۱۰۶٬۲۹۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن ترین ' به 'نترین ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می آ' به ' میآ') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] نیایش را یکی از مهمترین راههای ارتقاء معنوی انسان به قرب الهی میداند. وی معتقد است که نیایش یکی از ابزارهای خداوند برای شکار انسانها و نزدیک ساختن آنان به قرب خویش است. از نظر او همین که فرد روی به خدا میآورد، در واقع باید نیایش او را اجابت شده شمرد. توفیق همین است که او از زمین روی برگردانده و به آسمان روی آورده است، هرچند رویکرد او به خدا در اصل برای برآورده ساختن یک نیاز زمینی بوده است. بنابراین نیایش از دیدگاه او یک ودیعهی الهی است که برای نائل ساختن انسان به قرب الهی در اختیار او گذاشته شده است. وی حتی معتقد است هرچه زمان اجابت دعا طولانی تر شود، در جهت کندن وی از زمین کمک بیشتری به او شده است. از نظر وی اگر خداوند به مجرد اینکه مؤمنی دعا کند، پاسخ او را بدهد، آن شخص از درگاه الهی دور یم شود و میرود و سرگرم آن چیزی میشود که خواسته بود؛ همان که وی از آن به بازیچه تعبیر کرده است. پس باید او را نگاه دارد تا بیشتر به سمت خدا برود و آن قدر خدا را فرا بخواند و ناله و زاری کند تا به خلوص برسد و بدین ترتیب به تدریج ارتقاء معنوی وی شکل پذیرد و محقق شود. تا آنجا که از درخواست اولیه اش دست بشوید و به آنچه خدا برای او در نظر گرفته راضی و خرسند شود. | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] نیایش را یکی از مهمترین راههای ارتقاء معنوی انسان به قرب الهی میداند. وی معتقد است که نیایش یکی از ابزارهای خداوند برای شکار انسانها و نزدیک ساختن آنان به قرب خویش است. از نظر او همین که فرد روی به خدا میآورد، در واقع باید نیایش او را اجابت شده شمرد. توفیق همین است که او از زمین روی برگردانده و به آسمان روی آورده است، هرچند رویکرد او به خدا در اصل برای برآورده ساختن یک نیاز زمینی بوده است. بنابراین نیایش از دیدگاه او یک ودیعهی الهی است که برای نائل ساختن انسان به قرب الهی در اختیار او گذاشته شده است. وی حتی معتقد است هرچه زمان اجابت دعا طولانی تر شود، در جهت کندن وی از زمین کمک بیشتری به او شده است. از نظر وی اگر خداوند به مجرد اینکه مؤمنی دعا کند، پاسخ او را بدهد، آن شخص از درگاه الهی دور یم شود و میرود و سرگرم آن چیزی میشود که خواسته بود؛ همان که وی از آن به بازیچه تعبیر کرده است. پس باید او را نگاه دارد تا بیشتر به سمت خدا برود و آن قدر خدا را فرا بخواند و ناله و زاری کند تا به خلوص برسد و بدین ترتیب به تدریج ارتقاء معنوی وی شکل پذیرد و محقق شود. تا آنجا که از درخواست اولیه اش دست بشوید و به آنچه خدا برای او در نظر گرفته راضی و خرسند شود. | ||
از سوی دیگر بی گمان به تأخیر افتادن اجابت دعا میتواند منجر به ناامیدی شود. در حالی که اگر انسان اعتقاد داشته باشد که معبود او از خو او فهیم تر است و مصلحتش را بهتر میداند، عدم اجابت دعا نباید وی را به یأس و ناامیدی بکشاند. ناامیدی فقط در ارتباط با خواستههای مطلقا زمینی قابل توجیه است؛ یعنی نیازهایی که به هیچ وجه در راستای ارتقاء معنوی فرد به کار | از سوی دیگر بی گمان به تأخیر افتادن اجابت دعا میتواند منجر به ناامیدی شود. در حالی که اگر انسان اعتقاد داشته باشد که معبود او از خو او فهیم تر است و مصلحتش را بهتر میداند، عدم اجابت دعا نباید وی را به یأس و ناامیدی بکشاند. ناامیدی فقط در ارتباط با خواستههای مطلقا زمینی قابل توجیه است؛ یعنی نیازهایی که به هیچ وجه در راستای ارتقاء معنوی فرد به کار میآیند و بلکه موجب دورتر شدن وی از مسیر رشد و تعالی میشوند؛ که تشخیص آن معمولا از حیطهی فهم خود فرد بیرون است. آنچه باید بدان توجه داشت این است که در نهایت زندگی ما انسانها هدیهای است از جانب خدای متعال. بنابراین حتی ابتلائات هم از این زاویه خود هدیه هستند و همهی احکام شریعت نیز در این راستا و برای نیل به این هدف تشریع شدهاند. نیایش را هم خدا برای همین در اختیار ما گذاشته است. نیایشهای پیش رو، از بزرگ ترین و شگفت انگیزترین نمونهی بشری و دست پروردهی راستین اسلام و قرآن، یعنی علی علیهالسلام است. ایشان راهنمای راستینی است که در شیوهی نیایش و آنچه از معبود خود باید خواست ما را راهنمایی میکنند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2491 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |