پرش به محتوا

مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقیJ1.jpg | عنوان =مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = هانری پژو، دنیل (نویسنده) طاهری، فائزه (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ن...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی''' تألیف دنیل هانری پژو، مترجم فائزه طاهری؛ به ابتکار دانشگاه عین‌الشمس (قاهره) دانیل ـ هانری پژو، استاد بازنشستۀ دانشگاه سوربن، در ژوئیۀ 2006، مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی را در قالب سمیناری ترتیب داد. این مجموعه متشکل از هفت درس است و به پرسش‌های اصلی حوزۀ ادبیات تطبیقی و عمومی که در دهه‌های اخیر به طور قابل توجهی در حال تحول و تکامل بوده است، می‌پردازد.
'''مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی''' تألیف [[هانری پژو، دنیل|دنیل هانری پژو]]، مترجم [[طاهری، فائزه|فائزه طاهری]]؛ به ابتکار دانشگاه عین‌الشمس (قاهره) دانیل ـ [[هانری پژو، دنیل|هانری پژو]]، استاد بازنشستۀ دانشگاه سوربن، در ژوئیۀ 2006، مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی را در قالب سمیناری ترتیب داد. این مجموعه متشکل از هفت درس است و به پرسش‌های اصلی حوزۀ ادبیات تطبیقی و عمومی که در دهه‌های اخیر به طور قابل توجهی در حال تحول و تکامل بوده است، می‌پردازد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۸: خط ۴۸:
تاریخ ادبیات تطبیقی با مسائل پیچیده‌ای پیوند خورده، چنانچه مطالعۀ این دانش را با دشواری‌های جدی همراه نموده است. مکاتب گوناگون بلکه متضاد، مرزهای متزلزل با رشته‌های دیگر مانند ترجمه‌شناسی، اهداف متفاوت و گاه بسیار متفاوت، ارتباط آن با روابط بینافرهنگی و سیاسی، ... همگی تصویری ویژه از این دانش ارائه کرده‌اند. همچنین موجب شده‌اند تاتاریخی پرنوسان در این دو سده اخیر به‌خصوص قرن بیستم داشته باشد. درنتیجه با بحران‌هایی شدید مواجه شده، اما همچنان مورد توجه بوده و بر این توجه نیز افزوده گردیده‌ است؛ زیرا ادبیات تطبیقی دانشی مفید و ضروری و حتی جایگزین‌ناپذیر برای مطالعه برخی از موضوعات و پیکره‌های مطالعاتی قلمداد می‌شود.
تاریخ ادبیات تطبیقی با مسائل پیچیده‌ای پیوند خورده، چنانچه مطالعۀ این دانش را با دشواری‌های جدی همراه نموده است. مکاتب گوناگون بلکه متضاد، مرزهای متزلزل با رشته‌های دیگر مانند ترجمه‌شناسی، اهداف متفاوت و گاه بسیار متفاوت، ارتباط آن با روابط بینافرهنگی و سیاسی، ... همگی تصویری ویژه از این دانش ارائه کرده‌اند. همچنین موجب شده‌اند تاتاریخی پرنوسان در این دو سده اخیر به‌خصوص قرن بیستم داشته باشد. درنتیجه با بحران‌هایی شدید مواجه شده، اما همچنان مورد توجه بوده و بر این توجه نیز افزوده گردیده‌ است؛ زیرا ادبیات تطبیقی دانشی مفید و ضروری و حتی جایگزین‌ناپذیر برای مطالعه برخی از موضوعات و پیکره‌های مطالعاتی قلمداد می‌شود.


به ابتکار دانشگاه عین‌الشمس (قاهره) دانیل ـ هانری پژو، استاد بازنشستۀ دانشگاه سوربن، در ژوئیۀ 2006، مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی را در قالب سمیناری ترتیب داد. این مجموعه متشکل از هفت درس است و به پرسش‌های اصلی حوزۀ ادبیات تطبیقی و عمومی که در دهه‌های اخیر به طور قابل توجهی در حال تحول و تکامل بوده است، می‌پردازد. بررسی بعد خارجی، مسائل ادبیات تطبیقی، حوزه‌های جدید و به‌ویژه مسئلۀ فرانسه‌زبانی و امر میان‌رشته‌ای در قالب گفتگو با علوم انسانی از موضوعات مطرح در این کتاب است.
به ابتکار دانشگاه عین‌الشمس (قاهره) دانیل ـ [[هانری پژو، دنیل|هانری پژو]]، استاد بازنشستۀ دانشگاه سوربن، در ژوئیۀ 2006، مقدمه‌ای بر ادبیات عمومی و تطبیقی را در قالب سمیناری ترتیب داد. این مجموعه متشکل از هفت درس است و به پرسش‌های اصلی حوزۀ ادبیات تطبیقی و عمومی که در دهه‌های اخیر به طور قابل توجهی در حال تحول و تکامل بوده است، می‌پردازد. بررسی بعد خارجی، مسائل ادبیات تطبیقی، حوزه‌های جدید و به‌ویژه مسئلۀ فرانسه‌زبانی و امر میان‌رشته‌ای در قالب گفتگو با علوم انسانی از موضوعات مطرح در این کتاب است.


پژو در فصل نخست عنوان می‌کند که این رویکرد (تطبیقی) در پی ایجاد پیوند است تا گفتگوی میان انواع ادبیات و فرهنگ‌ها را بازتاب دهد. در همین راستا پژوهش تطبیقی با ایجاد ارتباطی میان‌رشته‌ای با دیگر حوزه‌های علوم انسانی «تراادبیات» را شکل می‌دهد و اگر چنین نشود و مطالعه تطبیقی تنها به ذکر نکات اشتراک و افتراق آثار در مقایسه با یکدیگر محدود شود، مطالعه‌ای بی‌اعتبار و بیهوده است.
[[هانری پژو، دنیل|پژو]] در فصل نخست عنوان می‌کند که این رویکرد (تطبیقی) در پی ایجاد پیوند است تا گفتگوی میان انواع ادبیات و فرهنگ‌ها را بازتاب دهد. در همین راستا پژوهش تطبیقی با ایجاد ارتباطی میان‌رشته‌ای با دیگر حوزه‌های علوم انسانی «تراادبیات» را شکل می‌دهد و اگر چنین نشود و مطالعه تطبیقی تنها به ذکر نکات اشتراک و افتراق آثار در مقایسه با یکدیگر محدود شود، مطالعه‌ای بی‌اعتبار و بیهوده است.


در فصل دوم شکل ادبیِ اعطاشده به یک تجربه مرتبط با خارج از کشور بررسی شده است و نویسنده تلاش می‌کند از تصاویر و بازنمایی‌های خارج از کشور در ادبیاتی تصویری جدید بدهد که دوگانگی فرهنگی را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. در این بخش تطبیق‌گر به تحلیل مواضع اثر در قبال امر بیگانه فراخوانده می‌شود: پژو می‌نویسد: «این مواضع بیشتر خوانش‌هایی از دیگری و در مورد دیگری هستند. سعی می‌کنیم منطق نگاهی را که اصل و پایه نگارش خواهد شد، دریابیم» (ص ۵۰).
در فصل دوم شکل ادبیِ اعطاشده به یک تجربه مرتبط با خارج از کشور بررسی شده است و نویسنده تلاش می‌کند از تصاویر و بازنمایی‌های خارج از کشور در ادبیاتی تصویری جدید بدهد که دوگانگی فرهنگی را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. در این بخش تطبیق‌گر به تحلیل مواضع اثر در قبال امر بیگانه فراخوانده می‌شود: [[هانری پژو، دنیل|پژو]] می‌نویسد: «این مواضع بیشتر خوانش‌هایی از دیگری و در مورد دیگری هستند. سعی می‌کنیم منطق نگاهی را که اصل و پایه نگارش خواهد شد، دریابیم» (ص ۵۰).


پژو در فصل سوم کتاب «مضمون» را به‌عنوان رشته هدایتگر خوانش تطبیقی بررسی می‌کند که «امری‌ است هم‌زمان تاریخی و فرهنگی که متن آن را بیان می‌کند، هم مسئله ادبی است که به ما امکان فهم چگونگی تشکیل فرم‌های ادبی ... را می‌دهد» (ص۸۴). در ادامه همین فصل، نویسنده تاثیر «امر ناآشنا» یا اگزوتیسم را مطرح می‌کند که نه‌تنها خود شیوه‌ای از بازنمایی در ادبیات است که «کارکرد و اصول بسط آن، همچنین فرایندهای نوشتاری بیانگر نوع خاصی از شاعرانگی دگر-بود یا دیگریت در آن، باید تعریف شود» (ص ۹۹).
[[هانری پژو، دنیل|پژو]] در فصل سوم کتاب «مضمون» را به‌عنوان رشته هدایتگر خوانش تطبیقی بررسی می‌کند که «امری‌ است هم‌زمان تاریخی و فرهنگی که متن آن را بیان می‌کند، هم مسئله ادبی است که به ما امکان فهم چگونگی تشکیل فرم‌های ادبی ... را می‌دهد» (ص۸۴). در ادامه همین فصل، نویسنده تاثیر «امر ناآشنا» یا اگزوتیسم را مطرح می‌کند که نه‌تنها خود شیوه‌ای از بازنمایی در ادبیات است که «کارکرد و اصول بسط آن، همچنین فرایندهای نوشتاری بیانگر نوع خاصی از شاعرانگی دگر-بود یا دیگریت در آن، باید تعریف شود» (ص ۹۹).


نویسنده در فصل چهارم در مورد عناصر یک نظریه ادبی، مسیر از تصویرشناسی تا تخیل و از تخیل تا نظام ادبی را بررسی می‌کند. او با تشریح سه سطح امر ادبی در بخشی با عنوان «بازگشت به بوطیقا» به مسئله گفتار شاعرانه می‌پردازد که «اگر نه بر پایه یک من خلاق، حداقل بر اساس یک اصل سازمان‌دهنده که منتقد در تلاش برای یافتن آن است» (ص۱۲۷) مبتنی است.
نویسنده در فصل چهارم در مورد عناصر یک نظریه ادبی، مسیر از تصویرشناسی تا تخیل و از تخیل تا نظام ادبی را بررسی می‌کند. او با تشریح سه سطح امر ادبی در بخشی با عنوان «بازگشت به بوطیقا» به مسئله گفتار شاعرانه می‌پردازد که «اگر نه بر پایه یک من خلاق، حداقل بر اساس یک اصل سازمان‌دهنده که منتقد در تلاش برای یافتن آن است» (ص۱۲۷) مبتنی است.