۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علىاكبر ولايتى' به 'علىاكبر ولايتى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«ابوبكر محمد بن زكرياى رازى»، يكى از اثرگذارترين پزشكان در گسترهى دانش پزشكى اسلامى است. رازى اين شهرت و افتخار را در حال حاضر و يا طى دو سه سدهى گذشته كه شناسايى و بررسى نقش پزشكى و پزشكان اسلامى در غرب و بهوسيلهى خاورشناسان آغاز گشته، به دست نياورده است. وى از آغاز دوران زندگى و مدت كوتاهى پس از آن مشهور شده بود. دليل اين گفته، فهرستى است كه يكى ديگر از بزرگترين دانشمندان اسلامى، ابوريحان محمد بن احمد بيرونى تقريبا يك سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است. علاقهى وافر بيرونى به رازى و اينكه وى خود را از پيروان او مىدانسته، با مطالعه كتاب «فهرست كتابهاى محمد بن زكرياى رازى» بيرونى روشن مىشود. امروزه بخش اعظم دانستههاى ما در بارهى رازى نيز از طريق نوشتههاى بيرونى به دست آمده است. | «ابوبكر محمد بن زكرياى رازى»، يكى از اثرگذارترين پزشكان در گسترهى دانش پزشكى اسلامى است. رازى اين شهرت و افتخار را در حال حاضر و يا طى دو سه سدهى گذشته كه شناسايى و بررسى نقش پزشكى و پزشكان اسلامى در غرب و بهوسيلهى خاورشناسان آغاز گشته، به دست نياورده است. وى از آغاز دوران زندگى و مدت كوتاهى پس از آن مشهور شده بود. دليل اين گفته، فهرستى است كه يكى ديگر از بزرگترين دانشمندان اسلامى، ابوريحان محمد بن احمد بيرونى تقريبا يك سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است. علاقهى وافر بيرونى به رازى و اينكه وى خود را از پيروان او مىدانسته، با مطالعه كتاب «فهرست كتابهاى محمد بن زكرياى رازى» بيرونى روشن مىشود. امروزه بخش اعظم دانستههاى ما در بارهى رازى نيز از طريق نوشتههاى بيرونى به دست آمده است. | ||
به نوشتهى بيرونى، «رازى در اول شعبان 251، در رى به دنيا آمد. به كار كيميا اشتغال داشت، هيچگاه از خواندن غافل نمىشد و كتاب خود را بر ديوار تكيه مىداد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن كتاب از خواب بيدار شده و خواندن را ادامه دهد. كار با آتش و پرداختن به تحقيقات شيميايى كه بوى تند مواد شيميايى را با خود داشت و همچنين مطالعه شبانهروزى، موجب بيمارى چشمان او شد. وى براى درمان چشمان خود به پزشكى پرداخت و پزشكى بزرگ و كارآمد شد، رازى در پايان عمر چشمانش آب آورد و به يكى از شاگردانش كه از طبرستان براى درمان چشمان او آمده بود، به دليل دردهايى كه اين درمان در پى داشت، اجازهى ادامهى مداوا نداد. پس از اين بيمارى چندان نزيست و در زادگاه خود، شهر رى در 5 شعبان 313 در 62 سالگى درگذشت» | به نوشتهى بيرونى، «رازى در اول شعبان 251، در رى به دنيا آمد. به كار كيميا اشتغال داشت، هيچگاه از خواندن غافل نمىشد و كتاب خود را بر ديوار تكيه مىداد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن كتاب از خواب بيدار شده و خواندن را ادامه دهد. كار با آتش و پرداختن به تحقيقات شيميايى كه بوى تند مواد شيميايى را با خود داشت و همچنين مطالعه شبانهروزى، موجب بيمارى چشمان او شد. وى براى درمان چشمان خود به پزشكى پرداخت و پزشكى بزرگ و كارآمد شد، رازى در پايان عمر چشمانش آب آورد و به يكى از شاگردانش كه از طبرستان براى درمان چشمان او آمده بود، به دليل دردهايى كه اين درمان در پى داشت، اجازهى ادامهى مداوا نداد. پس از اين بيمارى چندان نزيست و در زادگاه خود، شهر رى در 5 شعبان 313 در 62 سالگى درگذشت» <ref>ابوريحان بيرونى، فهرست كتابهاى رازى و نامهاى كتابهاى بيرونى، ترجمه و چاپ مهدى محقق، تهران: 1371ش، صص 4 - 5</ref>. | ||
اين خلاصهاى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است. | اين خلاصهاى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است. | ||
بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتابهاى پزشكى، آثارى در طبيعيات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيصهايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است | بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتابهاى پزشكى، آثارى در طبيعيات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيصهايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است <ref>همان، صص 5 - 15</ref>. با گذشت ايام، آگاهىهاى ديگرى نيز از زندگى رازى در آثار و نوشتههاى ديگران راه يافت. ابن نديم، بزرگ فهرستشناس و زندگىنامهنويس اسلامى، افزوده است كه او به شهرهاى گوناگون سفر و با نويسندگان و دانشمندان بسيارى نامهنگارى كرده است <ref>ابن نديم، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350ش، صص 9 - 356</ref>. ابن نديم همچنين خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه اگرچه به جامعيت فهرست بيرونى نمىرسد، ولى چند كتاب در آن وجود دارد كه در فهرست بيرونى نيامده است <ref>همان جا</ref>. | ||
گزارش ابن ابىاصيبعه نيز حاوى آگاهىهايى است كه ديگران ذكرى از آن نكردهاند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است | گزارش ابن ابىاصيبعه نيز حاوى آگاهىهايى است كه ديگران ذكرى از آن نكردهاند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است <ref>ابن ابىاصيبعه، عيون الأنباء في طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885م، ص 310</ref>. ابن ابىاصيبعه همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است <ref>همان، ص 315</ref>. | ||
مفصلترين گزارش از آثار رازى نيز توسط ابن ابىاصيبعه نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آنها به 238 عنوان مىرسد | مفصلترين گزارش از آثار رازى نيز توسط ابن ابىاصيبعه نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آنها به 238 عنوان مىرسد <ref>همان، صص 21 - 316</ref>. اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسندهاى از رازى گزارش كرده است. | ||
در طول تاريخ، رازى به لقبهاى بسيارى ملقب شده است كه نشانهى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را جالينوس عرب | در طول تاريخ، رازى به لقبهاى بسيارى ملقب شده است كه نشانهى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را جالينوس عرب <ref>همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61 - 1957، ج 10، ص 6</ref>، فيلسوف عرب <ref>ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144</ref>، طبيب مارستانى يا بيمارستانى <ref>ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77</ref>، طبيب مسلمانان <ref>على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271</ref> و علامه در علوم اوايل <ref>ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69 - 1348ق، ج 3، ص 209</ref> ناميدهاند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشكى و طبيعيات و فلسفه است. بيرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى كرده است (بيرونى، پيشين). به نظر مىرسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد <ref>[[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ نگارشهاى عربى، جلد سوم: پزشكى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشكى، چاپخانه كتاب ايران، تهران: 1382ش، ج 3، ص 274</ref>، سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زيسته و دوباره به بغداد برگشته، بار ديگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است <ref>همان جا</ref>. | ||
در سدهى پنجم هجرى، [[ذهبى]]، تاريخنگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. [[ذهبى]] همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است | در سدهى پنجم هجرى، [[ذهبى]]، تاريخنگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. [[ذهبى]] همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است <ref>محمد بن احمد [[ذهبى]]، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61 - 1960، ج 14، ص 354</ref>. سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديدهاى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سدههاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى بهشمار مىآمد. اين بخش از زندگى رازى (سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مىتوان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضىدان و ستارهشناس نامى سدهى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان (تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست. | ||
== برخى از كتب رازى در پزشكى به قرار ذيل است:== | == برخى از كتب رازى در پزشكى به قرار ذيل است:== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
ديگر كتابهاى برجستهى رازى در پزشكى عبارتند از: أطمعة المرضى (غذاى بيماران)؛ برء الساعة (فوريتهاى پزشكى)؛ كتابه في تولد الحصاة (كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)؛ كتابه في القولنج (كتاب او در درد رودكان)؛ كتابه في النقرس و أوجاع المفاصل (كتاب او در درد پا و مفصلها)؛ الطب الملوكي (پزشكى شاهانه)؛ في العلة التي صار الخريف ممرضا (در چرايى آنكه پاييز بيمارىآور است)؛ في العلة التي تحدث الورم و الزكام في رؤوس الناس وقت الورد (در علت آنكه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض مىگردد)؛ تقديم الفاكهة قبل الطعام و تأخير منه (خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)؛ في العلة التي لها ينجح جهال الأطباء و العوام و النساء أكثر من العلماء (در علت آنكه طبيبان نادان و عامهى مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مىيابند) و... | ديگر كتابهاى برجستهى رازى در پزشكى عبارتند از: أطمعة المرضى (غذاى بيماران)؛ برء الساعة (فوريتهاى پزشكى)؛ كتابه في تولد الحصاة (كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)؛ كتابه في القولنج (كتاب او در درد رودكان)؛ كتابه في النقرس و أوجاع المفاصل (كتاب او در درد پا و مفصلها)؛ الطب الملوكي (پزشكى شاهانه)؛ في العلة التي صار الخريف ممرضا (در چرايى آنكه پاييز بيمارىآور است)؛ في العلة التي تحدث الورم و الزكام في رؤوس الناس وقت الورد (در علت آنكه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض مىگردد)؛ تقديم الفاكهة قبل الطعام و تأخير منه (خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)؛ في العلة التي لها ينجح جهال الأطباء و العوام و النساء أكثر من العلماء (در علت آنكه طبيبان نادان و عامهى مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مىيابند) و... | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
برگرفته از ديباچه كتاب الحاوي في الطب (ترجمه كتاب چهارم در بيمارىهاى شش)، به قلم دكتر [[ولایتی، علیاکبر|علىاكبر ولايتى]] ، صفحه 1 و 2. | برگرفته از ديباچه كتاب الحاوي في الطب (ترجمه كتاب چهارم در بيمارىهاى شش)، به قلم دكتر [[ولایتی، علیاکبر|علىاكبر ولايتى]] ، صفحه 1 و 2. |
ویرایش