۱۰۲٬۰۸۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می دهد ' به ' میدهد ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می شود' به ' میشود') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
یکی از ادوار باشکوه تمدن و فرهنگ ایرانی در گسترهی تاریخ چند هزارسالهی این سرزمین کهن، دورهی سلجوقی است که به حق باید از آن به «عصر سلجوقی» یاد کرد. با وجود اهمیتی که تمدن ایران در این دوره دارد، پژوهشهای انجام شده مخصوصا به زبان فارسی تناسبی با این درجه اهمیت ندارد. ادبیات، هنر، معماری و علوم مختلف در این دوره پیشرفت فراوانی داشت، به نحوی که شاید در ابعادی چون معماری و نگارگری و پیشرفت برخی از علوم این دوره را بتوان با شکوه ترین دورهی تمدن ایرانی و اسلامی دانست. دورهی سلجوقی از نظرعلمی، به رشد و توسعهی قابل ملاحظه دست یافت. در این توسعه، باید از درگیری ها و چالشهای درون دینی بین فقیهان و حکیمان و صوفیان یاد کرد که زمینه نوعی مدارا و رواداری را به دنبال داشته و به تلطیف فضای فکر انجامیده بود، مؤثر دانست. در د ورهی سلجوقی از یک سو، مدارس نظامیه مروج تفکر دینی دولتی بود و تلاش داشت تا فضای سیاسی و دینی را تحت تأثیر خود قرار دهد، از سوی دیگر، در گوشهی دیگر از قلمرو وسیع سلجوقی در خوارزم تفکر معتزلی به رشد علوم عقلی یاری رساند؛ از جمله مهم ترین کتاب های پزشکی عالم اسلامی به نگارش درآمد. اگرچه در بخشی از این قلمرو اندیشهی نقل گرای غزالی طوفان برپا می کرد، اما هنوز سنت گرایی عقل گرای ابن سینا آن قدر فربه و پویا بود که تا پایان حیات سلجوقیان، ردیه نویسی بر آثار ابن سینا شاخصهی اظهار وجود در جرگهی عالمان بوده است. این چالشهای فکری در یک فضای تساهل و تغییر و تبدیل در ذائقهی علمی ایرانیان به توسعهی علوم انجامید. هرچند، این دوره را دورهی رونق چالشهای مذهبی یاد می کنند؛ اما باید اشاره کرد، از این چالش ها، اندیشههای دینی نو نیز به وجود آمد که می توان اندیشهی اسماعیلی گری را نام برد که رقیب سرسخن در عرصهی سیاست عملی و نظری و فقاهت اشعری بود. تفکرشیعی امامی نیز دوران پرشکوهی را گذراند اگر در دورهی آل بویه از منظر تولید متون شیعی توفیق داشت در دورهی سلجوقی دورهی تقریب و ادغام دو مکتب شیعی قم و بغداد در مکتب نجف بوده است و در عرصهی سیاست نیز کارآمدی قابل قبولی از خود نشان داد. تعارض دو جریان رقیب یعنی اسماعیلی و اشعری گری فضا را برای شیعه فراهم نمود و تعداد قابل توجه از وزرای سلجوقیان از شیعیان امامی برگزیده شدند. این ویژگی دینی دورهی سلجوقی سبب شد تا آنان بیش از سامانیان و ال بویه از خلافت عباسی دور شوند و مبنای مشروعیت خود را منحصر به خلافت نکنند و چه بسا مبنای جدیدی بیابند که به نظر می رسد در جستجوی تفکر جایگزین، تفکر ایرانی را در عرصهی فرهنگ و سیاست برگزیدند. اگر سامانیان پارسی گوی، به زبان و ادب فارسی رونقی دادند، اما از نظر مذهبی و مشروعیت دینی به شدت وابسته خلافت عربی بودند. آل بویه ایرانی تبار نیز در اواخر تحت تأثیر عربی گرایی قرار گرفتنند و سلاطین آن به فرهنگ و تمدن عربی بیش از فرهنگ و تمدن ایرانی علاقه نشان دادند، اما سلجوقیان در دورهی عرب گرایی به حفظ و حراست از تفکر و زبان پارسی همت گماشتند. | یکی از ادوار باشکوه تمدن و فرهنگ ایرانی در گسترهی تاریخ چند هزارسالهی این سرزمین کهن، دورهی سلجوقی است که به حق باید از آن به «عصر سلجوقی» یاد کرد. با وجود اهمیتی که تمدن ایران در این دوره دارد، پژوهشهای انجام شده مخصوصا به زبان فارسی تناسبی با این درجه اهمیت ندارد. ادبیات، هنر، معماری و علوم مختلف در این دوره پیشرفت فراوانی داشت، به نحوی که شاید در ابعادی چون معماری و نگارگری و پیشرفت برخی از علوم این دوره را بتوان با شکوه ترین دورهی تمدن ایرانی و اسلامی دانست. دورهی سلجوقی از نظرعلمی، به رشد و توسعهی قابل ملاحظه دست یافت. در این توسعه، باید از درگیری ها و چالشهای درون دینی بین فقیهان و حکیمان و صوفیان یاد کرد که زمینه نوعی مدارا و رواداری را به دنبال داشته و به تلطیف فضای فکر انجامیده بود، مؤثر دانست. در د ورهی سلجوقی از یک سو، مدارس نظامیه مروج تفکر دینی دولتی بود و تلاش داشت تا فضای سیاسی و دینی را تحت تأثیر خود قرار دهد، از سوی دیگر، در گوشهی دیگر از قلمرو وسیع سلجوقی در خوارزم تفکر معتزلی به رشد علوم عقلی یاری رساند؛ از جمله مهم ترین کتاب های پزشکی عالم اسلامی به نگارش درآمد. اگرچه در بخشی از این قلمرو اندیشهی نقل گرای غزالی طوفان برپا می کرد، اما هنوز سنت گرایی عقل گرای ابن سینا آن قدر فربه و پویا بود که تا پایان حیات سلجوقیان، ردیه نویسی بر آثار ابن سینا شاخصهی اظهار وجود در جرگهی عالمان بوده است. این چالشهای فکری در یک فضای تساهل و تغییر و تبدیل در ذائقهی علمی ایرانیان به توسعهی علوم انجامید. هرچند، این دوره را دورهی رونق چالشهای مذهبی یاد می کنند؛ اما باید اشاره کرد، از این چالش ها، اندیشههای دینی نو نیز به وجود آمد که می توان اندیشهی اسماعیلی گری را نام برد که رقیب سرسخن در عرصهی سیاست عملی و نظری و فقاهت اشعری بود. تفکرشیعی امامی نیز دوران پرشکوهی را گذراند اگر در دورهی آل بویه از منظر تولید متون شیعی توفیق داشت در دورهی سلجوقی دورهی تقریب و ادغام دو مکتب شیعی قم و بغداد در مکتب نجف بوده است و در عرصهی سیاست نیز کارآمدی قابل قبولی از خود نشان داد. تعارض دو جریان رقیب یعنی اسماعیلی و اشعری گری فضا را برای شیعه فراهم نمود و تعداد قابل توجه از وزرای سلجوقیان از شیعیان امامی برگزیده شدند. این ویژگی دینی دورهی سلجوقی سبب شد تا آنان بیش از سامانیان و ال بویه از خلافت عباسی دور شوند و مبنای مشروعیت خود را منحصر به خلافت نکنند و چه بسا مبنای جدیدی بیابند که به نظر می رسد در جستجوی تفکر جایگزین، تفکر ایرانی را در عرصهی فرهنگ و سیاست برگزیدند. اگر سامانیان پارسی گوی، به زبان و ادب فارسی رونقی دادند، اما از نظر مذهبی و مشروعیت دینی به شدت وابسته خلافت عربی بودند. آل بویه ایرانی تبار نیز در اواخر تحت تأثیر عربی گرایی قرار گرفتنند و سلاطین آن به فرهنگ و تمدن عربی بیش از فرهنگ و تمدن ایرانی علاقه نشان دادند، اما سلجوقیان در دورهی عرب گرایی به حفظ و حراست از تفکر و زبان پارسی همت گماشتند. | ||
تنوع طلبی ذائقهی ایرانی تنها در عرصهی علوم محدود نماند بلکه در هنر و صنعت نیز دیده شد. هرچند گفته | تنوع طلبی ذائقهی ایرانی تنها در عرصهی علوم محدود نماند بلکه در هنر و صنعت نیز دیده شد. هرچند گفته میشود که هنر دورهی سلجوقی تداوم هنر سامانی و غزنوی بود، اما واقعیت آن است که هنر و صنعت سلجوقی از نظر کمیت و کیفیت فاصلهی زیادی با گذشتهی خود پیدا کرد. نگارگری این دوره توانست عنصر ایرانی نهفته در نقاشیهای مانی و عنصراسلامی را در هم بیامیزد و مکتب نوینی ایجاد کند که از آن به مکتب نگارگری سلجوقی یاد شده است. سفال گری و نگارگری بر روی سفال و فلزکاری نیز دورهی پررونقی را سپری کرد. | ||
دورهی سلجوقی در عرصهی ادب فارسی و عربی نیز از ادوار پسین و پیشین خود عقب نماند. اگر دورهی سامانی، دورهی زایش ادبیات فارسی است، بی شک دورهی سلجوقی یکی از حلقههای تکاملی ادب فارسی در نثر و شعر است. متون فارسی در دو سبک ساده و متکلف مصنوع به موازات هم ادامه یافت. به نظر نمی رسد که یکی بر دیگری غلبهی کیفی و کمی یافته باشد. متون اندرزنامه نویسی و سیاست نامه نویسی از قابلوس نامه تا سیرالملوک نویسی و نصیحه الملوک نویسی به تکامل رسید و متون دورههای بعدی را باید حاشیه نویسی یا تفسیر متون اندرزنامه نویسی این دوره تلقی کرد. هرچند دورهی سلجوقی را دورهی غلبهی کلام اشعری می دانند، اما مقالات این مجموعه نشان میدهد که تفکر سیاسی و دینی قابل اعتنایی در سیرالملوک ها و شریعت نامه نویسی پدید آمد. اندیشهی شاهی آرمانی که در دورهی باستان جریان داشت، در این دوره بازپرداخته و به رونق رسید که در دورهی معاصر از آن اندیشهی ایرانشهری را برداشت کردند. هرچند اندیشهی ایرانشهری امروزه موافقان و مخالفان جدی دارد اما برآمدن این اندیشه با هر اسم و نامی قابل بیان باشد، در دورهی سلجوقی به رونق رسید و نه تنها در متون اندیشهای بلکه در متون تاریخ نگاری نیز تجلی یافت البته باید اشاره کرد که در عرصهی تاریخ نگاریف سلجوقیان کارنامه قابل قبولی ارائه ندادند که در مجموعهی حاضر به دلایل امتناع آن اشاره رفته است. | دورهی سلجوقی در عرصهی ادب فارسی و عربی نیز از ادوار پسین و پیشین خود عقب نماند. اگر دورهی سامانی، دورهی زایش ادبیات فارسی است، بی شک دورهی سلجوقی یکی از حلقههای تکاملی ادب فارسی در نثر و شعر است. متون فارسی در دو سبک ساده و متکلف مصنوع به موازات هم ادامه یافت. به نظر نمی رسد که یکی بر دیگری غلبهی کیفی و کمی یافته باشد. متون اندرزنامه نویسی و سیاست نامه نویسی از قابلوس نامه تا سیرالملوک نویسی و نصیحه الملوک نویسی به تکامل رسید و متون دورههای بعدی را باید حاشیه نویسی یا تفسیر متون اندرزنامه نویسی این دوره تلقی کرد. هرچند دورهی سلجوقی را دورهی غلبهی کلام اشعری می دانند، اما مقالات این مجموعه نشان میدهد که تفکر سیاسی و دینی قابل اعتنایی در سیرالملوک ها و شریعت نامه نویسی پدید آمد. اندیشهی شاهی آرمانی که در دورهی باستان جریان داشت، در این دوره بازپرداخته و به رونق رسید که در دورهی معاصر از آن اندیشهی ایرانشهری را برداشت کردند. هرچند اندیشهی ایرانشهری امروزه موافقان و مخالفان جدی دارد اما برآمدن این اندیشه با هر اسم و نامی قابل بیان باشد، در دورهی سلجوقی به رونق رسید و نه تنها در متون اندیشهای بلکه در متون تاریخ نگاری نیز تجلی یافت البته باید اشاره کرد که در عرصهی تاریخ نگاریف سلجوقیان کارنامه قابل قبولی ارائه ندادند که در مجموعهی حاضر به دلایل امتناع آن اشاره رفته است. | ||
عرصهی عرفان و تصوف یکی دیگر از عرصههای پررونق دورهی سلجوقی بود. در تصوف این دوره به نظریه پردازی و بعد مناسکی توجه ویژهای شد. تصوف از زی زهدگرایی صرف رهایی یافت و به متن جامعه آمد. دراین تکامل تقریب بین فقه و شریعت با تصوف به وضوح دیده | عرصهی عرفان و تصوف یکی دیگر از عرصههای پررونق دورهی سلجوقی بود. در تصوف این دوره به نظریه پردازی و بعد مناسکی توجه ویژهای شد. تصوف از زی زهدگرایی صرف رهایی یافت و به متن جامعه آمد. دراین تکامل تقریب بین فقه و شریعت با تصوف به وضوح دیده میشود. روند رو به تزاید این تقریب دورههای پیشین، برجستگی این دوره را نیافته بود. در سایهی بزرگان صوفی دورهی سلجوقی مکتب تصوف خراسان تا سدهها بر تفکر صوفیانه در ایران و اناطولی سایه انداخت، حتی نگرش توحیدی مکتب خراسان بعدها مبنای وحدت وجود ابن عربی شده و ریشه در آن داشت. تصوف دورهی سلجوقی تنها به تصوف شریعتمدار محدود نماند بلکه هم زمان در عراق عجم و آذربایجان مکتب تصوف عاشقانه نیز جایی برای خود یافت و این دو مکتب در اناطولی به هم رسیدند و در قامت مولانای خراسانی رومی و شمس تبریزی تجلی یافت. | ||
عناوین برخی از مقالات: | عناوین برخی از مقالات: |