۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بشارات نبوی به شیعیان علوی'''، ترجمه فارسی روان سید ابوالفضائل مجتهدی از | '''بشارات نبوی به شیعیان علوی'''، ترجمه فارسی روان [[مجتهدی، ابوالفضائل|سید ابوالفضائل مجتهدی]] از «[[بشارة المصطفی صلیاللهعلیهوآله لشيعة المرتضی علیهالسلام|بشارة المصطفی(ص) لشيعة المرتضی(ع)]]» نوشته [[عمادالدین طبری آملی، محمد بن علی|عمادالدین ابوجعفر محمد طبری آملی]]، فقیه و محدث قرن ششم هجری است. | ||
ابن شهرآشوب در کتاب | [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] در کتاب «[[معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديماً و حديثاً (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبيجعفر الطوسي)|معالم العلماء]]» نام کتاب را «البشارات» آورده است. این کتاب او در بیان قدر و منزلت مکتب تشیع و مراتب شیعیان و کرامات اولیای خدا و آنچه از ثواب و اجر برای آنان در پیشگاه خداوند است، میباشد. نسخههای خطی موجود این کتاب بیش از چهار فصل نمیباشد، اما [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] محدث در کتاب «[[أمل الآمل في علماء جبل عامل|أمل الآمل]]» پس از نامبری این کتاب، میگوید: «و آن کتاب بزرگی است که دارای هفده فصل است و [[خوانساری، سید محمدباقر بن زینالعابدین|سید خونساری]] در کتاب [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات]] از او تبعیت کرده؛ همان طور [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آغابزرگ]] در کتاب «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذریعه]]» و [[خویی، سید ابوالقاسم|سید خویی]] در «[[معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة|معجم الرجال]]» خود چنین آورده است». جای بسی تأسف است که پارهای از فصول کتاب از بین رفته است و آنچه در دست است شامل یازده فصل از فصول 17گانه است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص31-32</ref>. | ||
مترجم، این کتاب را با مشورت آیتالله سید عزالدین زنجانی برای ترجمه انتخاب کرده است<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | مترجم، این کتاب را با مشورت [[حسینی زنجانی، سید عزالدین|آیتالله سید عزالدین زنجانی]] برای ترجمه انتخاب کرده است<ref>ر.ک: همان، ص34</ref>. | ||
آنچه در مطالعه این اثر نفیس لازم به عطف توجه در اینباره است این است که تنها با مطالعه یک روایت به قضاوت نباید نشست و رأی نهایی را با روایات دیگر کتاب و همچنین تطابق آنها با سند اصیل و دستنخورده، یعنی قرآن کریم صادر کرد. در غیر این صورت چهبسا انسان از شاهراه حق به طریق باطل کشانده شود و این خود موجب خسران دنیا و آخرت گردد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | آنچه در مطالعه این اثر نفیس لازم به عطف توجه در اینباره است این است که تنها با مطالعه یک روایت به قضاوت نباید نشست و رأی نهایی را با روایات دیگر کتاب و همچنین تطابق آنها با سند اصیل و دستنخورده، یعنی قرآن کریم صادر کرد. در غیر این صورت چهبسا انسان از شاهراه حق به طریق باطل کشانده شود و این خود موجب خسران دنیا و آخرت گردد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
از ویژگیهای این اثر میتوان به مساعدت محقق و فهرستنگار خبره معاصر شیخ عزیزالله عطاری (1307-1393ش) در تحقیق اسناد روایات اشاره نمود<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | از ویژگیهای این اثر میتوان به مساعدت محقق و فهرستنگار خبره معاصر شیخ [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزیزالله عطاری]] (1307-1393ش) در تحقیق اسناد روایات اشاره نمود<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | ||
مترجم اگرچه از ذکر متن عربی روایات به جهت حجیم نشدن کتاب خودداری کرده است، اما نص آیات و اشعار عربی را ذکر کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51 و 53 و 57</ref> و یا اینکه متن کامل آیات و ترجمه را در پانوشت آورده است<ref>ر.ک: همان، ص47، پاورقی 2</ref>. | مترجم اگرچه از ذکر متن عربی روایات به جهت حجیم نشدن کتاب خودداری کرده است، اما نص آیات و اشعار عربی را ذکر کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51 و 53 و 57</ref> و یا اینکه متن کامل آیات و ترجمه را در پانوشت آورده است<ref>ر.ک: همان، ص47، پاورقی 2</ref>. |