۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' میتوان') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی اش ' به 'یاش ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ساختار کتاب== | ==ساختار کتاب== | ||
در سال 1285 ش، انقلاب مشروطیت ایران سلطنت مشروطه پارلمانی را جایگیزن نظام دیرپای استبداد مطلقه کرد. این تحول تنها به عرصهی سیاسی محدود نماند و با افتتاح مجلس شورای ملی، انتشار روزنامههای آزاد، متشکل شدن مردم در انجمنها و بعدا در احزاب سیاسی، تدوین قانون اساسی و متمم آن و ... به تدریج ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم پیدا کرد. هر یک از اقشار و طبقات جامه با استفاده از امکانابات و فرصتهای ناشی از انقلاب، نظرات و مطالبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود را مطرح کردند و برای دستیابی به آن کوشیدند. از سال 1285 ش به بعد، زنان تجدد طلب و تحول خواه ایران هم، به رغم شمار اندک شان، در صدد بر آمدند تحولی در شرایط زندگی زنان پدید آورند. به این منظور، آنها برای دستیابی به حقوق فردی و اجتماعی و نوسازی شرایط زندگی زن ایرانی، تشکل های عمدتا فرهنگی و اجتماعی تشکیل دادند، مدارس دخترانه را با اتکا به سرمایه و امکانات خویش تأسیس کردند، فرهنگ مرد سالار را به چالش کشیدند، طرح ها و برنامههای اصلاح سیاسی و اجتماعی ارائه کردند، به پاسداری از انقلاب مشروطه و دستاوردهای آن برخاستند. مناسبات سنتی حاکم بر خانواده را نقادی و روزنامهها و مجلههای خود را منتشر کردند، شیوههای نوین خانه داری و بچه داری را آموزش دادند، با همتایان آسیایی و اروپایی خود مرتبط شدند و ...؛ به عبارت دیگر، زنان عصر مشروطه بنیانهای نهضت اجتماعی زن ایرانی برای احقاق حقوق فردی و | در سال 1285 ش، انقلاب مشروطیت ایران سلطنت مشروطه پارلمانی را جایگیزن نظام دیرپای استبداد مطلقه کرد. این تحول تنها به عرصهی سیاسی محدود نماند و با افتتاح مجلس شورای ملی، انتشار روزنامههای آزاد، متشکل شدن مردم در انجمنها و بعدا در احزاب سیاسی، تدوین قانون اساسی و متمم آن و ... به تدریج ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم پیدا کرد. هر یک از اقشار و طبقات جامه با استفاده از امکانابات و فرصتهای ناشی از انقلاب، نظرات و مطالبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود را مطرح کردند و برای دستیابی به آن کوشیدند. از سال 1285 ش به بعد، زنان تجدد طلب و تحول خواه ایران هم، به رغم شمار اندک شان، در صدد بر آمدند تحولی در شرایط زندگی زنان پدید آورند. به این منظور، آنها برای دستیابی به حقوق فردی و اجتماعی و نوسازی شرایط زندگی زن ایرانی، تشکل های عمدتا فرهنگی و اجتماعی تشکیل دادند، مدارس دخترانه را با اتکا به سرمایه و امکانات خویش تأسیس کردند، فرهنگ مرد سالار را به چالش کشیدند، طرح ها و برنامههای اصلاح سیاسی و اجتماعی ارائه کردند، به پاسداری از انقلاب مشروطه و دستاوردهای آن برخاستند. مناسبات سنتی حاکم بر خانواده را نقادی و روزنامهها و مجلههای خود را منتشر کردند، شیوههای نوین خانه داری و بچه داری را آموزش دادند، با همتایان آسیایی و اروپایی خود مرتبط شدند و ...؛ به عبارت دیگر، زنان عصر مشروطه بنیانهای نهضت اجتماعی زن ایرانی برای احقاق حقوق فردی و اجتماعیاش را در قرن بیستم پی افکند و با فعالیتهای پیگیر خود توانستند بر پارهای از موانع غلبه کنند و به برخی از مطالبات اولیهی فردی و اجتماعی زن ایرانی دست یابند. این جنبش غیر سیاسی بود که ابتدا به کندی شکل گرفت. فعالان آن با ایجاد تشکلها و انتشار روزنامهها و مجلهها نه تنها هدف ها و مطالبات خود را مطرح کردند بلکه توانستند توجه عدهای از دختران جوانی را که در مدرسههای دخترانه تحصیل میکردند به خود جلب کنند و نسل دیگری از فعالان حقوق زنان را پرورش دهند. این جنبش در سال های پایانی سلطنت قاجار تشکیل شد و سنتهای مبارزاتی جنبش زن ایرانی را که با انقلاب مشروطه آغاز شده بود در سال های 1301 تا 1314 ش ادامه داد. مجموعهی حاضر در دو بخش به بحث و بررسی پیرامون این جمعیت میپردازد.<ref> [https://www.historylib.com/books/2363 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |