پرش به محتوا

هستی خیالین انسان: در پرتو تفکر هایدگر و کربن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURهستی خیالین انسانJ1.jpg | عنوان =هستی خیالین انسان: در پرتو تفکر هایدگر و کربن | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = جمشیدی، معراج (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =نقد فرهنگ | مکان نشر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''هستی خیالین انسان: در پرتو تفکر هایدگر و کربن''' تألیف معراج جمشیدی؛ این پژوهش نشان می‌دهد که تفسیر پدیدارشناسانۀ فلسفۀ کانت به‌مثابۀ یک پل، گذر فلسفی هایدگر از «هستی و زمان» به دورۀ متأخر تفکر خویش را تسهیل کرده است و بدین ترتیب آشکار خواهد شد حلقۀ مفقوده‌ای که دورۀ متقدم و متأخر هایدگر را پیوند می‌دهد، چیزی جز خیالینگی زمان نیست.
'''هستی خیالین انسان: در پرتو تفکر هایدگر و کربن''' تألیف [[جمشیدی، معراج|معراج جمشیدی]]؛ این پژوهش نشان می‌دهد که تفسیر پدیدارشناسانۀ فلسفۀ [[کانت]] به‌مثابۀ یک پل، گذر فلسفی [[هایدگر]] از «هستی و زمان» به دورۀ متأخر تفکر خویش را تسهیل کرده است و بدین ترتیب آشکار خواهد شد حلقۀ مفقوده‌ای که دورۀ متقدم و متأخر هایدگر را پیوند می‌دهد، چیزی جز خیالینگی زمان نیست.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب از چهار بخش تشکیل شده است.
کتاب از چهار بخش تشکیل شده است.
بخش اول: درآمدی بر ساختار تئوریک پژوهش
بخش اول: درآمدی بر ساختار تئوریک پژوهش


بخش دوم: خیالینگی در اندیشۀ مارتین هایدگر
بخش دوم: خیالینگی در اندیشۀ [[مارتین هایدگر]]


بخش سوم: خیالینگی در اندیشۀ هانری کربن
بخش سوم: خیالینگی در اندیشۀ [[کربن، هانری|هانری کربن]]


بخش چهارم: پایان‌بندی پژوهش
بخش چهارم: پایان‌بندی پژوهش
خط ۴۰: خط ۴۱:
خوی پنهان‌گری مسئلۀ تخیل، مسبوق به سابقه‌ای طولانی در تاریخ تفکر است؛ زیرا در رویدادی بی‌همتا که در ذات خود متعلق به سرشت رویدادین هستی است، در آغازین روزهای تفکر در عهد یونان باستان، آنچه در وجود انسانی ما برجسته گردید و عرصۀ اندیشیدن را سراسر از آن خود کرد، نحوه‌ای از بودن انسانی است که به اندازه‌گیری جهان می‌پردازد و به تعریف و تحدید هستی رغبت می‌ورزد، شناختن را همواره با تعریف می‌شناسد و تعریف را چیزی جز وضوح‌بخشیدن به چیزها در تمایز با دیگر چیزها نمی‌داند و درنهایت آنچه در این فرایند اندیشیدن به دست می‌آید، امری کلی شناخته می‌شود و بی‌شمار مصداق می‌یابد. با چنین کاری تصور می‌شود همۀ جهان به تصرف شناخت انسانی درمی‌آید و بر اساس این منش سلطه‌جویانه، به‌تدریج سیستم‌های فلسفی رخ می‌نمایند و هر پدیده‌ای را تبیین می‌کنند؛ چنین قدرتی را در انسان عقل می‌نامند و عامل برتری او بر تمامی موجودات را همین قدرت می‌انگارند.
خوی پنهان‌گری مسئلۀ تخیل، مسبوق به سابقه‌ای طولانی در تاریخ تفکر است؛ زیرا در رویدادی بی‌همتا که در ذات خود متعلق به سرشت رویدادین هستی است، در آغازین روزهای تفکر در عهد یونان باستان، آنچه در وجود انسانی ما برجسته گردید و عرصۀ اندیشیدن را سراسر از آن خود کرد، نحوه‌ای از بودن انسانی است که به اندازه‌گیری جهان می‌پردازد و به تعریف و تحدید هستی رغبت می‌ورزد، شناختن را همواره با تعریف می‌شناسد و تعریف را چیزی جز وضوح‌بخشیدن به چیزها در تمایز با دیگر چیزها نمی‌داند و درنهایت آنچه در این فرایند اندیشیدن به دست می‌آید، امری کلی شناخته می‌شود و بی‌شمار مصداق می‌یابد. با چنین کاری تصور می‌شود همۀ جهان به تصرف شناخت انسانی درمی‌آید و بر اساس این منش سلطه‌جویانه، به‌تدریج سیستم‌های فلسفی رخ می‌نمایند و هر پدیده‌ای را تبیین می‌کنند؛ چنین قدرتی را در انسان عقل می‌نامند و عامل برتری او بر تمامی موجودات را همین قدرت می‌انگارند.


آنچه هانری کربن و مارتین هایدگر را در نسبت با مسئلۀ تخیل از دیگران متمایز می‌کند، کوشش‌هایی است که هر دو در فهم هستی انسان و نسبت آن با شیوۀ خاص «بودن پدیدارشناسانه» به کار گرفته‌اند. هایدگر در جایگاه یکی از فیلسوفان پدیدارشناس در قرن بیستم، در سراسر منظومۀ فلسفی خود تاریخ فلسفۀ غرب را از آن حیث مورد نقد قرار داده که همواره هستی را به فراموشی سپرده است. این زاویۀ مبتنی بر انگاره‌ای است که غرب را به‌مثابۀ نحوه‌ای از گشودگی هستی می‌داند که در آن خود هستی در پوشیدگی فرو رفته و پای اندیشه نه به نحو امکان، بلکه بالضروره از اندیشیدن به هستی کوتاه مانده است.
آنچه [[کربن، هانری|هانری کربن]] و [[مارتین هایدگر]] را در نسبت با مسئلۀ تخیل از دیگران متمایز می‌کند، کوشش‌هایی است که هر دو در فهم هستی انسان و نسبت آن با شیوۀ خاص «بودن پدیدارشناسانه» به کار گرفته‌اند. هایدگر در جایگاه یکی از فیلسوفان پدیدارشناس در قرن بیستم، در سراسر منظومۀ فلسفی خود تاریخ فلسفۀ غرب را از آن حیث مورد نقد قرار داده که همواره هستی را به فراموشی سپرده است. این زاویۀ مبتنی بر انگاره‌ای است که غرب را به‌مثابۀ نحوه‌ای از گشودگی هستی می‌داند که در آن خود هستی در پوشیدگی فرو رفته و پای اندیشه نه به نحو امکان، بلکه بالضروره از اندیشیدن به هستی کوتاه مانده است.


هانری کربن که از جمله متأثران از هایدگر است، با ابتنای تفکر بر پایه‌های هرمنوتیکی اندیشۀ هایدگر، سراغ از میراث انباشتۀ تفکر فلسفی ایران‌زمین گرفته است و بدین ترتیب اهمیتی بسزا در این پژوهش دارد. اهمیت اساسی اندیشه‌های هانری کربن در فهم سنت تاریخی ایران، تنها منحصر در فهم پدیدارشناسانۀ متون فلسفی نمی‌ماند، بلکه ساحت فلسفی این آثار تاریخی در جریان تفکر کربن دگرگون شده است و در مواجهه با پژوهش‌های کربن، به گونه‌ای بنیادین، فهم دیگری از سنت فلسفی ایران یافت می‌شود.
[[کربن، هانری|هانری کربن]] که از جمله متأثران از هایدگر است، با ابتنای تفکر بر پایه‌های هرمنوتیکی اندیشۀ هایدگر، سراغ از میراث انباشتۀ تفکر فلسفی ایران‌زمین گرفته است و بدین ترتیب اهمیتی بسزا در این پژوهش دارد. اهمیت اساسی اندیشه‌های [[کربن، هانری|هانری کربن]] در فهم سنت تاریخی ایران، تنها منحصر در فهم پدیدارشناسانۀ متون فلسفی نمی‌ماند، بلکه ساحت فلسفی این آثار تاریخی در جریان تفکر کربن دگرگون شده است و در مواجهه با پژوهش‌های کربن، به گونه‌ای بنیادین، فهم دیگری از سنت فلسفی ایران یافت می‌شود.


در این کتاب، پرسش از هستی تخیل چنان صورت‌بندی می‌شود که پروژۀ فلسفی هایدگر را در «هستی و زمان» در امتداد مسئلۀ باستانی فلسف، یعنی احراز معنای وحدت در سیلان امر متکثر طرح می‌افکند. آن‌گاه که هایدگر در پرسش از امر وحدت‌بخش در تکوین ساختارهای چندپارۀ دازاین، با رسیدن به زمان‌مندی به‌مثابۀ معنای ساخت پروا، اندیشه را در مجاورت امر وحدت‌بخش یعنی زمان قرار می‌دهد، درست در همان نقطه، پرسش از هستی تخیل در تعبیر بدیع و خیالینگی سر برآورده و خود را در خصلت‌نمایی سرشت زمان تعین می‌بخشد.
در این کتاب، پرسش از هستی تخیل چنان صورت‌بندی می‌شود که پروژۀ فلسفی هایدگر را در «هستی و زمان» در امتداد مسئلۀ باستانی فلسف، یعنی احراز معنای وحدت در سیلان امر متکثر طرح می‌افکند. آن‌گاه که هایدگر در پرسش از امر وحدت‌بخش در تکوین ساختارهای چندپارۀ دازاین، با رسیدن به زمان‌مندی به‌مثابۀ معنای ساخت پروا، اندیشه را در مجاورت امر وحدت‌بخش یعنی زمان قرار می‌دهد، درست در همان نقطه، پرسش از هستی تخیل در تعبیر بدیع و خیالینگی سر برآورده و خود را در خصلت‌نمایی سرشت زمان تعین می‌بخشد.
خط ۴۸: خط ۴۹:
این پژوهش نشان می‌دهد که تفسیر پدیدارشناسانۀ فلسفۀ کانت به‌مثابۀ یک پل، گذر فلسفی هایدگر از «هستی و زمان» به دورۀ متأخر تفکر خویش را تسهیل کرده است و بدین ترتیب آشکار خواهد شد حلقۀ مفقوده‌ای که دورۀ متقدم و متأخر هایدگر را پیوند می‌دهد، چیزی جز خیالینگی زمان نیست.
این پژوهش نشان می‌دهد که تفسیر پدیدارشناسانۀ فلسفۀ کانت به‌مثابۀ یک پل، گذر فلسفی هایدگر از «هستی و زمان» به دورۀ متأخر تفکر خویش را تسهیل کرده است و بدین ترتیب آشکار خواهد شد حلقۀ مفقوده‌ای که دورۀ متقدم و متأخر هایدگر را پیوند می‌دهد، چیزی جز خیالینگی زمان نیست.


هانری کربن نیز در جای‌جای آثار خود به مسئلۀ نیهیلیسم توجه کرده و بنیادی‌ترین دغدغۀ هود را بحران معنویت انسان معاصر معرفی کرده است. او نیز به گونه‌ای صریح با اتکا به آثار فلسفی سنت تاریخی ایران، راه رهایی انسان را بحران معنویت را سکونت در عالم خیال می‌داند. بنابراین این پژوهش در افق پیشاروی خود طرح مسئلۀ تخیل را در نسبت با دغدغه‌های بنیادین دو اندیشمند پیش‌گفته قرار می‌دهد و پرسش از نیهیلیسم را در حضور اندیشگی آنان از دل تحلیل پدیدارشناسانۀ تخیل به آشکارگی خواهد آورد.
[[کربن، هانری|هانری کربن]] نیز در جای‌جای آثار خود به مسئلۀ نیهیلیسم توجه کرده و بنیادی‌ترین دغدغۀ هود را بحران معنویت انسان معاصر معرفی کرده است. او نیز به گونه‌ای صریح با اتکا به آثار فلسفی سنت تاریخی ایران، راه رهایی انسان را بحران معنویت را سکونت در عالم خیال می‌داند. بنابراین این پژوهش در افق پیشاروی خود طرح مسئلۀ تخیل را در نسبت با دغدغه‌های بنیادین دو اندیشمند پیش‌گفته قرار می‌دهد و پرسش از نیهیلیسم را در حضور اندیشگی آنان از دل تحلیل پدیدارشناسانۀ تخیل به آشکارگی خواهد آورد.


به طور کلی هدف نهایی این کتاب آشکارسازی تخیل به‌مثابۀ رویدادی بنیادین در فهم هستی است که این هایدگر و کربن را برای غنی‌ترکردن مسیر تحلیل صرفاً به یاری خواسته است. این فراخوان نه‌تنها از گفته‌های آشکار و صریح آن متفکران بهره خواهد برد، بلکه در تلاش خواهد بود ناگفته‌های بین سطور این متفکران را نیز به گفت درآورد.<ref> [https://literaturelib.com/books/7373 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>
به طور کلی هدف نهایی این کتاب آشکارسازی تخیل به‌مثابۀ رویدادی بنیادین در فهم هستی است که این هایدگر و کربن را برای غنی‌ترکردن مسیر تحلیل صرفاً به یاری خواسته است. این فراخوان نه‌تنها از گفته‌های آشکار و صریح آن متفکران بهره خواهد برد، بلکه در تلاش خواهد بود ناگفته‌های بین سطور این متفکران را نیز به گفت درآورد.<ref> [https://literaturelib.com/books/7373 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>