۱٬۱۲۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = ابن برهان، عبدالواحد بن على عكبری | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابن بَرْهان، ابوالقاسم، عبدالواحد بن على عُكْبَری | نامهای دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = عل...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''ابن بَرْهان، ابوالقاسم، عبدالواحد بن على عُكْبَری''' (ح 375- 456ق/ح 985-1064م)، فقیه، نحوی، لغوی، نسابه، متكلم و محدث. | '''ابن بَرْهان، ابوالقاسم، عبدالواحد بن على عُكْبَری''' (ح 375- 456ق/ح 985-1064م)، فقیه، نحوی، لغوی، نسابه، متكلم و محدث. | ||
==نسب، زادگاه، محل زندگی== | ==نسب، زادگاه، محل زندگی== | ||
باخرزی نام پدر وی را حسین ذكر كرده است. ولى تاریخنگاران قبل و بعد از او در اینكه نام پدر وی، على بوده است اتفاق نظر دارند. برهان نیز نام یكى از نیاكان اوست. وی اندكى بیش از 80 سال داشت كه وفات یافت. برخى تاریخ درگذشت وی را450ق/ 1058م و یا 442ق/1050م دانستهاند، ولى هیچ یك از این دو گفته درست نیست، زیرا باخرزی او را در 455ق در بغداد دیده است. | |||
از آنجا كه همگان وی را به شهرك عكبرا در نزدیكى بغداد نسبت دادهاند، شاید بتوان پنداشت كه در آن شهرك زاده شده است. از دوران كودكى و جوانى او اطلاعى در دست نیست، همین قدر مىدانیم كه در بغداد، در مجلس درس بسیاری از علما حاضر مىشد و ادب، فقه و كلام را نزد آنان مىآموخت. | از آنجا كه همگان وی را به شهرك عكبرا در نزدیكى بغداد نسبت دادهاند، شاید بتوان پنداشت كه در آن شهرك زاده شده است. از دوران كودكى و جوانى او اطلاعى در دست نیست، همین قدر مىدانیم كه در بغداد، در مجلس درس بسیاری از علما حاضر مىشد و ادب، فقه و كلام را نزد آنان مىآموخت. | ||
==خصایص اخلاقی== | ==خصایص اخلاقی== | ||
خوی شگفت و عادات غریب او موجب شده است كه بسیاری از نویسندگان به خصایص اخلاقى او اشاره كنند. مثلاً نوشتهاند او مردی تندخوی بود و یا آوردهاند كه اگر با شاگردان خود خوشرفتاری مىكرد، حتماً از او آثاری مكتوب باقى مىماند، زیرا وی از دانش، توشهای فراوان اندوخته بود. | خوی شگفت و عادات غریب او موجب شده است كه بسیاری از نویسندگان به خصایص اخلاقى او اشاره كنند. مثلاً نوشتهاند او مردی تندخوی بود و یا آوردهاند كه اگر با شاگردان خود خوشرفتاری مىكرد، حتماً از او آثاری مكتوب باقى مىماند، زیرا وی از دانش، توشهای فراوان اندوخته بود. |
ویرایش