود. پس، به اين نتيجه مىرسيم كه مراد از اين حديث نهى حكومتى بوده يعنى براى يك مصلحت خارجى كه شرايط آن روزها اقتضا مىكرد، چنين دستورى صادر شده است و نبايد به عنوان تشريع يا حرمت و يا كراهت تلقى شود. | بعضى ديگر از فقها شرايطى كه متن در آن گفته شده است را مورد بحث و بررسى قرار مىدهند تا با حوادثى كه بر دلالت آن متن تاثير مستقيم مىگذارند، آشنا شوند. به طور مثال، اگر به حديث پيغمبر گرامى، كه در آن خوردن گوشت حمار اهلى را (در جنگ خيبر) حرام كردند بنگريم، مىبينيم كه بعضى از فقها به يكا يك حروف اين حديث عمل مىكنند، به اين معنى كه گوشت حمار اهلى را، طبق اين حديث، حرام مىدانند، در صورتى كه اگر به شرايط خاصى كه اين حديث در آن گفته شده است توجه كافى مبذول شود، به منظور اصلى و هدف اساسى كه پيغمبر گرامى مىخواستند آن را در اين حديث پياده كنند پىخواهيم برد، و آن اين است كه جنگ با يهوديان خيبر نياز مبرم به سلاح و تجهيزات داشت، و سلاح و تجهيزات، در آن زمان آن هم با آن شرايط سخت كه مسلمانها در آن بسر مىبردند، به غير از چهارپايان قابل حمل و نقل نبود. پس، به اين نتيجه مىرسيم كه مراد از اين حديث نهى حكومتى بوده يعنى براى يك مصلحت خارجى كه شرايط آن روزها اقتضا مىكرد، چنين دستورى صادر شده است و نبايد به عنوان تشريع يا حرمت و يا كراهت تلقى شود. | ||
ز: داشتن علم و درايت در استنباط: آیتالله | ز: داشتن علم و درايت در استنباط: آیتالله سيستانى (دام ظله) بر اين عقيده هستند كه يك فقيه بايد از زبان و دستور عرب اطلاع كامل داشته باشد، و با نثر، اشعار و مجازهاى عربى آشنا باشد تا بتواند متون را بر طبق موضوع، نه ذات، درك و طبقهبندى كند. و نيز بايد بر احاديث اهل بيت (عليهم السلام) و راويان آن، احاطه كامل داشته باشد زيرا معرفت علم رجال براى هر مجتهد واجب و ضرورى است. همچنين، حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) آراى منحصر به فردى دارند كه با آنچه مشهور و معروف است، تفاوت دارد. | ||
به عنوان نمونه، ايشان در مساله عدم اعتماد به توهين (ابن غضائرى) نسبت به ديگران، يا به خاطر توهين بيش از حد، و يا به خاطر عدم ثبوت نسبت كتاب به او، رأى مغايرى دارند، و آن اين است كه، كتاب مزبور تحقيقا به او برمىگردد، و غضائرى بيش از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، شيخ، و غيره، مورد اعتماد مىباشد. ايشان بر اين عقيدهاند كه براى تعيين شخصيت راوى و تاييد كردن او تا اينكه بتوان يك حديث را، حديث مسند يا مرسل ناميد، بايد به روش طبقات اعتماد كرد، و اين همان روش مرحوم آيتاللّه بروجردى (قدس سره) بود. | به عنوان نمونه، ايشان در مساله عدم اعتماد به توهين (ابن غضائرى) نسبت به ديگران، يا به خاطر توهين بيش از حد، و يا به خاطر عدم ثبوت نسبت كتاب به او، رأى مغايرى دارند، و آن اين است كه، كتاب مزبور تحقيقا به او برمىگردد، و غضائرى بيش از [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، شيخ، و غيره، مورد اعتماد مىباشد. ايشان بر اين عقيدهاند كه براى تعيين شخصيت راوى و تاييد كردن او تا اينكه بتوان يك حديث را، حديث مسند يا مرسل ناميد، بايد به روش طبقات اعتماد كرد، و اين همان روش مرحوم آيتاللّه بروجردى (قدس سره) بود. | ||
آیتالله | آیتالله سيستانى (دام ظله) بر اين باورند كه فقيه بايد از كتب حديث و اختلاف نسخهها با يكديگر، و درك موقعيت و حال و احوال مؤلف، از لحاظ ضبط و صحت، و نيز روش تاليف كه اين مؤلف يا آن راوى به كار برده، اطلاع كافى داشته باشد. مثلا، حضرت آيتاللّه العظمي سيستاني (دام ظله) اين امر را كه، صدوق در نقل اخبار، روايات و احاديث دقيقتر از ديگران مىباشد قبول ندارد، بلكه شيخ را، طبق كتب موجود و بر اساس قرينه، ناقلى امين و قابل اعتماد مىداند. | ||
و حال آنكه حضرت آیتالله | و حال آنكه حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] در اين باره كوشش و فعاليت بسيارى از خود نشان دادهاند، و همواره نوآورى و تجديد را پيشه مىگيرند. | ||
وقتى كه آیتالله | وقتى كه آیتالله سيستانى (دام ظله) وارد بحث (تعادل) و (تراجيح) مىشوند به اين نتيجه مىرسند كه راز اين بحث، در علت اختلاف احاديث نهفته است. پس، اگر ما به علل اختلاف متون شرعى بپردازيم، آن مشكل بزرگ و به ظاهر حل نشدنى حل خواهد شد. و خواهيم ديد كه، از روايات (ترجيح) و (تغيير) كه صاحب (كفايه) آنها را بر استحباب حمل كرده است، بىنيازيم. | ||
[[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] همين بحث را بررسى كرده است، لكن بر اساس عقل صرف، نه بر اساس ذكر شواهد تاريخى و حديثى، و ارائه قواعد مهم براى حل اختلاف. | [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] همين بحث را بررسى كرده است، لكن بر اساس عقل صرف، نه بر اساس ذكر شواهد تاريخى و حديثى، و ارائه قواعد مهم براى حل اختلاف. | ||
ح: مقايسه ميان مكتبهاى گوناگون: همه مىدانيم كه بيشتر اساتيد بحثها را از ديد يك مكتب يا عقيده بررسى و مطالعه مىكنند، ولى حضرت آیتالله | ح: مقايسه ميان مكتبهاى گوناگون: همه مىدانيم كه بيشتر اساتيد بحثها را از ديد يك مكتب يا عقيده بررسى و مطالعه مىكنند، ولى حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) از اين قبيل نيستند. | ||
وى ميان حوزه مشهد، قم و نجف اشرف مقايسه مىكند، و آراى ميرزا مهدى اصفهانى (قدس سره) كه يكى از علماى معروف مشهد بشمار مى رود و آراى آيتاللّه بروجردى (قدس سره) كه سمبل تفكر حوزه علميه قم مىباشد، و نيز آراى دو محقق معروف، آيتاللّه خوئى (قدس سره) و شيخ حسين حلى (قدس سره)، به عنوان نمايندگان حوزه علميه نجف اشرف را، همه با هم مطرح مىكند. در حقيقت، اين نوع روش، زوايا و گوشههاى بحث را به نحو احسن به ما نشان مىدهد. | وى ميان حوزه مشهد، قم و نجف اشرف مقايسه مىكند، و آراى ميرزا مهدى اصفهانى (قدس سره) كه يكى از علماى معروف مشهد بشمار مى رود و آراى آيتاللّه بروجردى (قدس سره) كه سمبل تفكر حوزه علميه قم مىباشد، و نيز آراى دو محقق معروف، آيتاللّه خوئى (قدس سره) و شيخ حسين حلى (قدس سره)، به عنوان نمايندگان حوزه علميه نجف اشرف را، همه با هم مطرح مىكند. در حقيقت، اين نوع روش، زوايا و گوشههاى بحث را به نحو احسن به ما نشان مىدهد. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
2- بكارگيرى علم حقوق معاصر در بعضى از موارد فقهى: مانند مطالعه قانون دولت عراق، مصر و فرانسه، هنگام بررسى (كتاب بيع و خيارات)، چرا كه شناختن اساليب قانونى معاصر به انسان تجربيات زيادى مىبخشد، كه بتواند در تحليل قواعد فقهى و توسعه دادن به طرز تفكر او و موجبات تطبيق آن همه نكات مهم، فعال باشد. | 2- بكارگيرى علم حقوق معاصر در بعضى از موارد فقهى: مانند مطالعه قانون دولت عراق، مصر و فرانسه، هنگام بررسى (كتاب بيع و خيارات)، چرا كه شناختن اساليب قانونى معاصر به انسان تجربيات زيادى مىبخشد، كه بتواند در تحليل قواعد فقهى و توسعه دادن به طرز تفكر او و موجبات تطبيق آن همه نكات مهم، فعال باشد. | ||
3- بيشتر علماى ما هيچ تغييرى روى قواعد فقهى كه از علماى گذشته به آنها رسيده انجام نمىدهند، در حاليكه مىبينيم آیتالله | 3- بيشتر علماى ما هيچ تغييرى روى قواعد فقهى كه از علماى گذشته به آنها رسيده انجام نمىدهند، در حاليكه مىبينيم آیتالله سيستاني (دام ظله) سعى بر اين دارد كه به بعضى از قواعد فقهى تنوع بخشد. مثلا درباره قاعده (الزام)، كه بعضى از فقها آن را به عنوان قاعده (مصلحت) مىشناسند و بر اساس آن مسلماً، حق دارند براى بدست آوردن منافع شخصى خود، گاهى از قوانين مذاهب ديگر اسلامى، و لو اينكه اين قوانين با مذهب اصلى خود آنها سازگار نيست، تبعيت مىكنند، در صورتى كه حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) اين وضع را قبول ندارند، و احترام هر مذهب و قوانين آن مذهب و مذاهب ديگر را، واجبتر و مقدمتر مىدانند، همانند قاعده (لكل قوم نكاح) يعنى (هر ملت، نكاح و رسم ازدواج مخصوص به خود را دارد). | ||
==خصوصيات و ويژگيهاى شخصيت آیتالله | ==خصوصيات و ويژگيهاى شخصيت آیتالله سيستانى (دام ظله)== | ||
هر كس كه از نزديك با حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) معاشرت و رفت و آمد كند، به شخصيت ممتاز و روحيهى ايدهآل او پى خواهد برد. | هر كس كه از نزديك با حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) معاشرت و رفت و آمد كند، به شخصيت ممتاز و روحيهى ايدهآل او پى خواهد برد. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
=== انصاف و احترام به رأى ديگران === | === انصاف و احترام به رأى ديگران === | ||
چون ايشان عاشق علم هستند، و ارادت خاصى نسبت به معرفت و رسيدن به حقايق دارند. همواره براى ديگران احترام مىگذارند، هميشه كتاب به دست هستند، و هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آراى ديگر علما را فراموش نكردند. لذا گاهى اوقات، ايشان بحثهاى برخى از علما، كه شايد هم به آن صورت معروف نباشند، مورد مطالعه و بررسى قرار مىدهد. و اين خود نشانگر اين است كه، حضرت آیتالله | چون ايشان عاشق علم هستند، و ارادت خاصى نسبت به معرفت و رسيدن به حقايق دارند. همواره براى ديگران احترام مىگذارند، هميشه كتاب به دست هستند، و هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آراى ديگر علما را فراموش نكردند. لذا گاهى اوقات، ايشان بحثهاى برخى از علما، كه شايد هم به آن صورت معروف نباشند، مورد مطالعه و بررسى قرار مىدهد. و اين خود نشانگر اين است كه، حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) توجه خاصى و احترام فوق العادهاى نسبت بهآراى ديگران دارد. | ||
=== ادب و نزاكت در محاورهها === | === ادب و نزاكت در محاورهها === | ||
همانگونه كه همه مىدانند، جلسات بحث و محاوره كه بين طلبهها يا ميان يك طلبه و استادش، بخصوص در حوزه علميه نجف اشرف، انجام مىگيرد، بسيار محكم و جدى مىباشند. البته، در بعضى مواقع، اين نوع روش براى طلبهها مفيد است، ولى در عين حال، هميشه تندى، روش صحيحى براى بحث و گفتگو نيست، و هرگز به هدف علمى مطلوب نمىرساند، و به غير از تلف كردن وقت، و دور ساختن طلبهها از روح مذاكره، چيز ديگرى در بر ندارد. | همانگونه كه همه مىدانند، جلسات بحث و محاوره كه بين طلبهها يا ميان يك طلبه و استادش، بخصوص در حوزه علميه نجف اشرف، انجام مىگيرد، بسيار محكم و جدى مىباشند. البته، در بعضى مواقع، اين نوع روش براى طلبهها مفيد است، ولى در عين حال، هميشه تندى، روش صحيحى براى بحث و گفتگو نيست، و هرگز به هدف علمى مطلوب نمىرساند، و به غير از تلف كردن وقت، و دور ساختن طلبهها از روح مذاكره، چيز ديگرى در بر ندارد. | ||
در حالى كه هميشه درسها و بحثهايى كه حضرت آیتالله | در حالى كه هميشه درسها و بحثهايى كه حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) با شاگردانشان بر پا مىكنند، بر اساس ادب و احترام دوجانبه ميان شاگرد و استاد بوده و هست، گرچه حتى بسيارى از موضوعات يا بحثهايى كه جلوى ايشان مطرح مىشوند، ضعيف و بىپايهاند. | ||
يكى ديگر از خصوصيات حضرت آیتالله | يكى ديگر از خصوصيات حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) اين است كه سعى دارند جوابى را كه به شاگردانشان مىدهند تكرار كنند، تا آنها مسأله مطرح شده را درك كنند. اما، اگر سئوال كننده روى نظر خود اصرار كند، حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) سكوت را ترجيح مىدهند. | ||
=== تربيت | === تربيت === | ||
تدريس يك وسيلهاى براى كسب پول در مقابل آن، يا يك وظيفه رسمى كه استاد را وادار به انجام آن كند، نيست. بلكه سعى يك استاد خوب، مهربان و دلسوز، بايد بر اين باشد كه شاگردانش را تربيت كند، و آنان را به مقام علمى والا و پيشرفت دائم برساند. لذا، محبت لازمه اين كار مىباشد. گذشته از اينكه، همواره و در همه جا آدم بىخيال و وظيفه نشناس موجود است، ولى در كنار آن، اساتيدى هستند مخلص، دلسوز، رئوف و فهميده، كه هدف اصلى ايشان اداى رسالت تعليم و تعلم به نحو احسن است. شايان ذكر است كه آيتاللّه حكيم (قدس سره) و آيتاللّه خوئي (قدس سره) هميشه سمبل اخلاق حسنه بودند، و آنچه كه از آيتاللّه سيستانى (دام ظله) ديديم و شاهد آن بوديم، همان اخلاق اساتيدشان بوده است. وى همواره از شاگردانشان تقاضا مىكنند كه بعد از پايان درس، از ايشان سوال كنند. | تدريس يك وسيلهاى براى كسب پول در مقابل آن، يا يك وظيفه رسمى كه استاد را وادار به انجام آن كند، نيست. بلكه سعى يك استاد خوب، مهربان و دلسوز، بايد بر اين باشد كه شاگردانش را تربيت كند، و آنان را به مقام علمى والا و پيشرفت دائم برساند. لذا، محبت لازمه اين كار مىباشد. گذشته از اينكه، همواره و در همه جا آدم بىخيال و وظيفه نشناس موجود است، ولى در كنار آن، اساتيدى هستند مخلص، دلسوز، رئوف و فهميده، كه هدف اصلى ايشان اداى رسالت تعليم و تعلم به نحو احسن است. شايان ذكر است كه آيتاللّه حكيم (قدس سره) و آيتاللّه خوئي (قدس سره) هميشه سمبل اخلاق حسنه بودند، و آنچه كه از آيتاللّه سيستانى (دام ظله) ديديم و شاهد آن بوديم، همان اخلاق اساتيدشان بوده است. وى همواره از شاگردانشان تقاضا مىكنند كه بعد از پايان درس، از ايشان سوال كنند. | ||
حضرت آیتالله | حضرت آیتالله سيستانى (دام ظله) هميشه به شاگردان خود توصيه مىكنند كه به اساتيد و علماى اعلام احترام بگذارند، و هنگام سوال يا بحث هر موضوع با آنان، نهايت ادب را رعايت كنند. | ||
وي مدام از اساتيد خود، و روحيه عالى ايشان اخبار و قصههاى فراوانى نقل مىكند. | وي مدام از اساتيد خود، و روحيه عالى ايشان اخبار و قصههاى فراوانى نقل مىكند. | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) تنها يك فقيه نيستند، بلكه ايشان يك شخصيت متبحر، دانا و داراى يك بينش بالنده در حوزه اقتصادى و سياسى است. وى نظرات ارزشمندى درباره اداره و جامعه شناسى دارد، و همواره از اوضاع معاصر كه بر جامعه اسلامى حاكم است، مطلع و آگاه بوده است. | حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله) تنها يك فقيه نيستند، بلكه ايشان يك شخصيت متبحر، دانا و داراى يك بينش بالنده در حوزه اقتصادى و سياسى است. وى نظرات ارزشمندى درباره اداره و جامعه شناسى دارد، و همواره از اوضاع معاصر كه بر جامعه اسلامى حاكم است، مطلع و آگاه بوده است. | ||
قابل ذكر است كه معظم له در عيادتى كه از استادشان مرحوم آیتالله | قابل ذكر است كه معظم له در عيادتى كه از استادشان مرحوم آیتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]] (قدس سره) در 29 ربيع الثانى 1409 ه ق داشتهاند استادشان از ايشان خواستند كه به جاى ايشان در مسجد خضراء امامت نماز جماعت را به عهده بگيرند كه ايشان در بدو امر اين موضوع را قبول ننمودند و ليكن آن مرحوم اصرار زيادى نموده و فرمودند: «اگر ميتوانستم همچنانكه مرحوم حاج آقا حسين قمى (قدس سره) حكم مىكرد شما را مجبور به قبول مينمودم» اما معظمله چند روز مهلت خواستند و پس از آن در 5 جمادى الأولى 1409 ه ق امامت نماز را تقبل نموده و اين كار تا آخرين جمعه ماه ذى الحجه سال 1414 ه ق كه مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت. | ||
معظم له جهت اداء فريضه حج در سال 1384 ه ق و دو بار متوالى در سالهاى 1405 ه ق و 1406 به بيت الله الحرام مشرف شدهاند. | معظم له جهت اداء فريضه حج در سال 1384 ه ق و دو بار متوالى در سالهاى 1405 ه ق و 1406 به بيت الله الحرام مشرف شدهاند. | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۸: | ||
==خدمات اجتماعى حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله)== | ==خدمات اجتماعى حضرت آيتاللّه سيستانى (دام ظله)== | ||
* مجتمع مسكونى آیتالله | * مجتمع مسكونى آیتالله سيستانى (دام ظله) قم مقدس | ||
* مجتمع مسكونى مهديه قم مقدس | * مجتمع مسكونى مهديه قم مقدس | ||
* مجتمع مسكونى الزهرا (عليها السلام) قم مقدس | * مجتمع مسكونى الزهرا (عليها السلام) قم مقدس | ||
خط ۲۶۵: | خط ۲۶۵: | ||
[[خلاصه اي از احکام نماز جماعت]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | [[خلاصه اي از احکام نماز جماعت]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[ فتاوای معاصر در فقه شیعه، مطابق با فتاوای آیتالله | [[ فتاوای معاصر در فقه شیعه، مطابق با فتاوای آیتالله السید علی الحسینی السیستانی]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | ||
[[ احکام آسان شده]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده | [[ احکام آسان شده]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
ویرایش