پرش به محتوا

فضیلت فکری در کار دانشگاهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''فضیلت فکری در کار دانشگاهی''' تألیف امیرحسین خداپرست، استدلال اصلی این کتاب آن است که نظریۀ فضیلت، هم در وجه عملی هم در وجه فکری خود، برای ارزیابی فعالیت دانشگاهی مبنای نظری مناسبی فراهم می‌کند. فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که می‌توانند فعالیت دانشگاهی را کمال بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌دهند و از کارکرد مناسب و ارزشمند باز می‌دارند.
'''فضیلت فکری در کار دانشگاهی''' تألیف [[خداپرست، امیرحسین|امیرحسین خداپرست]]، استدلال اصلی این کتاب آن است که نظریۀ فضیلت، هم در وجه عملی هم در وجه فکری خود، برای ارزیابی فعالیت دانشگاهی مبنای نظری مناسبی فراهم می‌کند. فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که می‌توانند فعالیت دانشگاهی را کمال بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌دهند و از کارکرد مناسب و ارزشمند باز می‌دارند.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
2.دانشگاه به‌مثابۀ اجتماعی معرفتی ـ اخلاقی
2.دانشگاه به‌مثابۀ اجتماعی معرفتی ـ اخلاقی


3.دانشگاه فضیلتمند
3.دانشگاه فضیلت‌مند


4.دانشگاهیِ فضیلتمند
4.دانشگاهیِ فضیلت‌مند


5.نتیجه
5.نتیجه
خط ۵۳: خط ۵۳:
فصل سوم به فضیلت‌ها و رذیلت‌های مرتبط با فعالیت دانشگاهی اختصاص دارد. مدعای اصلی این فصل آن است که فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را کمال می‌بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌بخشند و از کارکرد مناسب و ارزشمند بازمی‌دارند. برای توضیح بیشتر به طور خاص، دو فضیلت شک‌ورزی و پشتکار فکری و دو رذیلت کوته‌نظری و بدخواهی فکری و آثار و پیامدهایشان بر وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی بررسی شده است. فضیلت‌ها و رذیلت‌های مطرح‌شده در این فصل گرچه آثار و پیامدهایی خاص برای کار دانشگاهی دارند، نمونه‌هایی روشن از آثار و پیامدهای کلی منش دانشگاهی فضیلتمندانه یا رذیلتمندانه را به دست می‌دهند. در ادامۀ این فصل به معرفی ویژگی‌های نهادی فعالیت دانشگاهیِ فضیلتمندانه اختصاص دارد؛ ادعای اصلی این است که آزادی دانشگاهی، استقلال نهادی دانشگاه و روابط دانشگاهی فضیلتمندانه مؤلفه‌های اصلی دانشگاه به‌مثابۀ نهاد فضیلتمندند.
فصل سوم به فضیلت‌ها و رذیلت‌های مرتبط با فعالیت دانشگاهی اختصاص دارد. مدعای اصلی این فصل آن است که فضیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را کمال می‌بخشند و در نقطۀ مقابل، رذیلت‌های اخلاقی و فکری خصلت‌هایی هستند که فعالیت دانشگاهی را تنزل می‌بخشند و از کارکرد مناسب و ارزشمند بازمی‌دارند. برای توضیح بیشتر به طور خاص، دو فضیلت شک‌ورزی و پشتکار فکری و دو رذیلت کوته‌نظری و بدخواهی فکری و آثار و پیامدهایشان بر وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی بررسی شده است. فضیلت‌ها و رذیلت‌های مطرح‌شده در این فصل گرچه آثار و پیامدهایی خاص برای کار دانشگاهی دارند، نمونه‌هایی روشن از آثار و پیامدهای کلی منش دانشگاهی فضیلتمندانه یا رذیلتمندانه را به دست می‌دهند. در ادامۀ این فصل به معرفی ویژگی‌های نهادی فعالیت دانشگاهیِ فضیلتمندانه اختصاص دارد؛ ادعای اصلی این است که آزادی دانشگاهی، استقلال نهادی دانشگاه و روابط دانشگاهی فضیلتمندانه مؤلفه‌های اصلی دانشگاه به‌مثابۀ نهاد فضیلتمندند.


فصل چهارم کتاب این پرسش را پاسخ می‌دهد که چگونه می‌توان به دانشگاهی فضیلتمند بدل شد؟ اگر فضیلتمندبودن واجد ارزش است و اگر دانشگاهیان فضیلتمند تحسین می‌شوند، آن‌گاه مسئلۀ یادگیری نحوۀ اکتساب فضیلت و کاربست آن در زندگی دانشگاهی اهمیتی درخور می‌یابد. نویسنده استدلال می‌کند بر اساس آنچه عموم فیلسوفان فضیلت، از یونان باستان تا کنون می‌آموزند، عادت در فضیلت‌ورزی و خوگرفتن به آن در کنار نگریستن به نحوۀ اندیشه و عمل اشخاص فضیلتمند و تشبه به آنان شیوه‌هایی مناسب برای اکتساب فضیلت‌اند. همین شیوه‌ها ما را به سوی آرمان دانشگاهی فضیلتمند نیز پیش می‌برند. در این فصل دو نمونه از دانشگاهیان فضیلتمند مکعرفی شده است و چون روایت‌های انضمامی و شخصی بهترین ابزار برای بیان نحوۀ اندیشه و عمل آنان است، این معرفی به صورتی ملموس‌تر از طریق نقل‌هایی مستقیم از زندگی‌شان به دست داده شده است.
فصل چهارم کتاب این پرسش را پاسخ می‌دهد که چگونه می‌توان به دانشگاهی فضیلتمند بدل شد؟ اگر فضیلت‌مندبودن واجد ارزش است و اگر دانشگاهیان فضیلتمند تحسین می‌شوند، آن‌گاه مسئلۀ یادگیری نحوۀ اکتساب فضیلت و کاربست آن در زندگی دانشگاهی اهمیتی درخور می‌یابد. نویسنده استدلال می‌کند بر اساس آنچه عموم فیلسوفان فضیلت، از یونان باستان تا کنون می‌آموزند، عادت در فضیلت‌ورزی و خوگرفتن به آن در کنار نگریستن به نحوۀ اندیشه و عمل اشخاص فضیلتمند و تشبه به آنان شیوه‌هایی مناسب برای اکتساب فضیلت‌اند. همین شیوه‌ها ما را به سوی آرمان دانشگاهی فضیلتمند نیز پیش می‌برند. در این فصل دو نمونه از دانشگاهیان فضیلتمند مکعرفی شده است و چون روایت‌های انضمامی و شخصی بهترین ابزار برای بیان نحوۀ اندیشه و عمل آنان است، این معرفی به صورتی ملموس‌تر از طریق نقل‌هایی مستقیم از زندگی‌شان به دست داده شده است.


پیوست کتاب دربارۀ دانشگاه در ایران از چشم‌اندازی فضیلت‌گرایانه است. این پیوست در پی آن است که زمینه‌ای برای تأملات بیشتر دربارۀ فضیلت‌ها و رذیلت‌های کار دانشگاهی در ایران به وجود آورد. در این مسیر نخست تاریخی مختصر از دانشگاه ایرانی بیان شده است و سپس کوشیده شده است ارزیابی فضیلت‌گرایانه‌ای از وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی در ایران به دست داده شود. همچنین در پیوست این مسئله مطرح شده است که دانشگاهی ایرانی چگونه می‌تواند فضیلتمند شود.<ref> [https://literaturelib.com/books/7360 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>
پیوست کتاب دربارۀ دانشگاه در ایران از چشم‌اندازی فضیلت‌گرایانه است. این پیوست در پی آن است که زمینه‌ای برای تأملات بیشتر دربارۀ فضیلت‌ها و رذیلت‌های کار دانشگاهی در ایران به وجود آورد. در این مسیر نخست تاریخی مختصر از دانشگاه ایرانی بیان شده است و سپس کوشیده شده است ارزیابی فضیلت‌گرایانه‌ای از وجوه سه‌گانۀ فعالیت دانشگاهی در ایران به دست داده شود. همچنین در پیوست این مسئله مطرح شده است که دانشگاهی ایرانی چگونه می‌تواند فضیلت‌مند شود.<ref> [https://literaturelib.com/books/7360 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>


==پانويس ==
==پانويس ==