پرش به محتوا

الإمام محمد الغزالي جهوده في التفسير و علوم القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'جهت گیری' به 'جهت‌گیری')
جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش')
خط ۹۴: خط ۹۴:
پس از توضيح مختصرى در رابطه با قواعد اوّل و دوّم روش تفسير شيخ، در رابطه با قاعده سوم ايشان معتقد است كه قرآن يك كتاب فنى نيست كه بر مقوله‌هاى مشخصى تقسيم شده باشد بلكه در چارچوب سبکی حيرت انگیز همه مقوله‌ها را در هم مى آميزد. نگريستن در هستى، تاريخ و واقعيّت، انسان را به سوى ايمان و توحيد سوق می‌دهد و به تربيت مردم می‌پردازد. و در مورد تطبيق بين كتاب مسطور و كتاب منظور می‌گوید: «موضوع قرآن انسان است و مبناى آيات، هستى است، و انسان ناچار بايد در قرآن، تدبر كند، و سنّت‌ها و قوانينى را كه بدون درك آنها آبادانى زمين تحقق نمى يابد، بشناسد. در مورد قاعده جمع بين عقل و نقل او در تفسير خود دائما بين آنها توازى برقرارى نمود و قائل بود كه نقل صريح هيچگاه با عقل صحيح مخالف نمى‌كند.
پس از توضيح مختصرى در رابطه با قواعد اوّل و دوّم روش تفسير شيخ، در رابطه با قاعده سوم ايشان معتقد است كه قرآن يك كتاب فنى نيست كه بر مقوله‌هاى مشخصى تقسيم شده باشد بلكه در چارچوب سبکی حيرت انگیز همه مقوله‌ها را در هم مى آميزد. نگريستن در هستى، تاريخ و واقعيّت، انسان را به سوى ايمان و توحيد سوق می‌دهد و به تربيت مردم می‌پردازد. و در مورد تطبيق بين كتاب مسطور و كتاب منظور می‌گوید: «موضوع قرآن انسان است و مبناى آيات، هستى است، و انسان ناچار بايد در قرآن، تدبر كند، و سنّت‌ها و قوانينى را كه بدون درك آنها آبادانى زمين تحقق نمى يابد، بشناسد. در مورد قاعده جمع بين عقل و نقل او در تفسير خود دائما بين آنها توازى برقرارى نمود و قائل بود كه نقل صريح هيچگاه با عقل صحيح مخالف نمى‌كند.


و در مورد قواعد اخير او در روش تفسيرش می‌نويسد: «قرآن، امتى يكپارچه و هدفمند را مى شناسد، كه بر گرد هدف خويش مى چرخد و از هدايتها و رهنمودهاى آن، خيزش و انگیزش مى يابد. مى خواهيم به قرآن بازگرديم و طورى بدان بپردازيم كه محور زندگى مان شود. امت داراى قانون اساسى است.»
و در مورد قواعد اخير او در روش تفسيرش می‌نويسد: «قرآن، امتى يكپارچه و هدفمند را می‌شناسد، كه بر گرد هدف خويش مى چرخد و از هدايتها و رهنمودهاى آن، خيزش و انگیزش مى يابد. مى خواهيم به قرآن بازگرديم و طورى بدان بپردازيم كه محور زندگى مان شود. امت داراى قانون اساسى است.»


در صفحات پایانى، صاحب اثر، نتيجه بررسى خود را ارائه جايگاه شيخ غزالى در يك تفسير علمى و عملى، می‌داند. در پایان تاريخ اثر را چهار صفر 1424 هجرى قمرى تحرير نموده است.
در صفحات پایانى، صاحب اثر، نتيجه بررسى خود را ارائه جايگاه شيخ غزالى در يك تفسير علمى و عملى، می‌داند. در پایان تاريخ اثر را چهار صفر 1424 هجرى قمرى تحرير نموده است.