۱۱۲٬۹۶۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'میشود' به 'میشود') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
'''امام خمینی، و گستره آزادی زن''' | '''امام خمینی، و گستره آزادی زن''' | ||
در لابه لای گفتهها و نوشتههای امام در دوران مبارزه و دهه اول انقلاب به مواردی بسیار برمی خوریم که در بحث آزادی زنان راهگشاست و میتواند بستر تحقیق و پژوهش قرار گیرد. برخی از این گفتهها و نوشتهها به آزادی زن به صورت کلی اختصاص دارد که به بعضی از آن موارد اشاره | در لابه لای گفتهها و نوشتههای امام در دوران مبارزه و دهه اول انقلاب به مواردی بسیار برمی خوریم که در بحث آزادی زنان راهگشاست و میتواند بستر تحقیق و پژوهش قرار گیرد. برخی از این گفتهها و نوشتهها به آزادی زن به صورت کلی اختصاص دارد که به بعضی از آن موارد اشاره میشود: | ||
«در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنان نبوده است، بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند، اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق میکوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. اسلام شدیدا معترض به این امر است». | «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنان نبوده است، بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شیء مخالفت کرده است و شرافت و حیثیت او را به وی باز داده است. زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند، اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق میکوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. اسلام شدیدا معترض به این امر است». | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
در حالی که امام تشکیل حکومت را موجب احیای تفکر دینی میداند. | در حالی که امام تشکیل حکومت را موجب احیای تفکر دینی میداند. | ||
جواب: مبنای اشکال، همان مبنای کلامی سکولار است که میگوید: هرگاه دین به صحنه حاکمیت اجتماعی وارد شود، سبب نابودی خود میگردد و از رسالت و ارزش خود جدا | جواب: مبنای اشکال، همان مبنای کلامی سکولار است که میگوید: هرگاه دین به صحنه حاکمیت اجتماعی وارد شود، سبب نابودی خود میگردد و از رسالت و ارزش خود جدا میشود و این بدان معناست که دین حکومت را پیشبینی نکرده است، لذا وقتی به صحنه اجتماع میآید، خودش را طرد میکند. این بر خلاف آن برداشتی است که امام از دین دارند که «اگر کسی دین اسلام را تصور کند، تصدیق خواهد کرد که حکومت جز آن است.» طبق این مبنا دیگر بحث به آن جا کشیده نمیشود و این اشکال پیش نمیآید.<ref> ر.ک: بینام، ص12-14</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> |