۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آيت الله ' به 'آیتالله ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type='authorTeachers'|شيخ حسن تويسركانى، آیتالله | |data-type='authorTeachers'|شيخ حسن تويسركانى، آیتالله سيد محمد طباطبائى فشاركى، حاج آقا رضا همدانى، [[آخوند خراسانى]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
آیتالله | آیتالله غروى ابتدا هنر خطاطى را به خوبى فرا گرفت. در دهۀ دوم زندگى، پا به حوزۀ بزرگ نجف نهاد و چيزى نگذشت كه مراحل كمال را در دروس مقدماتى، يكى پس از ديگرى پشت سر گذاشت و به زودى در حلقۀ درس بزرگترين اساتيد حوزۀ آن روز شركت جست. | ||
==دوستان علامه== | ==دوستان علامه== | ||
| خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
از ياران و دوستان علامۀ غروى در تاريخ صحبتى به اجمال شده و تنها نام چند شخصيت برده شده است كه از آن جملهاند: | از ياران و دوستان علامۀ غروى در تاريخ صحبتى به اجمال شده و تنها نام چند شخصيت برده شده است كه از آن جملهاند: | ||
عارف بزرگ معاصر، آیتالله | عارف بزرگ معاصر، آیتالله ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، ميرزا على اصغر ملكى تبريزى و ميرزا حبيب ملكى تبريزى. | ||
ميرزا على اصغر و ميرزا حبيب دو برادر بودند و پسر عموهاى ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى بودند و علامۀ غروى با هر سه بزرگوار رفت و آمد داشت، اما بيش از همه با ميرزا على اصغر مأنوس بود. | ميرزا على اصغر و ميرزا حبيب دو برادر بودند و پسر عموهاى ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى بودند و علامۀ غروى با هر سه بزرگوار رفت و آمد داشت، اما بيش از همه با ميرزا على اصغر مأنوس بود. | ||
علامۀ غروى با فقيه اصولى، ميرزا محمد حسين نائينى و آیتالله | علامۀ غروى با فقيه اصولى، ميرزا محمد حسين نائينى و آیتالله سيد احمد كربلائى تهرانى نيز مأنوس بوده و مذاكرات علمى داشتهاند. | ||
==فعاليتهاى سياسى== | ==فعاليتهاى سياسى== | ||
آیتالله | آیتالله غروى اصفهانى در انقلاب مشروطيت در صف انقلابيون و مشروطه خواهان و در كنار استادش مرحوم [[آخوند خراسانى]] و دوست ديرين و صديقش [[نایینی، محمدحسین|ميرزاى نائينى]] از انقلاب حمايت كرد. | ||
او در سال 1341 هجرى قمرى به اتفاق مراجع ديگر به ايران و قم تبعيد شد و پس از مراجعت به عراق، دوباره براى همراهى مراجع، به اتفاق حاج ميرزا مهدى كفايى به قم آمده و همراه آنان به نجف اشرف وارد شد. | او در سال 1341 هجرى قمرى به اتفاق مراجع ديگر به ايران و قم تبعيد شد و پس از مراجعت به عراق، دوباره براى همراهى مراجع، به اتفاق حاج ميرزا مهدى كفايى به قم آمده و همراه آنان به نجف اشرف وارد شد. | ||
| خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
اجازه نامۀ مفصل و مشروحى در دست است كه از شخصيت علمى و بزرگ علامۀ غروى حكايت مىكند و نشانگر آن است كه او بيشتر از آنچه تصور مىشود در ميان دانشمندان و انديشمندان بزرگ حوزوى شناخته شده و معروف بوده است. | اجازه نامۀ مفصل و مشروحى در دست است كه از شخصيت علمى و بزرگ علامۀ غروى حكايت مىكند و نشانگر آن است كه او بيشتر از آنچه تصور مىشود در ميان دانشمندان و انديشمندان بزرگ حوزوى شناخته شده و معروف بوده است. | ||
اين اجازه نامۀ روايتى، توسط آیتالله | اين اجازه نامۀ روايتى، توسط آیتالله [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]]عاملى، نويسندۀ کتاب پر مايۀ «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» نوشته شده است كه برگزيدهاى از آن اجازه نامه را مرور مىكنيم: | ||
«... شخصيت بزرگى چون فقيه و علامۀ مجتهد، حجة الإسلام شيخ محمد حسين اصفهانى غروى دوست دارد كه به فوز فضيلتى كه در شركت جستن در اين نظم است نايل شود، تا به سلسلۀ اهل عصمت بپيوندد. وى - كه خداى جلال و جليل در شرفش بيفزايد - نامهاى برايم نوشت و همان را خواستار شد و من با همۀ راههايى كه در روايت دارم و با همۀ آنچه كه در آن مدخليتى براى روايت است، به او اجازه مىدهم تا از هر چه روايتش جائز است، از معقول و منقول گرفته تا فروع و اصول و فقه و حديث و تفسير روايت كند...» | «... شخصيت بزرگى چون فقيه و علامۀ مجتهد، حجة الإسلام شيخ محمد حسين اصفهانى غروى دوست دارد كه به فوز فضيلتى كه در شركت جستن در اين نظم است نايل شود، تا به سلسلۀ اهل عصمت بپيوندد. وى - كه خداى جلال و جليل در شرفش بيفزايد - نامهاى برايم نوشت و همان را خواستار شد و من با همۀ راههايى كه در روايت دارم و با همۀ آنچه كه در آن مدخليتى براى روايت است، به او اجازه مىدهم تا از هر چه روايتش جائز است، از معقول و منقول گرفته تا فروع و اصول و فقه و حديث و تفسير روايت كند...» | ||
| خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
علامه سيد محمد حسين حسينى تهرانى دربارۀ ايشان چنين مىگويد: | علامه سيد محمد حسين حسينى تهرانى دربارۀ ايشان چنين مىگويد: | ||
«مرحوم آیتالله | «مرحوم آیتالله (غروى)، فقيه و اصولى و فيلسوف و حكيمى است كه در قرون اخيره به جامعيّت او از جهت اتقان علم و دقت نظر و سعۀ انديشه و جامعيّت بين علم و عمل و إعراض از دنيا و زهد و پاكى، كمتر ديده شده است.» | ||
كلام علامه سيد محمد حسين طباطبائى (صاحب تفسير الميزان): | كلام علامه سيد محمد حسين طباطبائى (صاحب تفسير الميزان): | ||
| خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
در فقه و اصول و حكمت و عرفان مؤلفات زيادى دارد كه غالب آنها مثل ضروريات يوميّه و حياتى، ميان اهل علم دست به دست مىگردد. سيمايى داشت متواضع و زبانى خاموش و صورتى وارفته و غالباً غرق فكر و به خود مشغول بود و زندگانى سادهاى داشت.» | در فقه و اصول و حكمت و عرفان مؤلفات زيادى دارد كه غالب آنها مثل ضروريات يوميّه و حياتى، ميان اهل علم دست به دست مىگردد. سيمايى داشت متواضع و زبانى خاموش و صورتى وارفته و غالباً غرق فكر و به خود مشغول بود و زندگانى سادهاى داشت.» | ||
آیتالله | آیتالله شيخ [[مظفر، محمدرضا|محمد رضا مظفر]] مىفرمايد: | ||
«او - قدّس الله نفسه العزيز - از آن گوهرهاى گرانبها بود كه از اقيانوس آفرينش كمتر به دست خواهد آمد. وى عنصرى عبقرى بود كه روزگاران زيادى بايد بگذرد تا مادر دهر نظير او را به دنيا بياورد. اگر دست تقدير، او را بر كرسى مرجعيّت و رياست عامه مىنشانيد و زمام روحانيت را به كف با كفايت او مىگذاشت، ديده مىشد كه چه تحولات عظيمى در تشكيلات روحانى اسلام به وجود مىآورد و چگونه مجراى تاريخ عوض مىشود. و حتى اگر فاجعۀ رحلت او چند سالى به عقب مىافتاد، اين حركت عظماى علمى آشكار مىشد، ولى افسوس كه خواست الهى به امضاى دعوت او تعلّق گرفت و اين ثلمۀ جبران ناپذير در بنيان روحانيت پديدار گشت. | «او - قدّس الله نفسه العزيز - از آن گوهرهاى گرانبها بود كه از اقيانوس آفرينش كمتر به دست خواهد آمد. وى عنصرى عبقرى بود كه روزگاران زيادى بايد بگذرد تا مادر دهر نظير او را به دنيا بياورد. اگر دست تقدير، او را بر كرسى مرجعيّت و رياست عامه مىنشانيد و زمام روحانيت را به كف با كفايت او مىگذاشت، ديده مىشد كه چه تحولات عظيمى در تشكيلات روحانى اسلام به وجود مىآورد و چگونه مجراى تاريخ عوض مىشود. و حتى اگر فاجعۀ رحلت او چند سالى به عقب مىافتاد، اين حركت عظماى علمى آشكار مىشد، ولى افسوس كه خواست الهى به امضاى دعوت او تعلّق گرفت و اين ثلمۀ جبران ناپذير در بنيان روحانيت پديدار گشت. | ||
| خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
# شيخ حسن تويسركانى، متوفاى 1320 هجرى قمرى، كه علامۀ غروى کتابهاى سطح چون رسائل و مكاسب و... را نزد ايشان آموخته است. | # شيخ حسن تويسركانى، متوفاى 1320 هجرى قمرى، كه علامۀ غروى کتابهاى سطح چون رسائل و مكاسب و... را نزد ايشان آموخته است. | ||
# آیتالله | # آیتالله سيد محمد طباطبائى فشاركى (1253 - 1316 هجرى)، كه علامۀ غروى در علم اصول و فقه از محضر ايشان استفادههاى زيادى برده است. | ||
# حاج آقا رضا همدانى (1250 - 1322 هجرى)، كه استاد فقه علامۀ غروى بوده است. | # حاج آقا رضا همدانى (1250 - 1322 هجرى)، كه استاد فقه علامۀ غروى بوده است. | ||
# [[آخوند خراسانى]] (1255 - 1329 هجرى قمرى)، كه علامۀ غروى از شاگردان طراز اول او بوده است و مدت 13 سال در درس ايشان شركت داشته و در همان سالها بيشترين بخش از شرحش بر كفاية الأصول مرحوم [[آخوند خراسانى]] را نگاشته است. | # [[آخوند خراسانى]] (1255 - 1329 هجرى قمرى)، كه علامۀ غروى از شاگردان طراز اول او بوده است و مدت 13 سال در درس ايشان شركت داشته و در همان سالها بيشترين بخش از شرحش بر كفاية الأصول مرحوم [[آخوند خراسانى]] را نگاشته است. | ||
ویرایش