۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه نویسی ' به 'هنویسی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسولالله') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
رساله دارای چند منهج است که هر منهجی در واقع فصلی جدا از دیگر فصول است، به طور کلّی 8 منهج در این کتاب وجود دارد که فواصل آنها بسیار کوتاه است. لحن شیخ در این رساله یاد آور جملات فصیح و بلیغ [[امام علی(ع)]] در [[نهجالبلاغة (صبحی صالح)|نهجالبلاغه]] است که کلمات در اوج و بلوغ و در هارمونی کامل و با قوافی و جناس عالی مطرح شده است. در المنهج الاول آمده است: | رساله دارای چند منهج است که هر منهجی در واقع فصلی جدا از دیگر فصول است، به طور کلّی 8 منهج در این کتاب وجود دارد که فواصل آنها بسیار کوتاه است. لحن شیخ در این رساله یاد آور جملات فصیح و بلیغ [[امام علی(ع)]] در [[نهجالبلاغة (صبحی صالح)|نهجالبلاغه]] است که کلمات در اوج و بلوغ و در هارمونی کامل و با قوافی و جناس عالی مطرح شده است. در المنهج الاول آمده است: | ||
فی تعب الفقیر السّالک فی طریق التّصوّف سألتنی وفّقک الله تعالی عن حلیۀ الفقیر الصّادق اجعل یا أخی زادک التّقوی، و بضاعتک الافلاس، و سفرک الآخرۀ، و انفاسک المراحل، و منزلک القبر، و قرینک الصّبر، و صاحبک الیقین، و تدبیرک العجز، و حرکاتک السّکون، وبیتک الخلوۀ، و طعامک الجوع، و شرابک الدّمع، و لباسک الفقر، و نومک محاسبۀ العمر، و سادتک رکبتک، و مجلسک المسجد، و درسک الحکمۀ، و نظرک العبرة، و مراقبک الجیاد[الحیاء]، و رفیقک التّوفیق، و سمتک حُسن الخُلق، و معلّمک القناعۀ، و صلوتک الوداع، و صومک الصّمت، و همّک النّار، و فرحک الجنّۀ، و صحّتک الیأس، و مرضک الطّمع، و مذکّرک المقابر، و واعظک الأیّام، و مطربک الحزن، و سماعک ذکر الموت، و رقصک رفض الدّنیا و اریابها، و سلاحک[صلاحک] الوضوء، و مرکبک الورع، و خصمک الشّیطان، و عدوّک النّفس، و سجنک الدّنیا، و سجّانک الهوی، ولیلک التّضرّع، و نهارک الإستغفار و الإستعداد للموت، و حاصلک الوقت، و حصنک الدّین، و شعارک الشّرع، و حدیثک کتاب الله تعالی، و رأس ما لک حُسن الظنّ بالله، و حرفتک الصّلوۀ علی | فی تعب الفقیر السّالک فی طریق التّصوّف سألتنی وفّقک الله تعالی عن حلیۀ الفقیر الصّادق اجعل یا أخی زادک التّقوی، و بضاعتک الافلاس، و سفرک الآخرۀ، و انفاسک المراحل، و منزلک القبر، و قرینک الصّبر، و صاحبک الیقین، و تدبیرک العجز، و حرکاتک السّکون، وبیتک الخلوۀ، و طعامک الجوع، و شرابک الدّمع، و لباسک الفقر، و نومک محاسبۀ العمر، و سادتک رکبتک، و مجلسک المسجد، و درسک الحکمۀ، و نظرک العبرة، و مراقبک الجیاد[الحیاء]، و رفیقک التّوفیق، و سمتک حُسن الخُلق، و معلّمک القناعۀ، و صلوتک الوداع، و صومک الصّمت، و همّک النّار، و فرحک الجنّۀ، و صحّتک الیأس، و مرضک الطّمع، و مذکّرک المقابر، و واعظک الأیّام، و مطربک الحزن، و سماعک ذکر الموت، و رقصک رفض الدّنیا و اریابها، و سلاحک[صلاحک] الوضوء، و مرکبک الورع، و خصمک الشّیطان، و عدوّک النّفس، و سجنک الدّنیا، و سجّانک الهوی، ولیلک التّضرّع، و نهارک الإستغفار و الإستعداد للموت، و حاصلک الوقت، و حصنک الدّین، و شعارک الشّرع، و حدیثک کتاب الله تعالی، و رأس ما لک حُسن الظنّ بالله، و حرفتک الصّلوۀ علی رسولالله صلّی الله علیه و آله و سلّم، و عادتک الدّعا لجمیع المسلمین، و أمنک العمل الصّالح، و خوفک ردّ العمل و سوء الخاتمۀ و غایۀ همّتک الله تعالی و قصاری هواک هذا نعت الفقیر و سمته و ماعداً ذاک فأمانی و غرور فاذا وفقت و فعلت عشت حرّاً و مت فارغاً و قمت بحمدالله تعالی من القبر أمناً و دخلت الجنّۀ سعیداً انشاءالله تعالی<ref>متن، صص 58-57</ref>. | ||
منهج دوم در خصوص محبت و خاصه محبت خداوند و چگونگی وصول به حق سخن گفته است<ref>متن، ص 59</ref>. منهج سوّم از ادب و آداب خلوت و اصلاح حال قلب مطالبی را بیان کرده است<ref>متن، صص 62-59</ref>. منهج چهارم اختصاص به معرفت نفس اختصاص دارد، این نفس همان است که در عرفان به آن میپردازند، یعنی نفس امّاره و نه نفس ناطقهی فلاسفه، چنان که شیخ بیان میکند: «إعلم أنّ الله تعالی خلق النّفس شرّ الاشیاء و هی بین جنبیک» که مراد از نفس همان است که در قرآن نسبت به آن هشدار داده است. <ref>متن، ص 62</ref>. منهج پنجم در خصوص راه سلوک است که چه چیزهایی باید مراعات شود و از چه چیزهایی باید پرهیز گردد<ref>متن، صص 65-67</ref>. منهج ششم از دنیا و آخرت و از بهشت و دوزخ و راه آن سخن میگوید<ref>متن، صص 68-67</ref>. منهج هفتم از صفت و حقیقت دنیا میگوید و هشدارهای سلوکی را به مانند تازیانه بر ایشان فرود میآورد و بیدارباشی کامل را رقم میزند<ref>متن، صص 69-68</ref>. و منهج آخر از راه هدایت و ضلالت و از اسباب آن میگوید و سخن آخر را ختم به توحید میکند و درک و فهم و حرکت در توحید را شرط نجات و رستگاری میخواند<ref>متن، صص 70-69</ref>. | منهج دوم در خصوص محبت و خاصه محبت خداوند و چگونگی وصول به حق سخن گفته است<ref>متن، ص 59</ref>. منهج سوّم از ادب و آداب خلوت و اصلاح حال قلب مطالبی را بیان کرده است<ref>متن، صص 62-59</ref>. منهج چهارم اختصاص به معرفت نفس اختصاص دارد، این نفس همان است که در عرفان به آن میپردازند، یعنی نفس امّاره و نه نفس ناطقهی فلاسفه، چنان که شیخ بیان میکند: «إعلم أنّ الله تعالی خلق النّفس شرّ الاشیاء و هی بین جنبیک» که مراد از نفس همان است که در قرآن نسبت به آن هشدار داده است. <ref>متن، ص 62</ref>. منهج پنجم در خصوص راه سلوک است که چه چیزهایی باید مراعات شود و از چه چیزهایی باید پرهیز گردد<ref>متن، صص 65-67</ref>. منهج ششم از دنیا و آخرت و از بهشت و دوزخ و راه آن سخن میگوید<ref>متن، صص 68-67</ref>. منهج هفتم از صفت و حقیقت دنیا میگوید و هشدارهای سلوکی را به مانند تازیانه بر ایشان فرود میآورد و بیدارباشی کامل را رقم میزند<ref>متن، صص 69-68</ref>. و منهج آخر از راه هدایت و ضلالت و از اسباب آن میگوید و سخن آخر را ختم به توحید میکند و درک و فهم و حرکت در توحید را شرط نجات و رستگاری میخواند<ref>متن، صص 70-69</ref>. |