۱۱۱٬۸۲۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت شناسی ' به 'تشناسی ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آنجا که خورشید میوزد'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]](1314-1400ش)، کتابی است حاوی دوازده مقاله با موضوعاتی چون قرآن و تفسیر، حدیث، امامت و مهدویت، | '''آنجا که خورشید میوزد'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]](1314-1400ش)، کتابی است حاوی دوازده مقاله با موضوعاتی چون قرآن و تفسیر، حدیث، امامت و مهدویت، شخصیتشناسی و... که توسط [[امیرمهدی حکیمی]] تدوین شده است. نام اثر برگرفته از مقاله ششم کتاب میباشد. | ||
امیرمهدی حکیمی در ضمن مقدمهای که بر کتاب نگاشته از استاد حکیمی سخن به میان آورده است. او معتقد است حکیمی در آثار خویش از دو نوع زبان، یا دو گونه نثر، استفاده کرده است: نثر علمی و نثر ادبی. آنجاه که عهده دار بحث علمی شده، از زبان علمی استفاده کرده و آنجاه که خواستهاندیشههای شخصی و خواستهها و آرزوهایش را تبیین کند، از زبان ادبی بهره جسته است. او میگوید: اوج درخشش حکیمی در نثر ادبی است و او در این نثر و سبک، سرآمد همه ادیبان و نویسندگان رمانتیک در سراسر ایران معاصر است<ref>مقدمه ص17</ref>. | امیرمهدی حکیمی در ضمن مقدمهای که بر کتاب نگاشته از استاد حکیمی سخن به میان آورده است. او معتقد است حکیمی در آثار خویش از دو نوع زبان، یا دو گونه نثر، استفاده کرده است: نثر علمی و نثر ادبی. آنجاه که عهده دار بحث علمی شده، از زبان علمی استفاده کرده و آنجاه که خواستهاندیشههای شخصی و خواستهها و آرزوهایش را تبیین کند، از زبان ادبی بهره جسته است. او میگوید: اوج درخشش حکیمی در نثر ادبی است و او در این نثر و سبک، سرآمد همه ادیبان و نویسندگان رمانتیک در سراسر ایران معاصر است<ref>مقدمه ص17</ref>. | ||
اثر حاضر مجموعهای است از ۱۲ مقاله، که تدوینگر در مقدمه کتاب در معرفی آن مینویسد: «اين كتاب، سرشار از دغدغههايى است كه عمرى را با استاد گذرانده و زيستهاند؛ و وى را بر آن داشتهاند تا گاه - گاه قلم را تبر كند، و فرياد برآورد، و دغدغههاى گذشته را در يادها زنده كند، دغدغههايى همه الهى و شيعى، انسانى و حماسى، مردمى و انقلابى...» | اثر حاضر مجموعهای است از ۱۲ مقاله، که تدوینگر در مقدمه کتاب در معرفی آن مینویسد: «اين كتاب، سرشار از دغدغههايى است كه عمرى را با استاد گذرانده و زيستهاند؛ و وى را بر آن داشتهاند تا گاه - گاه قلم را تبر كند، و فرياد برآورد، و دغدغههاى گذشته را در يادها زنده كند، دغدغههايى همه الهى و شيعى، انسانى و حماسى، مردمى و انقلابى...» |