۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمکالمه با سورناJ1.jpg | عنوان =مکالمه با سورنا: مجموعه گفتگوهای منوچهر آتشی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = میرکلایی، محسن (نویسنده) رحیمیپور انارکی، شهره (محقق) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مکالمه با سورنا: مجموعه گفتگوهای منوچهر آتشی''' به کوشش محسن | '''مکالمه با سورنا: مجموعه گفتگوهای منوچهر آتشی''' به کوشش [[میرکلایی، محسن|محسن میرکلایی]]، [[رحیمیپور انارکی، شهره|شهره رحیمیپور انارکی]]؛ این کتاب شامل ۱۲ گفتگو با [[منوچهر آتشی]]، شاعر جنوبی میشود که به همت چهرههای ادبی معاصر مانند بهرام اردبیلی، بیژن کلکی، فرامرز سلیمانی، خسرو گلسرخی، زهره خالقی، سایر محمدی و … صورت گرفته بود. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
منوچهر آتشی (1310 ـ 1384) همواره به عنوان یکی از شاعران برجسته و اثرگذار در ادبیات معاصر ایران شناخته شده است. از او تا کنون پانزده دفتر شعر، سه ترجمه و پنج مجموعۀ نقد منتشر شده است. اما آتشی زوایای پنهانی دارد که برخی باید برخی از ابعاد انتقادی و سنجشگرایانۀ این شاعر بزرگ برای مخاطب ایرانی آشکار شود. | [[منوچهر آتشی]] (1310 ـ 1384) همواره به عنوان یکی از شاعران برجسته و اثرگذار در ادبیات معاصر ایران شناخته شده است. از او تا کنون پانزده دفتر شعر، سه ترجمه و پنج مجموعۀ نقد منتشر شده است. اما آتشی زوایای پنهانی دارد که برخی باید برخی از ابعاد انتقادی و سنجشگرایانۀ این شاعر بزرگ برای مخاطب ایرانی آشکار شود. | ||
آتشی را میتوان از جنبههای مختلف یکی از مهمترین شاگردان نیما دانست؛ هرچند در طول حیات نیما دیداری بین این دو حاصل نشد. اگر کوششهای اخوان ثالث در کتاب «بدعتها و بدایع نیما» بسطدهنده و توجیهکنندۀ اوزان نیمایی در برابر سنت شعر کلاسیک ایران قلمداد شود، از دیگرسو، آتشی با نوشتن مقالات و پروراندن ایدههای نیما از لحظ نظری و همزمان با سرودن اشعارش بر اساس بوطیقای نیما به طور عملی، سعی در گسترش اندیشۀ نیمایی داشته است. یکی از نشانههای قرابت اندیشۀ شعری آتشی با نیما، تکیۀ او بر عناصر طبیعی و بومی جنوب ایران، بهویژه استان بوشهر است. او بهصراحت در این رابطه اذعان میدارد: «نیما در جنگلهای تاریک مازندران، جنزده شده بود و من در برهوت دشتستان و کوهساران پرتیغ و تیزهاش، پریزده». | آتشی را میتوان از جنبههای مختلف یکی از مهمترین شاگردان نیما دانست؛ هرچند در طول حیات نیما دیداری بین این دو حاصل نشد. اگر کوششهای اخوان ثالث در کتاب «بدعتها و بدایع نیما» بسطدهنده و توجیهکنندۀ اوزان نیمایی در برابر سنت شعر کلاسیک ایران قلمداد شود، از دیگرسو، آتشی با نوشتن مقالات و پروراندن ایدههای نیما از لحظ نظری و همزمان با سرودن اشعارش بر اساس بوطیقای نیما به طور عملی، سعی در گسترش اندیشۀ نیمایی داشته است. یکی از نشانههای قرابت اندیشۀ شعری آتشی با نیما، تکیۀ او بر عناصر طبیعی و بومی جنوب ایران، بهویژه استان بوشهر است. او بهصراحت در این رابطه اذعان میدارد: «نیما در جنگلهای تاریک مازندران، جنزده شده بود و من در برهوت دشتستان و کوهساران پرتیغ و تیزهاش، پریزده». | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
گفتگوهای این کتاب، حضور حرفهای منوچهر آتشی را در طول حیاتش در جایگاه شاعر مورد توجه پرسشگران قرار داده است. شیوۀ گردآوری این مجموعه و جستجوی گفتگوها، حاصل گشتوگذار در آرشیو مجلات، روزنامههای قدیمی و آرشیو شخصی شاعران و نویسندگان معاصر بوده است. دربارۀ چرایی گردآمدن این گفتگوها باید گفت، وجود چنین منبعی موجب میشود خواننده با نوع نگاه تحلیلگرانۀ آتشی دربارۀ ادبیات، فلسفه، تاریخ و ... در قالب یک مجموعه گفتگو بیشتر آشنا شود و سیر تفکر ایشان را در طول چهار دهه بهخوبی دریابد. نام «سورنا» پهلوان ایرانی از اینرو برای کتاب برگزیده شده است که تداعیکنندۀ روح حماسی اشعار منوچهر آتشی است و تخلص شاعر یعنی «سُرنا» از نگاه گردآورندگان دور نمانده است. | گفتگوهای این کتاب، حضور حرفهای منوچهر آتشی را در طول حیاتش در جایگاه شاعر مورد توجه پرسشگران قرار داده است. شیوۀ گردآوری این مجموعه و جستجوی گفتگوها، حاصل گشتوگذار در آرشیو مجلات، روزنامههای قدیمی و آرشیو شخصی شاعران و نویسندگان معاصر بوده است. دربارۀ چرایی گردآمدن این گفتگوها باید گفت، وجود چنین منبعی موجب میشود خواننده با نوع نگاه تحلیلگرانۀ آتشی دربارۀ ادبیات، فلسفه، تاریخ و ... در قالب یک مجموعه گفتگو بیشتر آشنا شود و سیر تفکر ایشان را در طول چهار دهه بهخوبی دریابد. نام «سورنا» پهلوان ایرانی از اینرو برای کتاب برگزیده شده است که تداعیکنندۀ روح حماسی اشعار منوچهر آتشی است و تخلص شاعر یعنی «سُرنا» از نگاه گردآورندگان دور نمانده است. | ||
منوچهر آتشی در گفتگو با سایر محمدی، نقش شاعر و اهمیت جایگاه او را اینگونه توصیف کرده است: «شاعر سرودخوان فردیت خودش است. اگر این فردیت، فردیتی جامع باشد، اگر این فردیت، فردیت متفکرانه و آگاهانه و زیباشناسانه در زبان باشد، در هر حال کارش مورد توجه دیگران قرار می گیرد. من این نظر را که باید عمله فرهنگ باشیم قبول ندارم. در همه زمینهها، مثل تحقیق، تدریس، پژوهش و نقد میشود کارگر فرهنگی بود، اما شاعر کارگر خودش است».<ref> [https://literaturelib.com/books/7296 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | [[منوچهر آتشی]] در گفتگو با سایر محمدی، نقش شاعر و اهمیت جایگاه او را اینگونه توصیف کرده است: «شاعر سرودخوان فردیت خودش است. اگر این فردیت، فردیتی جامع باشد، اگر این فردیت، فردیت متفکرانه و آگاهانه و زیباشناسانه در زبان باشد، در هر حال کارش مورد توجه دیگران قرار می گیرد. من این نظر را که باید عمله فرهنگ باشیم قبول ندارم. در همه زمینهها، مثل تحقیق، تدریس، پژوهش و نقد میشود کارگر فرهنگی بود، اما شاعر کارگر خودش است».<ref> [https://literaturelib.com/books/7296 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |