۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'غ های ' به 'غهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ها ' به 'یها ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''عباس میرزا''' تألیف [[طالع، هوشنگ|هوشنگ طالع]]، پیش گفتار از [[حیدرعلی، محمداسماعیل|محمداسماعیل حیدرعلی(محمد حیدری)]]؛ یک تاریخ نگار آگاه و جستجوگر در زوایای پنهان یک یا مجموعهای از رویدادهای تاریخی، کاری سترگ و توان فرسا برای بیرون کشیدن آگاهیهای راستین از میان انبوهی از سندهای دروغین یا مشکوک، گفتههای هدفمند و آلوده به دروغهای گمراه کننده پیشینیان، یا تاریخ نگارنمایان بی دقت، کم مایه و گاه مزدور دوران خوی پیش رو دارد. این | '''عباس میرزا''' تألیف [[طالع، هوشنگ|هوشنگ طالع]]، پیش گفتار از [[حیدرعلی، محمداسماعیل|محمداسماعیل حیدرعلی(محمد حیدری)]]؛ یک تاریخ نگار آگاه و جستجوگر در زوایای پنهان یک یا مجموعهای از رویدادهای تاریخی، کاری سترگ و توان فرسا برای بیرون کشیدن آگاهیهای راستین از میان انبوهی از سندهای دروغین یا مشکوک، گفتههای هدفمند و آلوده به دروغهای گمراه کننده پیشینیان، یا تاریخ نگارنمایان بی دقت، کم مایه و گاه مزدور دوران خوی پیش رو دارد. این دشواریها و کژیها، گاه چندان است که تاریخ نویس راست نویس و جویای حقیقت، ناگزیر می باید زمان درازی از عمر خویش را در راه رسیدن به آرمانی که مبتنی بر دور ریختن دروغ زنیها و به پیش نما آوردن واقعیتها است، بدین کار اختصاص دهد و این همان روندی است که نویسنده این دفتر تاریخی آن را دنبال کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
یک تاریخ نگار آگاه و جستجوگر در زوایای پنهان یک یا مجموعهای از رویدادهای تاریخی، کاری سترگ و توان فرسا برای بیرون کشیدن آگاهیهایراستین از میان انبوهی از سندهای دروغین یا مشکوک، گفتههای هدفمند و آلوده به دروغهای گمراه کننده پیشینیان، یا تاریخ نگارنمایان بی دقت، کم مایه و گاه مزدور دوران خویش پیش رو دارد. این | یک تاریخ نگار آگاه و جستجوگر در زوایای پنهان یک یا مجموعهای از رویدادهای تاریخی، کاری سترگ و توان فرسا برای بیرون کشیدن آگاهیهایراستین از میان انبوهی از سندهای دروغین یا مشکوک، گفتههای هدفمند و آلوده به دروغهای گمراه کننده پیشینیان، یا تاریخ نگارنمایان بی دقت، کم مایه و گاه مزدور دوران خویش پیش رو دارد. این دشواریها و کژیها، گاه چندان است که تاریخ نویس راست نویس و جویای حقیقت، ناگزیر می باید زمان درازی از عمر خویش را در راه رسیدن به آرمانی که مبتنی بر دور ریختن دروغ زنیها و به پیش نما آوردن واقعیتها است، بدین کار اختصاص دهد و این همان روندی است که نویسنده برای نوشتن تاریخ شش جلدی و یا 6 دفتر تاریخ تجزیهی ایران در دورانهای گوناگون، پیش رو داشته است. نتیجه آن شد که با اسناد و مدارک به دست آمده، آن باور 182 ساله که علت شکست ایران را بی تدبیری، عیاشی و خست فتح علی شاه از یک سو، در رشادت و و دلیریهایبیهودهی عباس میرزا - ولیعهد - از دیگر سو، معرفی میکرد، به یک باره دگرگون شد و اسناد نشان داد که بی تدبیری، بزدلی، اشتباهات عباس میرزا پیروزیهایبرق آسای ارتش ایران را به شکستی تبدیل کرد که کمر ایرانیان را شکست به طوری که هنوز در حال تاوان آن است. | ||
الزام های گریز ناپذیر تاریخ نگاری در چنین مواردی، تاریخ نگار را ناگزیر به چنین اسناد و نقل قول های معتبر به صورت فشرده و ارجاع دادن خواننده به اسناد و نقل قول های مشروح میکند. از این رو جز انگشت شماری از خوانندگان با دانش و جست و جوگر، با خواندن دفتر چهارم تاریخ تجزیه ایران و زیر و رو کردن اسناد و مدارکی که در پانوشتها و فهرستهای هر بخش از کتاب آمده است، میتوانند دریابند که شکستهای غیرقابل باور ایران در دورهی آخر جنگ های ایران و روس ناشی از سه عامل بوده است: توطئه گری و زمینه سازی وزیر مختار انگلیس در دورههایی که به بستن عهدنامه گلستان انجامید، خیانت فرد به نام میرفتاح مجتهد و بزدلی عباس میرزای به ظاهر قهرمان؛ | الزام های گریز ناپذیر تاریخ نگاری در چنین مواردی، تاریخ نگار را ناگزیر به چنین اسناد و نقل قول های معتبر به صورت فشرده و ارجاع دادن خواننده به اسناد و نقل قول های مشروح میکند. از این رو جز انگشت شماری از خوانندگان با دانش و جست و جوگر، با خواندن دفتر چهارم تاریخ تجزیه ایران و زیر و رو کردن اسناد و مدارکی که در پانوشتها و فهرستهای هر بخش از کتاب آمده است، میتوانند دریابند که شکستهای غیرقابل باور ایران در دورهی آخر جنگ های ایران و روس ناشی از سه عامل بوده است: توطئه گری و زمینه سازی وزیر مختار انگلیس در دورههایی که به بستن عهدنامه گلستان انجامید، خیانت فرد به نام میرفتاح مجتهد و بزدلی عباس میرزای به ظاهر قهرمان؛ |