۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسولالله') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام' به 'حجتالاسلام') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''تاریخ اجتهادشان را نمیگفتند''' | '''تاریخ اجتهادشان را نمیگفتند''' | ||
حجتالاسلام [[سید حمید روحانی]]: دیر زمانی من و مرحوم [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی]] در نجف اشراف کوشیدیم که تاریخ به اجتهاد رسیدن امام را از زبان ایشان بشنویم، لیکن در این باره هرگز پاسخی ندادند. | |||
'''من نمیخواهم مرجع شوم''' | '''من نمیخواهم مرجع شوم''' | ||
حجتالاسلام [[مرتضی صادقی تهران]]<nowiki/>ی: در اوایل مبارزات که اعلامیههای متعددی از امام صادر میشد، یکی از علمای تهران توسط بنده پیامی به امام در قم فرستاد به این مضمون که چون حضرت عالی در اعداد مراجع و صاحبان رساله عملیه هستید، زیبنده شما نیست این اندازه زیاد اعلامیه بدهید. قدری آنها را کمتر کنید. وقتی بنده پیام را به امام تقدیم کردم: فرمودند: «سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید من نمیخواهم مرجع بشوم، میخواهم به وظیفه عمل کنم». | |||
'''از جان ایشان محافظت کنید''' | '''از جان ایشان محافظت کنید''' | ||
حجتالاسلام و المسلمین [[احمد سالک کاشانی]]: «پس از شهادت شهید محراب [[آیتالله صدوقی]]، امام شورای عالی فرماندهی سپاه را که من به دلیل مسئولیت بسیج مستضعفین در آن عضویت داشتم، احضار فرمودند. ایشان به شورا تکلیف کردند که خودشان را باید حفظ بکنند.بعد از ادامه صحبتهایشان از شهید [[آیتالله اشرفی اصفهانی]] به طور خاص نام برده و فرمودند: شما مکلف هستید که از جان ایشان محافظت بکنید. پس از فرمایش امام هیئاتی به کرمانشاه رفت تا بنا به دستور امام تدابیر لازم را برای محافظت از مرحوم اشرفی اتخاذ کنند. مأموریت این هیئات که بنده عضو آن بودم 15 روز طول کشید و اقدامات متعددی هم صورت پذیرفت». | |||
'''تقیّه مربوط به فروع اسلام است نه اصول آن''' | '''تقیّه مربوط به فروع اسلام است نه اصول آن''' |