پرش به محتوا

بيان الأصول (صافي، لطف‌الله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محقق خوانسارى' به 'محقق خوانسارى '
جز (جایگزینی متن - 'آیت‌الله' به 'آیت‌الله ')
جز (جایگزینی متن - 'محقق خوانسارى' به 'محقق خوانسارى ')
خط ۵۷: خط ۵۷:
نويسنده، در مباحث اصول، از مشتق تا مبحث برائت را از محضر آیت‌الله بروجردى(ره) بهره برده است، اما به جهت تكميل مباحث اصولى كتاب، مباحث مقدم بر مشتق و متأخر از برائت تا آخر مبحث اجتهاد و تقليد را از كتاب«الحاشية على كفاية الاصول»(تقريرات درس آیت‌الله بروجردى در بروجرد، به قلم شيخ بهاء الدين حجتى بروجردى)، به مباحث كتاب افزوده است.
نويسنده، در مباحث اصول، از مشتق تا مبحث برائت را از محضر آیت‌الله بروجردى(ره) بهره برده است، اما به جهت تكميل مباحث اصولى كتاب، مباحث مقدم بر مشتق و متأخر از برائت تا آخر مبحث اجتهاد و تقليد را از كتاب«الحاشية على كفاية الاصول»(تقريرات درس آیت‌الله بروجردى در بروجرد، به قلم شيخ بهاء الدين حجتى بروجردى)، به مباحث كتاب افزوده است.


يكى از شيوه‌هاى تحقيقى آیت‌الله بروجردى(ره) اين بوده است كه مباحث علمى را ريشه‌يابى و تطور هر مسئله را در طى قرن‌ها بررسى مى‌كرده‌اند؛ به‌عنوان مثال دليل انسداد را بر مسلك متأخرين، از محقق خوانسارى مخصوصاً شيخ و محقق خراسانى و نيز به مسلك بزرگانى كه قبل از محقق خوانسارى متعرض اين دليل شده بيان نموده‌اند و در نهايت حجيت خبر واحد را اثبات كرده‌اند، نه حجيت مطلق ظن را.
يكى از شيوه‌هاى تحقيقى آیت‌الله بروجردى(ره) اين بوده است كه مباحث علمى را ريشه‌يابى و تطور هر مسئله را در طى قرن‌ها بررسى مى‌كرده‌اند؛ به‌عنوان مثال دليل انسداد را بر مسلك متأخرين، از [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]]  مخصوصاً شيخ و محقق خراسانى و نيز به مسلك بزرگانى كه قبل از [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]]  متعرض اين دليل شده بيان نموده‌اند و در نهايت حجيت خبر واحد را اثبات كرده‌اند، نه حجيت مطلق ظن را.


ايشان با تسلطى كه بر اصول داشتند و حتى صاحب ابتكاراتى نيز در آن بوده‌اند، در مقام استنباط، بسيار اندك به اصول عمليه تمسك مى‌كردند و علت اين استغنا از تمسك به اصول عمليه، تخصص كامل ايشان در فهم روايات و دقتى بود كه در آنها به كار مى‌بردند و حسن سليقه‌اى بود كه در رفع تعارض بين اخبار متعارض داشتند. در عين حال به علم اصول و نياز فقيه به آن بسيار تأكيد داشتند و دليل آن حاشيه مفصل و دقيق و عميقى است كه بر كفايه استادشان مرقوم فرموده‌اند.
ايشان با تسلطى كه بر اصول داشتند و حتى صاحب ابتكاراتى نيز در آن بوده‌اند، در مقام استنباط، بسيار اندك به اصول عمليه تمسك مى‌كردند و علت اين استغنا از تمسك به اصول عمليه، تخصص كامل ايشان در فهم روايات و دقتى بود كه در آنها به كار مى‌بردند و حسن سليقه‌اى بود كه در رفع تعارض بين اخبار متعارض داشتند. در عين حال به علم اصول و نياز فقيه به آن بسيار تأكيد داشتند و دليل آن حاشيه مفصل و دقيق و عميقى است كه بر كفايه استادشان مرقوم فرموده‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش