پرش به محتوا

حورانی، آلبرت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دانشگاه ها' به 'دانشگاه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]')
جز (جایگزینی متن - 'دانشگاه ها' به 'دانشگاه‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۶: خط ۴۶:


==تدریس و تحقیق==
==تدریس و تحقیق==
حورانی پس ‌از آن به لبنان رفت و دو سال در دانشگاه آمریکایی بیروت، در رشته علوم سیاسی، تدریس کرد. با شروع جنگ جهانی دوم در 1318ش/1939، به لندن بازگشت و تا 1322ش/1943، در مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی، زیر نظر [[آرنولد توینبی]] و [[همیلتون گیب]]، از خاورشناسان معروف، به پژوهش پرداخت. وی از 1322 تا 1324ش/1943-1945 نیز در دفتر نماینده دولت انگلیس در قاهره و پس‌ از آن در دفتر عرب در لندن به تحقیق اشتغال داشت. در 1327ش/1948، عضو هیئت‌ علمی کالج مادلن گردید و در 1332ش/1953، در همین دانشگاه، به‌عنوان نخستین مدیر مرکز [مطالعات] خاورمیانه در کالج سنت آنتونی برگزیده شد. وی در پیشرفت مطالعات خاورمیانه سهم بسزایی داشت، تا اینکه در 1359ش/1980، بازنشسته شد. پس از بازنشستگی همچنان به فعالیت‌های علمی ادامه داد و گاهی در سمت استاد مدعو، در دانشگاه‌هایی چون دانشگاه شیکاگو و هاروارد تدریس کرد. دانشگاه هاروارد کوشید وی را برای مدیریت مرکز مطالعات خاورمیانه جذب کند، اما او نپذیرفت.
حورانی پس ‌از آن به لبنان رفت و دو سال در دانشگاه آمریکایی بیروت، در رشته علوم سیاسی، تدریس کرد. با شروع جنگ جهانی دوم در 1318ش/1939، به لندن بازگشت و تا 1322ش/1943، در مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی، زیر نظر [[آرنولد توینبی]] و [[همیلتون گیب]]، از خاورشناسان معروف، به پژوهش پرداخت. وی از 1322 تا 1324ش/1943-1945 نیز در دفتر نماینده دولت انگلیس در قاهره و پس‌ از آن در دفتر عرب در لندن به تحقیق اشتغال داشت. در 1327ش/1948، عضو هیئت‌ علمی کالج مادلن گردید و در 1332ش/1953، در همین دانشگاه، به‌عنوان نخستین مدیر مرکز [مطالعات] خاورمیانه در کالج سنت آنتونی برگزیده شد. وی در پیشرفت مطالعات خاورمیانه سهم بسزایی داشت، تا اینکه در 1359ش/1980، بازنشسته شد. پس از بازنشستگی همچنان به فعالیت‌های علمی ادامه داد و گاهی در سمت استاد مدعو، در دانشگاه‌هایی چون دانشگاه شیکاگو و هاروارد تدریس کرد. دانشگاه‌هاروارد کوشید وی را برای مدیریت مرکز مطالعات خاورمیانه جذب کند، اما او نپذیرفت.


حورانی در نوشته‌های خود به معرفی مردم خاورمیانه و اندیشه‌های آنان و طرح‌ها و راه‌های آنان برای تمدن‌سازی پرداخته و همچنین درک دانشمندان اروپایی را از خاورمیانه و اسلام بررسی کرده است. وی مانند ابن ‌خلدون و آرنولد توینبی، در آثار خود واحد مطالعه را تمدن و حوزه تمدنی قرار داده است؛ حوزه تمدنی و تمدن مورد نظر او جهانی است که بر اساس آموزه اسلام و به وساطت زبان عربی شکل گرفته و به‌عنوان جهان اسلام قابل‌ تعریف و شناسایی است. از دیدگاه حورانی، اگرچه آشنایی اروپاییان با اسلام در ابتدا بسیار ناقص و غیر اصولی بود و ده قرن با جهان اسلام در چالش مذهبی و فکری بودند، اما از قرن دهم/شانزدهم، به بعد آشنایی آنان با اسلام بیشتر شد و پژوهش‌های جدی و گسترده‌ای را برای درک بیشتر ماهیت اسلام انجام دادند. از سوی دیگر، در جهان اسلام نیز اندیشمندان مسلمان ضمن آشنایی با آموزه‌های غربی، برای برون‌رفت از بحران‌های پیش رو و رفع موانع پیشرفت سه راهکار در پیش گرفتند: گروهی که جهان جدید و تحولات کشورهای غربی را نماینده فرهنگ بشری، فضائل مدنی و دموکراسی تلقی می‌کردند، غرب‌گرایی را در پیش گرفتند. گروه دوم، راز عقب‌ماندگی مسلمانان را دوری از آموزه‌های اسلامی می‌دانستند و در پی احیای تعلیمات اسلامی بودند و گروه سوم، راه رهایی را در روی آوردن جهان عرب به ملی‌گرایی عربی و اتحاد عرب بر اساس زبان مشترک می‌دانستند. حورانی توضیح داده است که مفهوم ملی‌گرایی مدرن بر اساس زبان مشترک و جامعه سیاسیِ کاملاً مجزا، در جهان اسلام پدید نیامد. او از سه نوع ملی‌گرایی در منطقه خاورمیانه نام می‌برد که به‌ترتیب زمان ظهورشان عبارتند از: نوعی ملی‌گرایی که وی از آن به ملی‌گرایی دینی یاد می‌کند؛ ملی‌گرایی سرزمینی یا منطقه‌گرایانه، که به عقیده او شباهت‌هایی با ملی‌گرایی اروپایی دارد و ملی‌گرایی قومی و زبانی که در عصر حاضر نیرومندترین و نافذترین نوع تفکر سیاسی در خاورمیانه است. به‌طورکلی، آثار حورانی منشأ بسیاری از اندیشه‌های تازه و مباحث جدی شده است. بسیاری از دانشجویان و نویسندگان امور خاورمیانه، او را پدر فکری خود بشمار آورده و مشی او را دنبال نموده‌اند. رسانه‌های گروهی نیز همواره با وی درباره خاورمیانه مشورت می‌کردند.
حورانی در نوشته‌های خود به معرفی مردم خاورمیانه و اندیشه‌های آنان و طرح‌ها و راه‌های آنان برای تمدن‌سازی پرداخته و همچنین درک دانشمندان اروپایی را از خاورمیانه و اسلام بررسی کرده است. وی مانند ابن ‌خلدون و آرنولد توینبی، در آثار خود واحد مطالعه را تمدن و حوزه تمدنی قرار داده است؛ حوزه تمدنی و تمدن مورد نظر او جهانی است که بر اساس آموزه اسلام و به وساطت زبان عربی شکل گرفته و به‌عنوان جهان اسلام قابل‌ تعریف و شناسایی است. از دیدگاه حورانی، اگرچه آشنایی اروپاییان با اسلام در ابتدا بسیار ناقص و غیر اصولی بود و ده قرن با جهان اسلام در چالش مذهبی و فکری بودند، اما از قرن دهم/شانزدهم، به بعد آشنایی آنان با اسلام بیشتر شد و پژوهش‌های جدی و گسترده‌ای را برای درک بیشتر ماهیت اسلام انجام دادند. از سوی دیگر، در جهان اسلام نیز اندیشمندان مسلمان ضمن آشنایی با آموزه‌های غربی، برای برون‌رفت از بحران‌های پیش رو و رفع موانع پیشرفت سه راهکار در پیش گرفتند: گروهی که جهان جدید و تحولات کشورهای غربی را نماینده فرهنگ بشری، فضائل مدنی و دموکراسی تلقی می‌کردند، غرب‌گرایی را در پیش گرفتند. گروه دوم، راز عقب‌ماندگی مسلمانان را دوری از آموزه‌های اسلامی می‌دانستند و در پی احیای تعلیمات اسلامی بودند و گروه سوم، راه رهایی را در روی آوردن جهان عرب به ملی‌گرایی عربی و اتحاد عرب بر اساس زبان مشترک می‌دانستند. حورانی توضیح داده است که مفهوم ملی‌گرایی مدرن بر اساس زبان مشترک و جامعه سیاسیِ کاملاً مجزا، در جهان اسلام پدید نیامد. او از سه نوع ملی‌گرایی در منطقه خاورمیانه نام می‌برد که به‌ترتیب زمان ظهورشان عبارتند از: نوعی ملی‌گرایی که وی از آن به ملی‌گرایی دینی یاد می‌کند؛ ملی‌گرایی سرزمینی یا منطقه‌گرایانه، که به عقیده او شباهت‌هایی با ملی‌گرایی اروپایی دارد و ملی‌گرایی قومی و زبانی که در عصر حاضر نیرومندترین و نافذترین نوع تفکر سیاسی در خاورمیانه است. به‌طورکلی، آثار حورانی منشأ بسیاری از اندیشه‌های تازه و مباحث جدی شده است. بسیاری از دانشجویان و نویسندگان امور خاورمیانه، او را پدر فکری خود بشمار آورده و مشی او را دنبال نموده‌اند. رسانه‌های گروهی نیز همواره با وی درباره خاورمیانه مشورت می‌کردند.