۱۴۶٬۲۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ترین' به 'یترین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می پ' به ' میپ') |
||
| خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
فصل 13) نتیجه | فصل 13) نتیجه | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
نوشتار حاضر به حساس ترین دورهی تاریخ کشور | نوشتار حاضر به حساس ترین دورهی تاریخ کشور میپردازد، و آن مسئلهی ایلات و عشایر در دورهی 1298 تا 1304 شمسی است. در این دوره که نقطهی عطفی در تاریخ معاصر ایران شمرده میشود، «پهلوی اول»، پس از طی مراحلی چند بر اریکهی قدرت سوار میشود و ضمن نخستین کارهایی که میکند، برچیدن ایلات و سران آن است، اما او سیاست خود را با توسل به قوهی قهریه و استفاده از زور پیش می برد. دولت انگلستان نیز که در به کارآوردن او سهمی مؤثر دارد، در اواخر این دوره علنا به کمکش می شتابد. سیاست انگلیس در مورد عشایر دو قسمت دارد: در دورهی ضعف دولت مرکزی، برای حفظ منافع خود در ایران، بر خانها و رهبران ایلات تکیه میکند، اما با قدرت گرفتن رضاخان، سیاستش را عوض میکند و تدریجا رضاخان را مرکز ثقل خود قرار می دهد، زیرا برای حفظ منافع خود او را فرد مهم تری می داند. عشایر و نحوهی زندگی ایلی و عشایری در این دوره رنگی تراژیک به خود می گیرد. مسئلهی سرکوب عشایر با سیاست مخرب پهلوی اول در واقع تا 1941 به طول می انجامد و طی آن فجایع فراوان رخ می دهد. این مسئله اگرچه به ظاهر تا تاریخ اخیر طول می کشد، ولی از آنجا که با روشی خشن و مخرب انجام می گیرد، عواقب مخرب آن تا به امروز باقی است و گاه به گاه صورتی از خود را در زندگی اجتماعی ما نشان می دهد.<ref> [https://www.historylib.com/books/2396 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||