۱۱۶٬۸۴۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز («شیرازی، محمدتقی بن محبعلی» را محافظت کرد ([ویرایش=تنها مدیران] (بیپایان) [انتقال=تنها مدیران] (بیپایان))) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' میش') |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
الف - زهد و قناعت | الف - زهد و قناعت | ||
شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] درباره ميرزا محمدتقى شيرازى مینويسد: «وى فردى بسيار هوشيار و داراى اخلاقى نيكو بود. ديدار او انسان را به ياد خدا میآورد. رخسار قدسيان را داشت. از كسى چيزى درخواست نمى كرد، حتى وقتى تشنه | شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] درباره ميرزا محمدتقى شيرازى مینويسد: «وى فردى بسيار هوشيار و داراى اخلاقى نيكو بود. ديدار او انسان را به ياد خدا میآورد. رخسار قدسيان را داشت. از كسى چيزى درخواست نمى كرد، حتى وقتى تشنه میشد خود بلند میشد و آب مى آشاميد.» | ||
وى در امر خوراك و پوشاك و مسكن خويش بسيار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانى كه از آفريقا، ايران، عراق، عربستان شيخ نشينهاى خليج و ديگر نقاط به دستش مى رسيد، خانهاى استيجارى داشت. | وى در امر خوراك و پوشاك و مسكن خويش بسيار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانى كه از آفريقا، ايران، عراق، عربستان شيخ نشينهاى خليج و ديگر نقاط به دستش مى رسيد، خانهاى استيجارى داشت. | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت. | آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت. | ||
خشوع و تواضع وى باعث | خشوع و تواضع وى باعث میشد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر مى افكند نه به صورت شاگردانش. او علم و عمل را در زيباترين صورتش به هم آميخته بود. | ||
ه - صلابت | ه - صلابت | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
==وفات == | ==وفات == | ||
ميرزا محمدتقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته | ميرزا محمدتقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته میشد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. [[شهرستانی، سید هبةالدین|آیتالله سيد هبةالدین شهرستانى]] كه از نزدیک ان ميرزاى شيرازى بود، درباره درگذشت اين مرجع و رهبر بزرگ میگوید: | ||
«در يكى از روزها وقتى آیتالله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين عليهالسلام مى رفت، با تعداد زيادى از جنازههاى شهدا كه از جبهههاى جنگ آورده شده بود، مواجه شد. اين صحنه اثر نامطلوبى بر وى گذارد به طورى كه آشكارا | «در يكى از روزها وقتى آیتالله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين عليهالسلام مى رفت، با تعداد زيادى از جنازههاى شهدا كه از جبهههاى جنگ آورده شده بود، مواجه شد. اين صحنه اثر نامطلوبى بر وى گذارد به طورى كه آشكارا میشد نشانههاى درد و ناراحتى را در چهرهاش مشاهد كرد. اين آخرين روزى بود كه وى براى اداى فريضه نماز از منزلش خارج میشد. چون وضعيت مزاجى وى بعد از آن رو به وخامت گذاشت و به بستر بيمارى افتاد و چيزى نگذشت كه دعوت حق را لبيك گفت.» | ||
آیتالله سيد مرتضى طباطبايى درباره کیفیت وفات ميرزا میگوید: | آیتالله سيد مرتضى طباطبايى درباره کیفیت وفات ميرزا میگوید: |