پرش به محتوا

مبانى تربيت و اخلاق اسلامى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ت هاى ' به 'ت‌هاى '
جز (جایگزینی متن - 'ک ها' به 'ک‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ت هاى ' به 'ت‌هاى ')
خط ۳۶: خط ۳۶:
موضوع فصل سوم، بررسى پار هاى از ويژگي هاى پرشمار تعليم و تربيت اسلامى است و در آن از پويندگى آموزش و پرورش اسلامى ياد مىکند و همگانى بودن و جاودانى بودن آن را شرح مى‌دهد.به ويژگى پرهيز از درآميختن انگيزه و انگيخته مى‌پردازد و پرهيز از خودباختگى و شخصيت‌زدگى را يادآور مى‌شود.به مقيد نبودن آموزش و پرورش اسلامى به زمان و مکان و جنسيت اشاره مىکند و يادآور مى‌شود که پرهيز از خيال‌پردازى به جاى استدلال ويژگى ديگر تربيت اسلامى است.آنگاه به اهميت و کاربرد تعقل و تفکر در اين نظام تربيتى مى‌پردازد و بفرجام اشاره مىکند که در تعليم و تربيت اسلامى در همان حال که زندگى دنيايى مورد توجه است، حيات اخروى برتر و جاودانه معرفى مى‌شود.
موضوع فصل سوم، بررسى پار هاى از ويژگي هاى پرشمار تعليم و تربيت اسلامى است و در آن از پويندگى آموزش و پرورش اسلامى ياد مىکند و همگانى بودن و جاودانى بودن آن را شرح مى‌دهد.به ويژگى پرهيز از درآميختن انگيزه و انگيخته مى‌پردازد و پرهيز از خودباختگى و شخصيت‌زدگى را يادآور مى‌شود.به مقيد نبودن آموزش و پرورش اسلامى به زمان و مکان و جنسيت اشاره مىکند و يادآور مى‌شود که پرهيز از خيال‌پردازى به جاى استدلال ويژگى ديگر تربيت اسلامى است.آنگاه به اهميت و کاربرد تعقل و تفکر در اين نظام تربيتى مى‌پردازد و بفرجام اشاره مىکند که در تعليم و تربيت اسلامى در همان حال که زندگى دنيايى مورد توجه است، حيات اخروى برتر و جاودانه معرفى مى‌شود.
در فصل چهارم به هدف هاى تعليم و تربيت اسلامى مى‌پردازد.نخست هدف را تعريف مىکند.آنگاه مطالبى را که مقدمه بحث هدفهاست بشرح مى‌آورد.پس از آن هدف هاى تعليم و تربيت اسلامى را به شرح زير بازمى‌شکافد: آزادى و رستگارى؛ ايمان به خداوند و پرستش او؛ عدالت‌خواهى؛ رفع ظلم؛ استقلال؛ القاى هدفدارى آفرينش جهان و انسان؛ پيروى از پيامبر(ص)؛ رسيدن به اطمينان خاطر و قرب الهى؛ صبر؛ تکامل فردى و اجتماعى انسان.
در فصل چهارم به هدف هاى تعليم و تربيت اسلامى مى‌پردازد.نخست هدف را تعريف مىکند.آنگاه مطالبى را که مقدمه بحث هدفهاست بشرح مى‌آورد.پس از آن هدف هاى تعليم و تربيت اسلامى را به شرح زير بازمى‌شکافد: آزادى و رستگارى؛ ايمان به خداوند و پرستش او؛ عدالت‌خواهى؛ رفع ظلم؛ استقلال؛ القاى هدفدارى آفرينش جهان و انسان؛ پيروى از پيامبر(ص)؛ رسيدن به اطمينان خاطر و قرب الهى؛ صبر؛ تکامل فردى و اجتماعى انسان.
امکان تربيت(تربيت‌پذيرى)انسان را در فصل پنجم مى‌آورد و سه نظريه را در اين باره بازگو مىکند: 1)انسان مجبور و نفوذناپذير است و تربيت‌پذير نيست؛ 2)انسان مطلقا آزاد است و تربيت مى‌شود؛ 3)آزادى انسان محدود است و تربيت‌پذيرى او حدى دارد.پس از اين، ديدگاه اسلام را نسبت به تربيت‌پذيرى گوشزد مىکند و از نکات عقلى و اسلامى دال بر تربيت‌پذيرى انسان مى‌گويد و تفاوت هاى فردى را مطرح مىکند و از علل تفاوت هاى فردى و نگرش اسلام به تفاوت هاى فردى ياد مىکند.
امکان تربيت(تربيت‌پذيرى)انسان را در فصل پنجم مى‌آورد و سه نظريه را در اين باره بازگو مىکند: 1)انسان مجبور و نفوذناپذير است و تربيت‌پذير نيست؛ 2)انسان مطلقا آزاد است و تربيت مى‌شود؛ 3)آزادى انسان محدود است و تربيت‌پذيرى او حدى دارد.پس از اين، ديدگاه اسلام را نسبت به تربيت‌پذيرى گوشزد مىکند و از نکات عقلى و اسلامى دال بر تربيت‌پذيرى انسان مى‌گويد و تفاوت‌هاى فردى را مطرح مىکند و از علل تفاوت‌هاى فردى و نگرش اسلام به تفاوت‌هاى فردى ياد مىکند.
عوامل تربيت، موضوع فصل ششم است و در شرح اين موضوع نخست يادآور مى‌شود که ديگران وراثت و محيط را عامل دانسته‌اند؛ اما اسلام به اراده و ماوراى طبيعت هم باور دارد.پس از اين به تحليل علمى و اسلامى وراثت مى‌نشيند و از انواع سه‌گانه وراثت(وراثت خصوصياتى، وراثت عقلانى، وراثت اخلاقى)مى‌گويد و هريک را شرح مى‌دهد.از ترغيب اسلام به وراثت پسنديده ياد مىکند و پيشگيرى اسلام از وراثت ناپسند را مى‌آورد.سپس به عامل محيط مى‌پردازد و با تقسيم محيط به غيرانسانى و انسانى، نخست محيط هاى غيرانسانى(طبيعى و جغرافيايى، ارتباطى، مذهبى و فرهنگى و فشار) را بررسى مىکند آنگاه از محيط هاى انسانى(خانه، مدرسه، محيط اجتماعى و روابط اجتماعى با دوستان)مى‌گويد و معيارهايى را از قرآن و حديث براى دوست‌يابى در محيط اجتماعى برمى‌شمارد و دوستيها را براساس علت آنها به چهار دسته تقسيم مىکند و با يادآورى چند نکته در دوستى و دوست‌گزينى کودکان، نوجوانان و بزرگسالان، به عامل اراده مى‌پردازد و پس از بيان معناى لغوى و اصطلاحى اراده به عوامل ماوراى طبيعى نظر مىکند.آنگاه به ميزان تأثير وراثت، محيط‍‌، اراده و ماوراى طبيعت بر فرد اشاره مىکند و گريزى مى‌زند به بحث مراحل تربيت اسلامى و پس از آن از مراسم ويژه نوزاد در تعليم و تربيت اسلامى(خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ کودک، تحنيک، تراشيدن موى سر، تصدق، نامگذارى، ختنه، وليمه و عقيقه) مى‌گويد و با اشار هاى کوتاه به شيرخوارگى کودک، فصل را مى‌بندد.
عوامل تربيت، موضوع فصل ششم است و در شرح اين موضوع نخست يادآور مى‌شود که ديگران وراثت و محيط را عامل دانسته‌اند؛ اما اسلام به اراده و ماوراى طبيعت هم باور دارد.پس از اين به تحليل علمى و اسلامى وراثت مى‌نشيند و از انواع سه‌گانه وراثت(وراثت خصوصياتى، وراثت عقلانى، وراثت اخلاقى)مى‌گويد و هريک را شرح مى‌دهد.از ترغيب اسلام به وراثت پسنديده ياد مىکند و پيشگيرى اسلام از وراثت ناپسند را مى‌آورد.سپس به عامل محيط مى‌پردازد و با تقسيم محيط به غيرانسانى و انسانى، نخست محيط هاى غيرانسانى(طبيعى و جغرافيايى، ارتباطى، مذهبى و فرهنگى و فشار) را بررسى مىکند آنگاه از محيط هاى انسانى(خانه، مدرسه، محيط اجتماعى و روابط اجتماعى با دوستان)مى‌گويد و معيارهايى را از قرآن و حديث براى دوست‌يابى در محيط اجتماعى برمى‌شمارد و دوستيها را براساس علت آنها به چهار دسته تقسيم مىکند و با يادآورى چند نکته در دوستى و دوست‌گزينى کودکان، نوجوانان و بزرگسالان، به عامل اراده مى‌پردازد و پس از بيان معناى لغوى و اصطلاحى اراده به عوامل ماوراى طبيعى نظر مىکند.آنگاه به ميزان تأثير وراثت، محيط‍‌، اراده و ماوراى طبيعت بر فرد اشاره مىکند و گريزى مى‌زند به بحث مراحل تربيت اسلامى و پس از آن از مراسم ويژه نوزاد در تعليم و تربيت اسلامى(خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ کودک، تحنيک، تراشيدن موى سر، تصدق، نامگذارى، ختنه، وليمه و عقيقه) مى‌گويد و با اشار هاى کوتاه به شيرخوارگى کودک، فصل را مى‌بندد.