۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURاومانیسم و اگزیستانسیالیسم در اندیشۀ عربیJ1.jpg | عنوان =اومانیسم و اگزیستانسیالیسم در اندیشۀ عربی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = بدوی، عبدالرحمن (نویسنده) حزباوی، هادی (مترجم) |زبان | زبان = | کد کن...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اومانیسم و اگزیستانسیالیسم در اندیشۀ عربی''' تألیف عبدالرحمن | '''اومانیسم و اگزیستانسیالیسم در اندیشۀ عربی''' تألیف [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]]، ترجمۀ [[حزباوی، هادی|هادی حزباوی]]؛ سازۀ بنیادین این کتاب بر حسب درسگفتارهای اواخر ژانویه و اوایل فوریه 1947 در کشور لبنان است. نویسنده در این نوشتار پیجوی برخی مؤلفههای تعالیبخش میراث عربی است که احیای آنها را امری بایسته میداند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
جنبش احیای فلسفی با گرایشهای مارکسیستی، پوزیتیویستی و اگزیستانسیالیستی در گردشگاه قرن نوزدهم به قرن بیستم بالیدن گرفت و این تکاپوی فلسفی به جوامع غیراروپایی، همچون جهان عرب نیز راه یافت و پویایی عرصۀ فلسفیدن در آن جوامع را هموار کرد. | جنبش احیای فلسفی با گرایشهای مارکسیستی، پوزیتیویستی و اگزیستانسیالیستی در گردشگاه قرن نوزدهم به قرن بیستم بالیدن گرفت و این تکاپوی فلسفی به جوامع غیراروپایی، همچون جهان عرب نیز راه یافت و پویایی عرصۀ فلسفیدن در آن جوامع را هموار کرد. | ||
عبدالرحمن بدوی (1917 ـ 2002)، فیلسوف معاصر مصری نیز جزء نامدارترین اندیشمندانی است که در شمار متفکران اگزیستانسیالیست قرار میگیرد و صاحب تألیفاتی درخور توجه در این حیطه است. وی در محضر بزرگانی چون طه | [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]] (1917 ـ 2002)، فیلسوف معاصر مصری نیز جزء نامدارترین اندیشمندانی است که در شمار متفکران اگزیستانسیالیست قرار میگیرد و صاحب تألیفاتی درخور توجه در این حیطه است. وی در محضر بزرگانی چون [[حسین، طه|طه حسین]]، [[مصطفی عبدالرزاق]]، [[الکساندر کواریه]]، پروفسور [[آندره لالاند]] و [[پاول کراوس]] تلمذ کرده و همچنین از نیچه و هایدگر تأثیر پذیرفته است. | ||
این اثر بدوی دوسویه است؛ یک سوی آن به دنبال روشنگری جامعۀ عرب تا رسیدن به مرحلۀ سوبژگی در عصر جدید است. همانگونه که عربها و مسلمانان سدههای نخستین اسلام با نقشآفرینی در پذیرش اندیشههای بیگانگان از راه ترجمان، تحلیل اندیشهها و بسط و اضافهکردن تتمهها بر آنها باعث بالندگی جامعۀ خود و پرباری عرصۀ اندیشه شدند، امروزه نیز میبایست در برابر زمانۀ فعلی جایگاه خود را بازیابند و در تولیدات معرفتی و اندیشگی در جهان مشارکت ورزند. دیگر سوی این اثر متوجه نخبگان غرب است که باید نگاه اعتدالی به مواهب و آفرینشگری شرقیها و عربها داشته باشند و آنان را در زیستجهان فلسفی معرفتی و مشارکت جهانی به رسمیت بشناسند. | این اثر بدوی دوسویه است؛ یک سوی آن به دنبال روشنگری جامعۀ عرب تا رسیدن به مرحلۀ سوبژگی در عصر جدید است. همانگونه که عربها و مسلمانان سدههای نخستین اسلام با نقشآفرینی در پذیرش اندیشههای بیگانگان از راه ترجمان، تحلیل اندیشهها و بسط و اضافهکردن تتمهها بر آنها باعث بالندگی جامعۀ خود و پرباری عرصۀ اندیشه شدند، امروزه نیز میبایست در برابر زمانۀ فعلی جایگاه خود را بازیابند و در تولیدات معرفتی و اندیشگی در جهان مشارکت ورزند. دیگر سوی این اثر متوجه نخبگان غرب است که باید نگاه اعتدالی به مواهب و آفرینشگری شرقیها و عربها داشته باشند و آنان را در زیستجهان فلسفی معرفتی و مشارکت جهانی به رسمیت بشناسند. | ||
تأکید عبدالرحمن بدوی بر اگزیستانسیالیسم، بهویژه اگزیستانسیالیسم عربی را میتوان چنین تبیین کرد که هر ملتی باید روزی مقدرات خویش را به دست هیچ معماری، غیر از آن کسی که همچون آنان درد را زیسته باشد، محتوم ندانند و مجال را جز به خودشان به هیچکس وامگذارند؛ چون اگزیستانسیالیسم خواهان آن است که انسان خود تمامی کرانها و افق ها را به امید وصال به هستیشناسی اصیل درنوردد و خویشتن را از نو بیابد. | تأکید [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]] بر اگزیستانسیالیسم، بهویژه اگزیستانسیالیسم عربی را میتوان چنین تبیین کرد که هر ملتی باید روزی مقدرات خویش را به دست هیچ معماری، غیر از آن کسی که همچون آنان درد را زیسته باشد، محتوم ندانند و مجال را جز به خودشان به هیچکس وامگذارند؛ چون اگزیستانسیالیسم خواهان آن است که انسان خود تمامی کرانها و افق ها را به امید وصال به هستیشناسی اصیل درنوردد و خویشتن را از نو بیابد. | ||
سازۀ بنیادین این کتاب بر حسب درسگفتارهای اواخر ژانویه و اوایل فوریه 1947 در کشور لبنان است. نویسنده در این نوشتار پیجوی برخی مؤلفههای تعالیبخش میراث عربی است که احیای آنها را امری بایسته میداند. | سازۀ بنیادین این کتاب بر حسب درسگفتارهای اواخر ژانویه و اوایل فوریه 1947 در کشور لبنان است. نویسنده در این نوشتار پیجوی برخی مؤلفههای تعالیبخش میراث عربی است که احیای آنها را امری بایسته میداند. |