پرش به محتوا

دومین یادنامه علامه طباطبائی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى'
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
جز (جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى')
خط ۸۰: خط ۸۰:




«دومين يادنامه علامه طباطبائى»، حاوى مقالاتى است كه در كنگره علامه طباطبايى به پاس تجليل از مقام وى، در دومين سال از رحلت اين عالم، توسط عده‌اى از علما و بزرگان ارائه شده و به همت مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران گردآورى، چاپ و منتشر شده است.
«دومين يادنامه علامه طباطبائى»، حاوى مقالاتى است كه در كنگره [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] به پاس تجليل از مقام وى، در دومين سال از رحلت اين عالم، توسط عده‌اى از علما و بزرگان ارائه شده و به همت مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران گردآورى، چاپ و منتشر شده است.


كتاب با شعرى از صلاح الصاوي با عنوان «العشق دائن و مدان» آغاز شده است. سپس چهارده مقاله از علما و بزرگان آمده كه چهار مقاله پايانى آن از تأليفات علماى غير ايرانى است.
كتاب با شعرى از صلاح الصاوي با عنوان «العشق دائن و مدان» آغاز شده است. سپس چهارده مقاله از علما و بزرگان آمده كه چهار مقاله پايانى آن از تأليفات علماى غير ايرانى است.
خط ۹۶: خط ۹۶:
بيشتر مقالات كتاب، بحث‌هاى فلسفى يا بحث‌هايى است كه با فلسفه مرتبط است و چون اين‌گونه بحث‌ها، بحث‌هايى است دقيق، عميق و دامنه‌دار، گزارش درباره محتواى مقالات مزبور در اين مختصر ميسر نيست.
بيشتر مقالات كتاب، بحث‌هاى فلسفى يا بحث‌هايى است كه با فلسفه مرتبط است و چون اين‌گونه بحث‌ها، بحث‌هايى است دقيق، عميق و دامنه‌دار، گزارش درباره محتواى مقالات مزبور در اين مختصر ميسر نيست.


نهمين مقاله با نام «جامعيت علامه طباطبايى»، تأليف [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] مى‌باشد. ايشان با يادآورى اينكه برخى از بزرگان همچون سيبويه، تك‌بعدى هستند و برخى ديگر چون [[شيخ مفيد]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و... داراى بعدهاى متعددى مى‌باشند، مى‌گويد: علامه طباطبايى نيز چون [[شيخ مفيد]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] داراى ابعاد متعددى بودند و هرگز نمى‌توان بعد فكرى و روحى او را در علم و دانش خاصى خلاصه كرد و به شخصيت او از زاويه واحدى نگريست <ref>ر.ك: متن كتاب، ص279 و 280</ref>.
نهمين مقاله با نام «جامعيت [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]»، تأليف [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] مى‌باشد. ايشان با يادآورى اينكه برخى از بزرگان همچون سيبويه، تك‌بعدى هستند و برخى ديگر چون [[شيخ مفيد]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و... داراى بعدهاى متعددى مى‌باشند، مى‌گويد: [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] نيز چون [[شيخ مفيد]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] داراى ابعاد متعددى بودند و هرگز نمى‌توان بعد فكرى و روحى او را در علم و دانش خاصى خلاصه كرد و به شخصيت او از زاويه واحدى نگريست <ref>ر.ك: متن كتاب، ص279 و 280</ref>.


سپس به ابعاد علمى ايشان اشاره مى‌كند؛ ابعادى چون بعد تفسيرى، فلسفى، اخلاقى و علمى، فقهى و اصولى، حديثى، رياضى و فلكى و ادبى.
سپس به ابعاد علمى ايشان اشاره مى‌كند؛ ابعادى چون بعد تفسيرى، فلسفى، اخلاقى و علمى، فقهى و اصولى، حديثى، رياضى و فلكى و ادبى.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
وى از نظر عرفان علمى و عملى در درجه بسيار ممتازى قرار داشت. كتاب‌هاى «تمهيد القواعد» ابن تركه و «فتوحات» محي‌الدين و «شرح فصوص» را به‌دقت خوانده و هضم كرده بود. گذشته از اين، زير نظر استاد سير و سلوك بزرگى، مانند حاج ميرزا على‌آقاى قاضى رشد و پرورش يافته بود <ref>ر.ك: همان، ص295</ref>.
وى از نظر عرفان علمى و عملى در درجه بسيار ممتازى قرار داشت. كتاب‌هاى «تمهيد القواعد» ابن تركه و «فتوحات» محي‌الدين و «شرح فصوص» را به‌دقت خوانده و هضم كرده بود. گذشته از اين، زير نظر استاد سير و سلوك بزرگى، مانند حاج ميرزا على‌آقاى قاضى رشد و پرورش يافته بود <ref>ر.ك: همان، ص295</ref>.


مؤلف در پايان اين مقاله، دو خصيصه از خصيصه‌هاى اخلاقى و روحى علامه طباطبايى را متذكر مى‌شوند:
مؤلف در پايان اين مقاله، دو خصيصه از خصيصه‌هاى اخلاقى و روحى [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] را متذكر مى‌شوند:


1. حفظ مفاهيم اسلامى: علامه طباطبايى هرگز اجازه نمى‌داد كه مفاهيم اسلامى با انديشه‌هاى غربى و شرقى آميخته شود و براى همين انگيزه بود كه كتاب «وحى يا شعور مرموز» را نگاشت و اين موقعى بود كه يكى از متفكران هندى با ايشان پيرامون وحى به بحث نشست و اصرار داشت كه پيامبران را مصلحان بزرگ اجتماعى و وحى آنها را از طريق نبوغ توجيه كند....
1. حفظ مفاهيم اسلامى: [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] هرگز اجازه نمى‌داد كه مفاهيم اسلامى با انديشه‌هاى غربى و شرقى آميخته شود و براى همين انگيزه بود كه كتاب «وحى يا شعور مرموز» را نگاشت و اين موقعى بود كه يكى از متفكران هندى با ايشان پيرامون وحى به بحث نشست و اصرار داشت كه پيامبران را مصلحان بزرگ اجتماعى و وحى آنها را از طريق نبوغ توجيه كند....


2. ولايت خاندان رسالت: محبت خاندان رسالت، خميره حضرت استاد بود. او نسبت به امامان معصوم، عشق مى‌روزيد و در مقابل سخنان آنان، سراسر خضوع و تسليم بود. حتى آنجا كه خبرى از نظر سند و يا مضمون نارسا بود، آن را به‌گونه‌اى ظريف كنار مى‌گذاشت و... <ref>ر.ك: همان، ص302 و 303</ref>.
2. ولايت خاندان رسالت: محبت خاندان رسالت، خميره حضرت استاد بود. او نسبت به امامان معصوم، عشق مى‌روزيد و در مقابل سخنان آنان، سراسر خضوع و تسليم بود. حتى آنجا كه خبرى از نظر سند و يا مضمون نارسا بود، آن را به‌گونه‌اى ظريف كنار مى‌گذاشت و... <ref>ر.ك: همان، ص302 و 303</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش