۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#:مردم متوسل به ما شدند و تقاضاى طلب باران نمودند رفتيم، به جانب كعبه پس از طواف با تضرع و زارى از خدا درخواست باران نموديم؛ ولى دعاى ما اجابت نشد، در همين ميان جوانى كه اندوه ناراحتى غم در چهرهاش آشكارا ديده میشد، وارد شد و طوافى نمود، سپس روى به ما آورده فرمود: مالك بن دينار و ثابت بنانى و ايوب سجستانى و صالح مرى و عتبه الغلام و حبيب فارسى و يا سعد يا عمر يا صالح اعمى، رابعه، سعدانه، يا جعفر بن سليمان، عرض كرديم، بله اى جوان؟ | #:مردم متوسل به ما شدند و تقاضاى طلب باران نمودند رفتيم، به جانب كعبه پس از طواف با تضرع و زارى از خدا درخواست باران نموديم؛ ولى دعاى ما اجابت نشد، در همين ميان جوانى كه اندوه ناراحتى غم در چهرهاش آشكارا ديده میشد، وارد شد و طوافى نمود، سپس روى به ما آورده فرمود: مالك بن دينار و ثابت بنانى و ايوب سجستانى و صالح مرى و عتبه الغلام و حبيب فارسى و يا سعد يا عمر يا صالح اعمى، رابعه، سعدانه، يا جعفر بن سليمان، عرض كرديم، بله اى جوان؟ | ||
#: فرمود يك نفر از شما را خدا دوست نمیداشت؟ گفتيم ما دعا كرديم بر خداست كه اجابت نمايد، روى به جانب كعبه نموده و از آن جا به سجده رفت. | #: فرمود يك نفر از شما را خدا دوست نمیداشت؟ گفتيم ما دعا كرديم بر خداست كه اجابت نمايد، روى به جانب كعبه نموده و از آن جا به سجده رفت. | ||
#:در سجده میگفت الهى تو را به علاقهاى كه به من دارى اينها را از باران سيراب كن، هنوز دعایش تمام نشده بود كه باران چون دهانه مشك باريدن گرفت، گفتم جوان از كجا فهميدى تو را دوست دارد؟ جواب داد اگر مرا دوست نمیداشت، به خانهاش دعوت نمیكرد، چون دعوت كرده، فهميدم مرا دوست دارد. به همين جهت او را به علاقهاش قسم دادم از پيش ما رفت و اين شعر را خواند{{شعر}} | #:در سجده میگفت الهى تو را به علاقهاى كه به من دارى اينها را از باران سيراب كن، هنوز دعایش تمام نشده بود كه باران چون دهانه مشك باريدن گرفت، گفتم جوان از كجا فهميدى تو را دوست دارد؟ جواب داد اگر مرا دوست نمیداشت، به خانهاش دعوت نمیكرد، چون دعوت كرده، فهميدم مرا دوست دارد. به همين جهت او را به علاقهاش قسم دادم از پيش ما رفت و اين شعر را خواند. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''من عرف الرب فلم تفنه''|2=''معرفة الربّ فذاك الشقى''}} | {{ب|''من عرف الرب فلم تفنه''|2=''معرفة الربّ فذاك الشقى''}} | ||
#:{{ب|''ما ضر في الطاعة ما ناله ''|2=''ناله في طاعة الله و ما ذا لقى''}} | #:{{ب|''ما ضر في الطاعة ما ناله ''|2=''ناله في طاعة الله و ما ذا لقى''}} | ||
#:{{ب|''ما يصنع العبدبغير التقى ''|2=''و العز كل العز للمتقى''}}{{ | #:{{ب|''ما يصنع العبدبغير التقى ''|2=''و العز كل العز للمتقى''}} | ||
#: | #:{{ب|'' من عرف الرب فلم تفنه''|2=''معرفة الربّ فذاك الشقى''}} | ||
#: | #:{{ب|''ما ضر في الطاعة ما ناله''|2=''ناله في طاعة الله و ما ذا لقى''}} | ||
#:{{ب|''ما يصنع العبدبغير التقى ''|2=''و العز كل العز للمتقى | |||
{{پایان شعر}} | |||
#:از مردم مكه پرسيدم اين جوان كيست؟ گفتند [[امام سجاد علیهالسلام|على بن الحسين بن على ابن ابى طالب(ع)]] است. | #:از مردم مكه پرسيدم اين جوان كيست؟ گفتند [[امام سجاد علیهالسلام|على بن الحسين بن على ابن ابى طالب(ع)]] است. | ||
#:ج- در ذكر احاديثى در مكارم اخلاق و دانش آن جناب و اقرار دوست و دشمن به مقامش مىباشد. | #:ج- در ذكر احاديثى در مكارم اخلاق و دانش آن جناب و اقرار دوست و دشمن به مقامش مىباشد. |