۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کلیات علوم حدیث''' تألیف علی نصیری | '''کلیات علوم حدیث''' تألیف [[نصیری، علی|علی نصیری گیلانی]]؛ توسط انتشارات وحی و خرد روانهٔ بازار شده است. این اثر سومین جلد از مجموعهٔ «حدیثپژوهی» است. | ||
درباره کتاب کلیات علوم حدیث در مقدمهٔ کتاب کلیات علوم حدیث آمده است که پرداختن به مجموعهای از این دست مباحث، به عنوان پیشدرآمد ورود به علوم | درباره کتاب کلیات علوم حدیث در مقدمهٔ کتاب کلیات علوم حدیث آمده است که پرداختن به مجموعهای از این دست مباحث، به عنوان پیشدرآمد ورود به علوم ۴ گانهٔ حدیث از آن جهت لازم است که آنها بهگونهای به واکاوی نهایی دربارهٔ این دست از مسائل وابستهاند و تا افقهای روشن این دست از مباحث آشکار نشود، نوبت به طرح علوم ۴ گانه حدیث نخواهد رسید؛ | ||
بهعنوان نمونه درصورتیکه دیدگاه قرآنیون مبنی بر بینیازی به سنت موردنقد قرار نگیرد، برای حدیث و میراث حدیثی هویت و هستیای باقی نمیماند تا دربارهٔ تاریخ حدیث، رجال حدیث، درایةالحدیث یا روش فهم احادیث سخن به میان آید. نویسندهٔ کتاب حاضر با چنین باوری کتاب را در ۱۲ فصل نوشته است. | بهعنوان نمونه درصورتیکه دیدگاه قرآنیون مبنی بر بینیازی به سنت موردنقد قرار نگیرد، برای حدیث و میراث حدیثی هویت و هستیای باقی نمیماند تا دربارهٔ تاریخ حدیث، رجال حدیث، درایةالحدیث یا روش فهم احادیث سخن به میان آید. نویسندهٔ کتاب حاضر با چنین باوری کتاب را در ۱۲ فصل نوشته است. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
فصل اول: جایگاه علوم حدیث؛ | فصل اول: جایگاه علوم حدیث؛ | ||
فصل دوم: حجیت سنّت نبوی و ولوی؛ | فصل دوم: حجیت سنّت نبوی و ولوی؛ | ||
فصل سوم: منابع سنت نبوی و ولوی؛ | فصل سوم: منابع سنت نبوی و ولوی؛ | ||
فصل چهارم: جایگاه سنت در دین شناخت؛ | فصل چهارم: جایگاه سنت در دین شناخت؛ | ||
فصل پنجم: دیدگاه قرآنیون دربارهٔ جایگاه سنت؛ | فصل پنجم: دیدگاه قرآنیون دربارهٔ جایگاه سنت؛ | ||
فصل ششم: اهلبیت (ع) و تدوین کتب حدیثی؛ | فصل ششم: اهلبیت (ع) و تدوین کتب حدیثی؛ | ||
فصل هفتم: جایگاه کتب اربعه از نگاه اخباریان و اصولیان؛ | فصل هفتم: جایگاه کتب اربعه از نگاه اخباریان و اصولیان؛ | ||
فصل هشتم: نقد شبهات دربارهٔ کتب اربعه؛ | فصل هشتم: نقد شبهات دربارهٔ کتب اربعه؛ | ||
فصل نهم: میراث حدیثی شیعه و پدیدهٔ جعل؛ | فصل نهم: میراث حدیثی شیعه و پدیدهٔ جعل؛ | ||
فصل دهم: میراث حدیثی شیعه و پدیدهٔ نقل به معنا؛ | فصل دهم: میراث حدیثی شیعه و پدیدهٔ نقل به معنا؛ | ||
فصل یازدهم: میراث حدیثی شیعه و پدیدهٔ تصحیف؛ | فصل یازدهم: میراث حدیثی شیعه و پدیدهٔ تصحیف؛ | ||
فصل دوازدهم: روشهای اعتبارسنجی روایات. | فصل دوازدهم: روشهای اعتبارسنجی روایات. | ||
بخشی از کتاب کلیات علوم حدیث به استناد تعامل رایج میان عالمان شیعه، تاریخ مطالعات دینی شیعه را به دو دوره متقدمان و متاخران تقسیم میکنند. به آغاز مطالعات دینی تا دوران علامه حلی ( | بخشی از کتاب کلیات علوم حدیث به استناد تعامل رایج میان عالمان شیعه، تاریخ مطالعات دینی شیعه را به دو دوره متقدمان و متاخران تقسیم میکنند. به آغاز مطالعات دینی تا دوران [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] (متوفای ۷۲۶)؛ یعنی نیمه اول سده هشتم، عصر متقدمان و دوران پس از آن تا کنون را عصر متاخران میگویند؛ چنان که [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] مرز بین متقدمان و متاخران را [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و استادش [[ابن طاووس، احمد بن موسی|سید جمالالدین بن طاووس]] میدانند. | ||
این امر در عرصههایی همچون فقه، اصول، تفسیر، حدیث و کلام جاری است. به احتمال زیاد افکار و اندیشههای بلند علامه | این امر در عرصههایی همچون فقه، اصول، تفسیر، حدیث و کلام جاری است. به احتمال زیاد افکار و اندیشههای بلند [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]]، نقش او در راه دادن مباحث حِکمی و عقلی در مطالعات دینی و نواندیشیهای او در این تقسیم بندی موثر بوده است؛ زیرا معنای این تقسیم آن است که با ظهور علامه حلی گویا عصر متقدمان پایان یافته و دورانی نو در عرصه مطالعات و مباحثات دینی رقم خورده است. | ||
این پدیده در زمینه احادیث، منتهی به ظهور اندیشههای نوینی شد که تبدیل تقسیم ثنایی احادیث به تقسیم رباعی از جمله اهم این تحولات بوده است. بر اساس دیدگاه قدماء از یک سو احادیث به دو دسته صحیح و ضعیف تقسیم میشد و از سویی دیگر مبنای تقسیم بیش از هر عامل دیگر بر متن و اعتبار صدوری و نه سندی تکیه داشت، اما در دوران متاخر از یک سور احادیث به چهار دسته: صحیح، حسن، موثق و ضعیف تقسیم شد و از سویی دیگر، همه مولفههای ارزش گذاری روایات با اعتبار سندی گره خورد. | این پدیده در زمینه احادیث، منتهی به ظهور اندیشههای نوینی شد که تبدیل تقسیم ثنایی احادیث به تقسیم رباعی از جمله اهم این تحولات بوده است. بر اساس دیدگاه قدماء از یک سو احادیث به دو دسته صحیح و ضعیف تقسیم میشد و از سویی دیگر مبنای تقسیم بیش از هر عامل دیگر بر متن و اعتبار صدوری و نه سندی تکیه داشت، اما در دوران متاخر از یک سور احادیث به چهار دسته: صحیح، حسن، موثق و ضعیف تقسیم شد و از سویی دیگر، همه مولفههای ارزش گذاری روایات با اعتبار سندی گره خورد. |