۱۰۷٬۱۰۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن ها ' به 'نها ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ب های ' به 'بهای ') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
[[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید]] از معدود عالمان و دانشمندان مشهور معتزلی قرن هشتم هجری است که در بسیاری از دانشهای آن روزگار، دارای تألیفاتی است. شرح نهجالبلاغهی وی یکی از ماندگارترین | [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید]] از معدود عالمان و دانشمندان مشهور معتزلی قرن هشتم هجری است که در بسیاری از دانشهای آن روزگار، دارای تألیفاتی است. شرح نهجالبلاغهی وی یکی از ماندگارترین کتابهای اوست. [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید]] در شرح نهجالبلاغه از منابع گوناگون شفاهی و مکتوب بهره برده است. یکی از عالمان و دانشورانی که وی محضر علمی او را درک کرده، ابوجعفر یحیی بن ابی زید علوی مشهور به نقیب البصرة یا ابوجعفر النقیب است. [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید]] در شرح خود بارها این شخصیت را با عبارتها و تعبیرات گوناگون ستوده است. گفتنی است با همه مهارت و ورزیدگی ابوجعفر النقیب در دانشهای آن روز از قبیل کلام، تاریخ، فقه الحدیث، ادبیات و ...، تألیفی از او به جای نمانده است؛ لذا تنها راه دست یابی به افکار و اندیشههای او رجوع به شرح [[نهجالبلاغة (صبحی صالح)|نهجالبلاغه]]<nowiki/>ی شاگر فاضلش [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید]] است. | ||
ابوجعفر النقیب دو ویژگی دیگر نیز دارد که او را از بقیهی هم طرازان خود ممتاز کرده است؛ یکی اعتدال و میانه روی است که با وجود آنکه در عصری می زیست که بازار مجادلات کلامی داغ بوده و زمینه برای موضع گیریهای تند و خارج از انصاف فراهم بوده است هیچ گاه از جاده اعتدال و انصاف خارج نگشته است. وی در بحثهایی که با شاگرد فاضلش ابن ابیالحدید دارد در عین تقابل عقیدتی که میان آن دو آشکارا دیده میشود هیچ گاه زبانش را آلوده به ناسزا نکرده است و دیگری حریت و آزاداندیشی اوست که در ارائهی دیدگاههای خود، هیچ گاه در بند تعصبات فرقهای نشده بلکه تلاشش در رسیدن به حقیقت بوده است؛ شاید بتوان ادعا کرد که او در قرن ششم و اوایل قرن هفتم تجسم اعتدال، عقل گرایی و آزاداندیشی بوده است. | ابوجعفر النقیب دو ویژگی دیگر نیز دارد که او را از بقیهی هم طرازان خود ممتاز کرده است؛ یکی اعتدال و میانه روی است که با وجود آنکه در عصری می زیست که بازار مجادلات کلامی داغ بوده و زمینه برای موضع گیریهای تند و خارج از انصاف فراهم بوده است هیچ گاه از جاده اعتدال و انصاف خارج نگشته است. وی در بحثهایی که با شاگرد فاضلش ابن ابیالحدید دارد در عین تقابل عقیدتی که میان آن دو آشکارا دیده میشود هیچ گاه زبانش را آلوده به ناسزا نکرده است و دیگری حریت و آزاداندیشی اوست که در ارائهی دیدگاههای خود، هیچ گاه در بند تعصبات فرقهای نشده بلکه تلاشش در رسیدن به حقیقت بوده است؛ شاید بتوان ادعا کرد که او در قرن ششم و اوایل قرن هفتم تجسم اعتدال، عقل گرایی و آزاداندیشی بوده است. |