۱۱۱٬۴۳۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''ارنست نولته، سیمای یک تاریخاندیش''' تألیف [[گرلیش، زیگرفرید|زیگرفرید گرلیش]]، ترجمۀ [[تدینی، مهدی|مهدی تدینی]]؛ آنچه که نولته را با بیش از نیم قرن پژوهش و اندیشه ورزی در گسترهی تاریخ ایدئولوژی جاودانه یکند تاریخ اندیشی اوست. او تاریخ نگاری فیلسوف بود که عینیات تاریخ را دستمایهی اندیشه گری دربارهی اکنون و آینده میکرد و منظور از تاریخ اندیشی نیز همین است. | '''ارنست نولته، سیمای یک تاریخاندیش''' تألیف [[گرلیش، زیگرفرید|زیگرفرید گرلیش]]، ترجمۀ [[تدینی، مهدی|مهدی تدینی]]؛ آنچه که نولته را با بیش از نیم قرن پژوهش و اندیشه ورزی در گسترهی تاریخ ایدئولوژی جاودانه یکند تاریخ اندیشی اوست. او تاریخ نگاری فیلسوف بود که عینیات تاریخ را دستمایهی اندیشه گری دربارهی اکنون و آینده میکرد و منظور از تاریخ اندیشی نیز همین است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
نولته در دههی 1960 با آثار درخشانی در حوزهی فاشیسم پژوهی به عرصه اندیشه گام نهاد. و پس از تکمیل پدیدارشناسی فاشیسم در دو دههی بعد با آثاری دربارهی مارکسیم، انقلاب صنعتی، جنگ سرد و جنگ داخلی جهانی، فراز و فرود ایدئولوژیهای عصر جدید را از آغاز تا پایان بررسی کرد. در میانهی دههی 1980 مناقشهی نظری میان او و یورگن هابرماس جنجالی بزرگ در آلمان پدید آورد که خیل گستردهای از روزنامه نگاران، نویسندگاه، تاریخ نگاران و متفکران را به درون خود کشید. نولته پس از دعوای تاریخ نگاران به نگارش آثاری فلسفی تر دربارهی وجود تاریخی انسان و تاریخ اندیشی پرداخت. او که شاگرد مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی بود، به تاریخ دانی فلسفه پرداز تبدیل شد. و صندلیاش را در جایی میان تاریخ و فلسفه نهاد و با آمیختن این دو، مجموعهای ارزشمند از کتابها را در زمینهی تاریخ اندیشی به رشتهی تحریر در آورد. <ref> [https://www.historylib.com/books/2186 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | نولته در دههی 1960 با آثار درخشانی در حوزهی فاشیسم پژوهی به عرصه اندیشه گام نهاد. و پس از تکمیل پدیدارشناسی فاشیسم در دو دههی بعد با آثاری دربارهی مارکسیم، انقلاب صنعتی، جنگ سرد و جنگ داخلی جهانی، فراز و فرود ایدئولوژیهای عصر جدید را از آغاز تا پایان بررسی کرد. در میانهی دههی 1980 مناقشهی نظری میان او و [[یورگن هابرماس]] جنجالی بزرگ در آلمان پدید آورد که خیل گستردهای از روزنامه نگاران، نویسندگاه، تاریخ نگاران و متفکران را به درون خود کشید. نولته پس از دعوای تاریخ نگاران به نگارش آثاری فلسفی تر دربارهی وجود تاریخی انسان و تاریخ اندیشی پرداخت. او که شاگرد مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی بود، به تاریخ دانی فلسفه پرداز تبدیل شد. و صندلیاش را در جایی میان تاریخ و فلسفه نهاد و با آمیختن این دو، مجموعهای ارزشمند از کتابها را در زمینهی تاریخ اندیشی به رشتهی تحریر در آورد. <ref> [https://www.historylib.com/books/2186 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |