پرش به محتوا

نیل المرام في مذهب الأئمة علیهم‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهم‌السلام')
جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش')
 
خط ۳۲: خط ۳۲:
*محقق کتاب و مورخ معاصر؛ [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] (متولد 1343ش)، با بیان این نکته که شناخت بنده نسبت به كتاب نيل المرام فى مذهب الائمة عليهم‌السلام، در پى جستجو براى تاريخ تشيع در ايران بود و اشاراتى كه در مقدمه اين كتاب درباره زمان رسميت تشيع در مازندران غربى بود، توجه بيشتر مرا به آن جلب كرد؛ افزوده است:
*محقق کتاب و مورخ معاصر؛ [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] (متولد 1343ش)، با بیان این نکته که شناخت بنده نسبت به كتاب نيل المرام فى مذهب الائمة عليهم‌السلام، در پى جستجو براى تاريخ تشيع در ايران بود و اشاراتى كه در مقدمه اين كتاب درباره زمان رسميت تشيع در مازندران غربى بود، توجه بيشتر مرا به آن جلب كرد؛ افزوده است:


*نيل المرام، اثر فقهى جامع و البته خلاصه، به فارسى است كه پيش از سال 857 هجرى در روزگار كيومرث بن بيستون (متوفای 857ق)، از سلاطين بادوسپانى اين ناحيه كه رستمدار ناميده مى شده، نوشته شده است <ref>مقدمه محقق، ص11. </ref>
*نيل المرام، اثر فقهى جامع و البته خلاصه، به فارسى است كه پيش از سال 857 هجرى در روزگار كيومرث بن بيستون (متوفای 857ق)، از سلاطين بادوسپانى اين ناحيه كه رستمدار ناميده می‌شده، نوشته شده است <ref>مقدمه محقق، ص11. </ref>


*[[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] تأکید کرده است: نيل المرام اثرى است كه در دوره سلطنت كيومرث و ولايتعهدى فرزندش كاوس نوشته شده است. اين اثر در واقع، مديون حمايت كاوس است.... نياز به نگارش يك اثر فقهى براى استفاده قضات و مفتيان، سبب نگارش اين كتاب شده است. وى قدرت ادبى و شاعرى خود را به رخ كشيده، از عربى‌دانى خود پرده برداشته، و تفوق خود را بر نگارش نثر اديبانه دربارى نشان داده است.<ref>همان، ص37- 38</ref>
*[[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] تأکید کرده است: نيل المرام اثرى است كه در دوره سلطنت كيومرث و ولايتعهدى فرزندش كاوس نوشته شده است. اين اثر در واقع، مديون حمايت كاوس است.... نياز به نگارش يك اثر فقهى براى استفاده قضات و مفتيان، سبب نگارش اين كتاب شده است. وى قدرت ادبى و شاعرى خود را به رخ كشيده، از عربى‌دانى خود پرده برداشته، و تفوق خود را بر نگارش نثر اديبانه دربارى نشان داده است.<ref>همان، ص37- 38</ref>