۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ب های ' به 'بهای ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
کتاب پیش رو از آثار اولیه و عمدهی مولف است. او در این اثر، این فرضیهی عام را مطرح میکند که فهم تطور و صیرورت تاریخ عربی اسلامی از مجرای نظرات [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب این تاریخ بهتر صورت میگیرد. او بعدها این فرضیه را میپرورد بتواند برخی عوامل موثر را معرفی کند. همان عواملی که پیش تر در این کتاب برجسته شده بود. تأثیر پذیری جابری از [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در جای جای آثار او نمایان است. این تأثیرپذیری حتی در به کارگیری مفاهیم و الفاظ نیز قابل ردگیری است. فارغ از منظر بالا، این کتاب عمق، کلیت و نوآوری اندیشههای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را به صورت درخوری نشان می دهد. همچنین به روشنی این ادعای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را مینمایاند که علم عمران یک علم کاملا نوبنیاد بود که از دانشهای پیشین تمدن عربی - در شاخههای مختلفش - متفاوت، و بدیع است. هم به این دلیل و دلایل دیگری که خواهیم دید این اثر از بهترین آثار نوشته شده در باب اندیشههای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] است. | کتاب پیش رو از آثار اولیه و عمدهی مولف است. او در این اثر، این فرضیهی عام را مطرح میکند که فهم تطور و صیرورت تاریخ عربی اسلامی از مجرای نظرات [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب این تاریخ بهتر صورت میگیرد. او بعدها این فرضیه را میپرورد بتواند برخی عوامل موثر را معرفی کند. همان عواملی که پیش تر در این کتاب برجسته شده بود. تأثیر پذیری جابری از [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در جای جای آثار او نمایان است. این تأثیرپذیری حتی در به کارگیری مفاهیم و الفاظ نیز قابل ردگیری است. فارغ از منظر بالا، این کتاب عمق، کلیت و نوآوری اندیشههای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را به صورت درخوری نشان می دهد. همچنین به روشنی این ادعای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را مینمایاند که علم عمران یک علم کاملا نوبنیاد بود که از دانشهای پیشین تمدن عربی - در شاخههای مختلفش - متفاوت، و بدیع است. هم به این دلیل و دلایل دیگری که خواهیم دید این اثر از بهترین آثار نوشته شده در باب اندیشههای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] است. | ||
مقدمهی کتاب [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] از حیث بحث و مطالعه اشباع شده است اگرچه بخش عمدهی ابهامی که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان با آن روبه رو هستند از خود مقدمهی [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] سرچشمه میگیرد. چون جملات سربسته و واژگان بدون شرح و | مقدمهی کتاب [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] از حیث بحث و مطالعه اشباع شده است اگرچه بخش عمدهی ابهامی که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان با آن روبه رو هستند از خود مقدمهی [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] سرچشمه میگیرد. چون جملات سربسته و واژگان بدون شرح و ترکیبهای پیچیدهای که هر پژوهشگری را گیج و منگ میکند در آن فراوان است. [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] پژوهان اکثرا برای تأکید بر اصالت اندیشهها و نوآوری نظریههای او و برای ستایش از وی به عنوان اندیشمندی مبتکر که هیچ یک از پیشینیان، چه یونانی و چه مسلمان، بر او پیشی نگرفتهاند به بسیاری از آرای وی روی آوردهاند که در حوزهی سیاست و اجتماع و اقتصاد گفته است. بسیاری از کسانی که این راه را برگزیدهاند به یقین معتقدند که اندیشهی بشری تنها زمانی متوجه حقایق اجتماعی و سیاسی کشف شده توسط [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] شد که مقدمهی او پس از پنج سده از زمان مرگش به چاپ رسیده بود. و بدین ترتیب آنان وقتی به یادآوری آرای [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] میپردازند ذهنشان به سوی سایر اندیشمندان سمت و سو میگیرد و به دیگر پیشاهنگان بزرگ مطالعات اجتماعی نوین ورهبران مذاهب اجتماعی و اقتصادی دوران حاضر می گراید. خطای روش شناختی از همین جا آب می خورد، خطایی که بسیاری از دوستداران [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] با اینکه آن را تذکر می دهند در گردابش افتادهاند. و منظور از آن خطا نگرشی است که با دیدهی اکنون مینگرد و از مبدأ اندیشهی معاصر می آغازد تا آرا و نظریههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی وارده در مقدمه را بفهمد. در حالی که اندیشهی اجتماعی هماره به دورهای که در آن جلوه گر شده و به گرفتاریهای مردمان آن دوره وابسته است؛ از این رو، هویت حقیقی خویش و دلالت صحیح خود را از دست خواهد داد، اگر برای فهم آن در پرتو دادههای دورهای دیگر بکوشیم که تفاوت گستردهای با آن دوره دارد؛ همچون تفاوت آشکار و ملموسی که میان همهی حوزههای دورهی میانه با دورهی معاصر وجود دارد. این درست همان نکتهای است که [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] در باب آن هشدارمان می دهد، آن گاه که با قدرت پای میفشارد که «از اغلاط پوشیدهی تاریخ، از یاد بردن این اصل است که احوال امتها و نسلها در نتیجهی تبدل و تغییر اعصار و گذشت روزگار تغییر میپذیرد».<ref> [https://www.historylib.com/books/2395 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |