۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
جز (جایگزینی متن - 'ابنخلكان' به 'ابنخلكان') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابنعدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم. | پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابنعدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم. | ||
بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابننديم و جاحظ و ابنخلكان و [[ذهبى]]، او علامه در نسبشناسى و اخبار عرب و ايّام و وقايع آن بوده است. وى در ساير علوم اسلامى نيز دست داشته و از او دراينباره ذكر نام شده هر چند اثرى در دست نيست. او همه علم خود را در نسبشناسى از پدرش كه به تأييد بسيارى از رجالشناسان از علماى رجال بوده و از صحابه خاصّ امام باقر(ع) بوده، اخذ كرده است. هشام، مباحث نسبشناسى پدرش را نظم و توسعه داد و بيش از او به منابع اصلى و اسناد مكتوب، مانند تواريخ حيره و فرس، رجوع كرد و به اين وسيله مهارت و توانايى خويش را در فهم معناى وظيفه علمى مورخ نشان داد. | بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابننديم و جاحظ و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] و [[ذهبى]]، او علامه در نسبشناسى و اخبار عرب و ايّام و وقايع آن بوده است. وى در ساير علوم اسلامى نيز دست داشته و از او دراينباره ذكر نام شده هر چند اثرى در دست نيست. او همه علم خود را در نسبشناسى از پدرش كه به تأييد بسيارى از رجالشناسان از علماى رجال بوده و از صحابه خاصّ امام باقر(ع) بوده، اخذ كرده است. هشام، مباحث نسبشناسى پدرش را نظم و توسعه داد و بيش از او به منابع اصلى و اسناد مكتوب، مانند تواريخ حيره و فرس، رجوع كرد و به اين وسيله مهارت و توانايى خويش را در فهم معناى وظيفه علمى مورخ نشان داد. | ||
«جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى در باره انساب گرديد. وى در اين اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نويسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آميخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در اين علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است. | «جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى در باره انساب گرديد. وى در اين اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نويسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آميخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در اين علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است. |
ویرایش