پرش به محتوا

پیکار با منکر در سیره ابرار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وحيد بهبهانى' به 'وحيد بهبهانى '
جز (جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى')
جز (جایگزینی متن - 'وحيد بهبهانى' به 'وحيد بهبهانى ')
خط ۷۹: خط ۷۹:
«محقق ثانى» (متوفى 940ق): ايشان در مبارزه با فحشاء و منكرات، رواج دادن واجبات الهى، دقت در وقت اقامه نماز جمعه و جماعت، بيان احكام نماز و روزه، دل‌جويى از علماء و دانشمندان، رواج دادن اذان در شهرهاى ايران و همچنين قلع و قمع مفسدين و ستمگران، كوشش‌هاى فراوان و نظارت شديدى را به عمل آورد.
«محقق ثانى» (متوفى 940ق): ايشان در مبارزه با فحشاء و منكرات، رواج دادن واجبات الهى، دقت در وقت اقامه نماز جمعه و جماعت، بيان احكام نماز و روزه، دل‌جويى از علماء و دانشمندان، رواج دادن اذان در شهرهاى ايران و همچنين قلع و قمع مفسدين و ستمگران، كوشش‌هاى فراوان و نظارت شديدى را به عمل آورد.


«وحيد بهبهانى» (متوفى 1205ق): روزى آقا محمد خان قاجار، قرآنى به خط نيرى كه خطاط معروفى بود با جلدى كه به ياقوت و الماس و زبرجد و ساير سنگ‌هاى گران‌بها، تزئين نموده بودند، براى ايشان به رسم هديه فرستاد. وقتى قرآن را آوردند درب منزل را زدند با كوبيدن حلقه درب، خودآقا پشت درب آمد و در را باز كرد. گفتند: حضرت سلطان، قرآنى براى شما فرستاده‌اند. ايشان نگاهى به جانب قرآن نمود و گفت: اين زينت‌ها و دانه‌ها چيست كه بر جلد آن نصب شده؟ عرض كردند: اين‌ها سنگهاى گران‌بهاست كه جلد قرآن را تزيين نموده‌اند.
«[[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] » (متوفى 1205ق): روزى آقا محمد خان قاجار، قرآنى به خط نيرى كه خطاط معروفى بود با جلدى كه به ياقوت و الماس و زبرجد و ساير سنگ‌هاى گران‌بها، تزئين نموده بودند، براى ايشان به رسم هديه فرستاد. وقتى قرآن را آوردند درب منزل را زدند با كوبيدن حلقه درب، خودآقا پشت درب آمد و در را باز كرد. گفتند: حضرت سلطان، قرآنى براى شما فرستاده‌اند. ايشان نگاهى به جانب قرآن نمود و گفت: اين زينت‌ها و دانه‌ها چيست كه بر جلد آن نصب شده؟ عرض كردند: اين‌ها سنگهاى گران‌بهاست كه جلد قرآن را تزيين نموده‌اند.


گفت: چرا بر كلام خدا چيزى آويخته‌ايد كه باعث زندانى شدن و تعطيل آن مى‌گردد؟ آن‌ها را از جلد قرآن جدا كرده بفروشيد و به مسكين‌ها بدهيد و خود قرآن را نيز هر شخصى آورده بردارد و تلاوت كند. آنگاه در را بست و به داخل خانه برگشت.
گفت: چرا بر كلام خدا چيزى آويخته‌ايد كه باعث زندانى شدن و تعطيل آن مى‌گردد؟ آن‌ها را از جلد قرآن جدا كرده بفروشيد و به مسكين‌ها بدهيد و خود قرآن را نيز هر شخصى آورده بردارد و تلاوت كند. آنگاه در را بست و به داخل خانه برگشت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش