پرش به محتوا

گفتمان چپ در ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن ها ' به 'ن‌ها '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن ها ' به 'ن‌ها ')
خط ۴۵: خط ۴۵:
2- ترویج تئوریک این اندیشه از طریق مطبوعات حزبی و مکتوبات ایدئولوژیک.  
2- ترویج تئوریک این اندیشه از طریق مطبوعات حزبی و مکتوبات ایدئولوژیک.  


گفتمان اولیه‌ی چپ در ایران را می‌توان حاصل طرح مبانی برخاسته از سوسیالیسم در برنامه‌های حزبی «اجتماعینون عامیون»  و «حزب دموکراتیک ایران» و همچنین انتشار مطالبی درباره‌ی سوسیالیسم و مارکسیسم در مطبوعات و مکتوبات حزبی توسط گروه‌های سوسیال دموکرات ارمنی مستقر در تبریز و گیلان و به ویژه حزب دموکرات ایران دانست. گفتمان چپ پس از این به عنوان یکی از گفتمان‌های رقیب پا به عرصه‌ی سیاسی ایران نهاد. این گفتمان با تأسیس «حزب عدالت» در قفقاز رگه‌های ایدئولوژیک بیشتری یافت و در حالی که ابتدا در چهارچوب تفکر سوسیالیستی دموکرات مطرح شد، بعد از انقلاب اکتبر و مستقر شدن بلشویک‌ها در روسیه، رنگ کمونیستی به خود گرفت. حزب عدالت به «حزب کمونیسم ایران» تغییر نام داد و تداوم بخش این گفتمان در چهارچوب مارکسیستی - لنینیستی شد. با زوال حزب کمونیست ایران و ممنوعیت فعالیت و تبلیغ کلیه‌ی سازمان‌های اشتراکی، در پی تصویب قانون «مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال ایران» در سال 1310 ه. ش، طرح گفتمان چپ از طریق برنامه‌ها و مطبوعات حزبی متوقف شد. گفتمان چپ در این مقطع سعی در ترویج نگاه علمی و نه حزبی به مارکسیسم، آن هم به اقشار تحصیلکرده و روشنفکر داشت. به طور کلی می‌توان گفت که نوع گفتمان چپ در ایران حاصل دیالکتیک عوامل متعدد خارجی و داخلی بود. ورود اندیشه‌های مدرن به ایران از جمله اندیشه‌ی چپ در دوره‌ی قاجار و در پی برخورد ایرانیان با دنیای غرب صورت پذیرفت. تفکرات مارکس زمینه ساز شکل‌گیری مکتبی شد که بعدی جهانی به خود گرفت. این مکتب حتی از خود مارکس هم فراتر رفت و به یکی از جریان‌های تأثیر گذار در قرن چهاردهم ه. ش بدل گردید. ایدئولوژی چپ در سطح جهانی، رویکردها و جریان‌های مختلفی را شامل می‌شد که هر یک با اصول و راهکارهای مربوط به خود در پی تحقق اهداف آرمانی خویش در تقابل با جهان سرمایه داری بودند. میزان نفوذ هر یک از این جریان ها بر اندیشه‌ی چپ در ایران تلقی غالب از این ایدئولوژی را سبب گردیده و تأثیرات عمیقی در نوع گفتمان چپ ایرانی داشته است. در واقع غلبه‌ی هر یک از این جریان ها بر دیگری در نفوذ بر اندیشه‌ی چپ در ایران درهر مقطع باعث شده گفتمان آن جریان به محور اصلی گفتمان چپ ایرانی در آن دوره تبدیل گردد. مهم‌ترین جریان‌های رقیب در میدان نغوذ به ایران، مکاتب چپ روسیه و اروپای غربی بودند. به طور کلی نوع گفتمان چپ در ایران در اغلب موارد نموداری از اثربخشی این دو مکتب بوده است. غلبه در نفوذ در عواملی چون تحولات جهانی چپ، میزان و کیفیت مهاجرت ایرانیان به مناطق تحت نفوذ هر یک از این جریان ها، کیفیت و عملکرد نمایندگان فکر آنان در ایران، نزدیکی جغرافیایی و عواملی از این دست ریشه داشت. تحت تأثیر این عوامل دو رویکرد چپ در ایران به وجود آمد که نظام فکری و سازمانی خود را با الگوبرداری از متفکران و احزاب وابسته به هریک از این جریان‌های تطبیق می‌دادند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2185 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
گفتمان اولیه‌ی چپ در ایران را می‌توان حاصل طرح مبانی برخاسته از سوسیالیسم در برنامه‌های حزبی «اجتماعینون عامیون»  و «حزب دموکراتیک ایران» و همچنین انتشار مطالبی درباره‌ی سوسیالیسم و مارکسیسم در مطبوعات و مکتوبات حزبی توسط گروه‌های سوسیال دموکرات ارمنی مستقر در تبریز و گیلان و به ویژه حزب دموکرات ایران دانست. گفتمان چپ پس از این به عنوان یکی از گفتمان‌های رقیب پا به عرصه‌ی سیاسی ایران نهاد. این گفتمان با تأسیس «حزب عدالت» در قفقاز رگه‌های ایدئولوژیک بیشتری یافت و در حالی که ابتدا در چهارچوب تفکر سوسیالیستی دموکرات مطرح شد، بعد از انقلاب اکتبر و مستقر شدن بلشویک‌ها در روسیه، رنگ کمونیستی به خود گرفت. حزب عدالت به «حزب کمونیسم ایران» تغییر نام داد و تداوم بخش این گفتمان در چهارچوب مارکسیستی - لنینیستی شد. با زوال حزب کمونیست ایران و ممنوعیت فعالیت و تبلیغ کلیه‌ی سازمان‌های اشتراکی، در پی تصویب قانون «مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال ایران» در سال 1310 ه. ش، طرح گفتمان چپ از طریق برنامه‌ها و مطبوعات حزبی متوقف شد. گفتمان چپ در این مقطع سعی در ترویج نگاه علمی و نه حزبی به مارکسیسم، آن هم به اقشار تحصیلکرده و روشنفکر داشت. به طور کلی می‌توان گفت که نوع گفتمان چپ در ایران حاصل دیالکتیک عوامل متعدد خارجی و داخلی بود. ورود اندیشه‌های مدرن به ایران از جمله اندیشه‌ی چپ در دوره‌ی قاجار و در پی برخورد ایرانیان با دنیای غرب صورت پذیرفت. تفکرات مارکس زمینه ساز شکل‌گیری مکتبی شد که بعدی جهانی به خود گرفت. این مکتب حتی از خود مارکس هم فراتر رفت و به یکی از جریان‌های تأثیر گذار در قرن چهاردهم ه. ش بدل گردید. ایدئولوژی چپ در سطح جهانی، رویکردها و جریان‌های مختلفی را شامل می‌شد که هر یک با اصول و راهکارهای مربوط به خود در پی تحقق اهداف آرمانی خویش در تقابل با جهان سرمایه داری بودند. میزان نفوذ هر یک از این جریان‌ها بر اندیشه‌ی چپ در ایران تلقی غالب از این ایدئولوژی را سبب گردیده و تأثیرات عمیقی در نوع گفتمان چپ ایرانی داشته است. در واقع غلبه‌ی هر یک از این جریان‌ها بر دیگری در نفوذ بر اندیشه‌ی چپ در ایران درهر مقطع باعث شده گفتمان آن جریان به محور اصلی گفتمان چپ ایرانی در آن دوره تبدیل گردد. مهم‌ترین جریان‌های رقیب در میدان نغوذ به ایران، مکاتب چپ روسیه و اروپای غربی بودند. به طور کلی نوع گفتمان چپ در ایران در اغلب موارد نموداری از اثربخشی این دو مکتب بوده است. غلبه در نفوذ در عواملی چون تحولات جهانی چپ، میزان و کیفیت مهاجرت ایرانیان به مناطق تحت نفوذ هر یک از این جریان ها، کیفیت و عملکرد نمایندگان فکر آنان در ایران، نزدیکی جغرافیایی و عواملی از این دست ریشه داشت. تحت تأثیر این عوامل دو رویکرد چپ در ایران به وجود آمد که نظام فکری و سازمانی خود را با الگوبرداری از متفکران و احزاب وابسته به هریک از این جریان‌های تطبیق می‌دادند.<ref> [https://www.historylib.com/books/2185 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>


==پانويس ==
==پانويس ==