۱۱۱٬۷۴۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه هایی ' به 'ههایی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها،' به 'هها،') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
این سنت تنها به سرایندگان مسلمان عرب منحصر نماند. از میانهی قرن چهارم هجری، پارسی سرایان که دل در گرو محبت خاندان پیامبر داشتند نیز - حتی اگر بر مذهب شیعه نبودند - به سرایش مدیحه و مرثیه در رثا و منقب آن خاندان و خصوصا واقعهی عاشورا پرداختن؛ از کسایی مروزی تا [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]] و [[قوامی رازی، بدرالدین|قوامی رازی]] و [[سیف فرغانی]] و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]. با به قدرت رسیدن صفویان و تأسیس دولت فراگیر شیعه و پیرو سیاست صفویان در ترویج آیینهای شیعی، سرودن مراثی و مدایح مذهبی در منقب و رثای اهل بیت به خصوص در سوگ عاشورا رونق فراوان یافت و سرودههای شاعرانی چون [[فضولی بغدادی، محمد بن سلیمان|فضولی بغدادی]]، [[حیرتی تونی، تقیالدین محمد|حیرتی تونی]]، [[واعظ قزوینی]]، [[صائب، محمدعلی|صائب تبریزی]] و سرآمد همه، [[محتشم کاشانی]] وترکیب بند ماندگارش، به تدریج ادبیات عاشورا را به یکی از شاخههای برجستهی ادبیات فارسی تبدیل کرد؛ روندی که با فراز و نشیب هایی متأثر از مجموعهی شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران، در دورههای بعدی به ویژه در عهد قاجار نیز استمرار یافت. وقوع انقلاب اسلامی - که از بن مایههای اصلیاش فرهنگ عاشورایی و تفسیر مبارزاتی و حماسی از واقعهی کربلا بود- به نقطهی عطفی در ادبیات عاشورا مبدل شد که هم از حیث فرم و هم مضمون و رویکرد، اشعار و مراثی را سمت و سویی تازه بخشید. | این سنت تنها به سرایندگان مسلمان عرب منحصر نماند. از میانهی قرن چهارم هجری، پارسی سرایان که دل در گرو محبت خاندان پیامبر داشتند نیز - حتی اگر بر مذهب شیعه نبودند - به سرایش مدیحه و مرثیه در رثا و منقب آن خاندان و خصوصا واقعهی عاشورا پرداختن؛ از کسایی مروزی تا [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]] و [[قوامی رازی، بدرالدین|قوامی رازی]] و [[سیف فرغانی]] و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]. با به قدرت رسیدن صفویان و تأسیس دولت فراگیر شیعه و پیرو سیاست صفویان در ترویج آیینهای شیعی، سرودن مراثی و مدایح مذهبی در منقب و رثای اهل بیت به خصوص در سوگ عاشورا رونق فراوان یافت و سرودههای شاعرانی چون [[فضولی بغدادی، محمد بن سلیمان|فضولی بغدادی]]، [[حیرتی تونی، تقیالدین محمد|حیرتی تونی]]، [[واعظ قزوینی]]، [[صائب، محمدعلی|صائب تبریزی]] و سرآمد همه، [[محتشم کاشانی]] وترکیب بند ماندگارش، به تدریج ادبیات عاشورا را به یکی از شاخههای برجستهی ادبیات فارسی تبدیل کرد؛ روندی که با فراز و نشیب هایی متأثر از مجموعهی شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران، در دورههای بعدی به ویژه در عهد قاجار نیز استمرار یافت. وقوع انقلاب اسلامی - که از بن مایههای اصلیاش فرهنگ عاشورایی و تفسیر مبارزاتی و حماسی از واقعهی کربلا بود- به نقطهی عطفی در ادبیات عاشورا مبدل شد که هم از حیث فرم و هم مضمون و رویکرد، اشعار و مراثی را سمت و سویی تازه بخشید. | ||
به موازات این رشد کمی و کیفی، شناسایی نمونههای شاخص و برتر و معرفی آنها به جامعهی مخاطبان، توسط کارشناسان و متخصصان این عرصه، ضرورتی غیر قابل انکار دارد. البته تاکنون مجموعههای منتخب بسیاری از اشعار عاشورایی تهیه و تدوین شده است. منتها همهی این | به موازات این رشد کمی و کیفی، شناسایی نمونههای شاخص و برتر و معرفی آنها به جامعهی مخاطبان، توسط کارشناسان و متخصصان این عرصه، ضرورتی غیر قابل انکار دارد. البته تاکنون مجموعههای منتخب بسیاری از اشعار عاشورایی تهیه و تدوین شده است. منتها همهی این مجموعهها، محصول رصد، ارزیابی و گزینش فردی بوده است و فقدان یک ارزیابی گروهی و مبتنی بر خرد جمعی کارشناسان براساس روشی مستند، دقیق و شفاف محسوس بود. براساس همین احساس نیاز، طرح «انتخاب برترین اشعار عاشورایی فارسی به داوری کارشناسان» در «هیئت عملی بنیاد دعبل خزاعی» بررسی و تصویب شد. کتاب حاضر محصول این پژوهش است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2272 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |