۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''پیشگامان کهن تصوف''' تألیف ریشارد | '''پیشگامان کهن تصوف''' تألیف [[گراملیش، ریشارد|ریشارد گراملیش]]، ترجمه [[شادفر، شیرین|شیرین شادفر]]؛ این کتاب شامل شرح احوال 22 تن از بزرگان تصوف است که در دو جلد سامان یافته است: در جلدِ نخست، سیزده تن از مشایخ غرب جهان اسلام در بصره و بغداد و در جلدِ دوم، نه نفر از مشایخ شرق در ایران و بهویژه خراسان معرفی شدهاند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب در دو جلد به نگارش درآمده در جلد نخست سیزده تن از مشایخ غرب به نگارش درآمده که عبارتند از: محمد بن | کتاب در دو جلد به نگارش درآمده در جلد نخست سیزده تن از مشایخ غرب به نگارش درآمده که عبارتند از: [[محمد بن واسع]]، [[ثابت بن اسلم بنانی]]، فرقد سبخی، مالک بن دینار، عطاء سلیمی، [[ابراهیم بن ادهم]]، داود طائی، [[ابوتراب نخشبی]]، عمرو بن عثمان مکی، [[ابوالحسین نوری]]، رویم بن احمد، [[ابومحمد جریری]]، [[ابوبکر شبلی]] | ||
در جلد دوم به شرح زندگانی نه نفر از مشایخ شرق پرداخته که عبارتند از: شقیق بلخ، حاتم | در جلد دوم به شرح زندگانی نه نفر از مشایخ شرق پرداخته که عبارتند از: شقیق بلخ، [[حاتم اصم]]، احمد بن خضرویه، [[ابوحفص حداد،]] [[حمدون قصار]]، ابوعثمان حیری، [[محمد بن فضل بلخی]]، ابوبکر واسطی، ابوالعباس سیاری | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
از منابع کهن دربارۀ نخستین پیشروان زهد و پارسایی اسلامی جز شمار اندکی موجود نیست. هرچند این اشخاص در صورتی که اصلاً دست به نگارش زده باشند و حتی از خود اثری درخور نیز پدید آورده باشند، گذشته از معدودی استثنا، میراث ادبی آنان به طور جبرانناپذیری از دست رفته است. چندی از کتابهای دستی قدیمتر و مجموعههایی در شرح احوال و گذشته از این، تمام نوشتههای اسلامی که در آنها به طور پراکنده یکی از اخبار مورد نیاز را میتوان به دست آورد، در حکم منبع برجای مانده است. بازسازی زندگی و اندیشۀ یکی از پارسایان گذشته بر اساس این اصول همواره ناقص و ناتمام خواهد ماند و فاقد خطوطی روشن خواهد بود و جز بهندرت ممکن نباشد که به قطعههای موجود با اطمینان جای درست را در یک کل داد. | از منابع کهن دربارۀ نخستین پیشروان زهد و پارسایی اسلامی جز شمار اندکی موجود نیست. هرچند این اشخاص در صورتی که اصلاً دست به نگارش زده باشند و حتی از خود اثری درخور نیز پدید آورده باشند، گذشته از معدودی استثنا، میراث ادبی آنان به طور جبرانناپذیری از دست رفته است. چندی از کتابهای دستی قدیمتر و مجموعههایی در شرح احوال و گذشته از این، تمام نوشتههای اسلامی که در آنها به طور پراکنده یکی از اخبار مورد نیاز را میتوان به دست آورد، در حکم منبع برجای مانده است. بازسازی زندگی و اندیشۀ یکی از پارسایان گذشته بر اساس این اصول همواره ناقص و ناتمام خواهد ماند و فاقد خطوطی روشن خواهد بود و جز بهندرت ممکن نباشد که به قطعههای موجود با اطمینان جای درست را در یک کل داد. |