۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آية الله ' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'امام خمينى' به 'امام خمينى') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''ديوان امام، مجموعه اشعار امام خمينى(س)'''، از آثار ممتاز ادبى - عرفانى، به زبان فارسى و در موضوع عشق به معشوق حقيقى؛ يعنى حضرت حق تبارك و تعالى و ديگر موضوعات عرفانى و اخلاقى است كه در زمانها و مكانهاى مختلف قبل و بعد از انقلاب اسلامى، سروده شده است. | '''ديوان امام، مجموعه اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](س)'''، از آثار ممتاز ادبى - عرفانى، به زبان فارسى و در موضوع عشق به معشوق حقيقى؛ يعنى حضرت حق تبارك و تعالى و ديگر موضوعات عرفانى و اخلاقى است كه در زمانها و مكانهاى مختلف قبل و بعد از انقلاب اسلامى، سروده شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
=== مقدمات === | === مقدمات === | ||
در آغاز كتاب، ديباچهاى از ناشر و بعد مقدمهاى از خانم فاطمه طباطبايى، عروس امام خمينى و همسر مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى، آمده است. | در آغاز كتاب، ديباچهاى از ناشر و بعد مقدمهاى از خانم فاطمه طباطبايى، عروس [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و همسر مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى، آمده است. | ||
# ديباچه، اشارهاى است به منزلت عرفانى و ادبى امام خمينى و شيوه ايشان و تأثير پيشينيان بر آن جناب و تأثير آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، در باره سبكشناسى اشعار امام خمينى بيان كرده كه: «چنانكه مىدانيم صاحبنظران و محققان از اهل ادب، طبق ضوابط و معيارهايى، شعر پارسى را به ادوار چهارگانه؛ يعنى دورههاى سبك خراسانى و عراقى و هندى و عصر بازگشت منقسم ساختهاند. هرچند، اين مرزبندى به قطعيت اصول رياضى نيست، اما داراى مشخصاتى است كه بهطور كلى شيوه و سبك آثار را معين مىكند. با همين معيارها مىتوان گفت شعر امام از نظر شيوه، همان سبك عراقى است و آن بزرگ به همان سياق سخن گفته و به تتبع و پيروى سخنوران سبك عراقى پرداخته است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/26 ديوان امام، ص 26]</ref>. | # ديباچه، اشارهاى است به منزلت عرفانى و ادبى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و شيوه ايشان و تأثير پيشينيان بر آن جناب و تأثير آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، در باره سبكشناسى اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] بيان كرده كه: «چنانكه مىدانيم صاحبنظران و محققان از اهل ادب، طبق ضوابط و معيارهايى، شعر پارسى را به ادوار چهارگانه؛ يعنى دورههاى سبك خراسانى و عراقى و هندى و عصر بازگشت منقسم ساختهاند. هرچند، اين مرزبندى به قطعيت اصول رياضى نيست، اما داراى مشخصاتى است كه بهطور كلى شيوه و سبك آثار را معين مىكند. با همين معيارها مىتوان گفت شعر امام از نظر شيوه، همان سبك عراقى است و آن بزرگ به همان سياق سخن گفته و به تتبع و پيروى سخنوران سبك عراقى پرداخته است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/26 ديوان امام، ص 26]</ref>. | ||
# مقدمه خانم طباطبايى: سركار خانم فاطمه طباطبايى، در پيدايش بخشى از اشعار اين ديوان، نقشى داشته و امام خمينى بعضى از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخى از سرودههايش از روى محبت و صميميت با إشاره به نام كوچك او، بهصورت مخفف، فاطى آورده است، مانند رباعى«فلسفه»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>. | # مقدمه خانم طباطبايى: سركار خانم فاطمه طباطبايى، در پيدايش بخشى از اشعار اين ديوان، نقشى داشته و [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] بعضى از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخى از سرودههايش از روى محبت و صميميت با إشاره به نام كوچك او، بهصورت مخفف، فاطى آورده است، مانند رباعى«فلسفه»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''«فاطى» كه فنون فلسفه مىخواند''|2=''از فلسفه فاء و لام و سين مىداند''}} | {{ب|''«فاطى» كه فنون فلسفه مىخواند''|2=''از فلسفه فاء و لام و سين مىداند''}} | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=== متن اصلى === | === متن اصلى === | ||
بهطور كلى در اشعار امام | بهطور كلى در اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، از نظر هنرهاى شعرى و بلاغى، صنعتهاى ادبى گوناگونى، مانند«إرداف»، «إستثناء»، «إستدراك»، «إستعاره»، «إشتقاق»، «إلتفات»، «إنسجام»، «إيجاز»، «إيهام»، «تشبيه»، «تضاد» (مطابقه)، «تكرار» (تكرير)، «تلميح»، «توزيع»، «توشيح»، «جناس تام»، «جناس شبه اشتقاق» (إقتضاب)، «جناس لاحق»، «جناس مذيل»، «جناس مضارع»، «جناس مطرف»، «جناس وسط»، «حسن مطلع»، «حسن مقطع»، «حل و درج»، «رد القافية»، «رد المطلع»، «سياقة الأعداد»، «مبالغه»، «مجاز و مراعات النظير» به كار رفته و بهخوبى قابل مشاهده است. <ref>فرهنگ ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، ص31 - 48</ref>. بهطور مثال، در ديوان [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) حدود يكصد بار در ابيات مختلف، از تلميحات اسلامى و ايرانى استفاده شده است. <ref>مقاله«بررسى ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و تحليل تلميحات آن»، ص 37</ref>. | ||
اشعار امام | اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، سرشار از نكتهها و اصطلاحات عاشقانه و عرفانى است. او با بهرهگيرى وسيع از اصطلاحات عرفانى در دورانى كه اين اصطلاحات از سوى برخى متشرعين مورد هجمه و در معرض تهمت بود، جانى تازه به عرفان بخشيد و موجب تبرئه و احياى عرفاى راستين گرديد و از سوى ديگر به جهت شخصيت الهى و قابل ستايش خود و روى آوردن به عرفان حماسى، پويا و حركتآفرين كه به پيروزى و هدايت مقتدرانه انقلاب اسلامى در جهان منجر شد، عرفان اسلامى را از كنج انزوا و جنبه شخصى و درونى صرف، بيرون آورد و آن را با مفاهيم متعالى خود در سطح جامعه عموميت داد كه آثار و بركات اين انديشه بزرگ، نه تنها در ايران، بلكه در ميان مسلمانان مبارز كشورهاى ديگر بهوضوح جلوهگر است. | ||
شعر امام | شعر [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، بازتاب احساسات، عواطف و افكار او و متعلق به لحظات خلوت و انس با خداست. در آيينه شعر امام، صفاى درونى عرفاى راستين، آرامش قلبى مؤمنين و اميد به آيندهاى عارى از ظلم و بىعدالتى را مىتوان حس كرد. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 194</ref>. | ||
از نظر سبكشناسى ادبى، ميزان بهرهگيرى از واژگانى كه القاى حالت نشاط و اميد مىكنند در شعر امام بسيار زياد است؛ برخلاف خيلى از شاعران ديگر كه فضاى شعر و افكار آنها مشحون از پوچگرايى، يأس و بدبينى و سرخوردگى در زندگى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 202</ref>. | از نظر سبكشناسى ادبى، ميزان بهرهگيرى از واژگانى كه القاى حالت نشاط و اميد مىكنند در شعر امام بسيار زياد است؛ برخلاف خيلى از شاعران ديگر كه فضاى شعر و افكار آنها مشحون از پوچگرايى، يأس و بدبينى و سرخوردگى در زندگى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 202</ref>. | ||
جالب و گفتنى است كه در موارد اندكى كه فضاى نوميدى در اشعار امام ايجاد شده، ايشان به نحوى اميدسازى كرده، مانند غزل«رازگشايى» كه قدرى يأسآلود است، لذا امام خمينى در تاريخ 25 بهمن 1365، حاشيهاى كوتاه به نثر بر آن نوشته و به اين صورت آن را جبران و تصحيح و تصريح كرده است كه: «بس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست... ولى از رحمت خداوند متعال مأيوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است». <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>. | جالب و گفتنى است كه در موارد اندكى كه فضاى نوميدى در اشعار امام ايجاد شده، ايشان به نحوى اميدسازى كرده، مانند غزل«رازگشايى» كه قدرى يأسآلود است، لذا [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در تاريخ 25 بهمن 1365، حاشيهاى كوتاه به نثر بر آن نوشته و به اين صورت آن را جبران و تصحيح و تصريح كرده است كه: «بس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست... ولى از رحمت خداوند متعال مأيوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است». <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>. | ||
بىترديد اين شادابى معنوى و خوشبينى و اميد به زندگى، از باورهاى عميق دينى و دريافتها و جاذبههاى عالى عرفانى ايشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوانگرا، حركتآفرين، تأثيرگذار و داراى روحيه حماسى است كه حاكى از روح لطيف و بلند او و ايمان و يقين به وعدههاى الهى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 205</ref>. | بىترديد اين شادابى معنوى و خوشبينى و اميد به زندگى، از باورهاى عميق دينى و دريافتها و جاذبههاى عالى عرفانى ايشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوانگرا، حركتآفرين، تأثيرگذار و داراى روحيه حماسى است كه حاكى از روح لطيف و بلند او و ايمان و يقين به وعدههاى الهى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 205</ref>. | ||
==== غزل ==== | ==== غزل ==== | ||
بيشترين قالب شعرى مورد استفاده امام، غزل است كه در آنها از نظر سبكشناسى، اغلب، از غزلهاى حافظ شيرازى تأثير پذيرفته است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 197</ref>. | بيشترين قالب شعرى مورد استفاده امام، غزل است كه در آنها از نظر سبكشناسى، اغلب، از غزلهاى حافظ شيرازى تأثير پذيرفته است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 197</ref>. | ||
مهمترين موضوع مطرح شده در غزلهاى امام، مباحث عرفانى و بيان عشق به معشوق و معبود حقيقى است؛ با اين تفاوت كه عرفان امام(ره)، عرفانى حماسى، پويا و حركتآفرين است، نه تصوف راكد خزيده در كنج خانقاه و بريده از مردم. او در غزلياتش طبق سنت غزلسرايان عارف، در حد وسيعى از اصطلاحات عرفانى بهره جسته است؛ اصطلاحاتى چون: عشق، عاشق، معشوق، ساقى، مىخانه، ساغر، باده، مست، زلف، خال، رخ، لب، خرابات، ميكده، دير مغان، بت، بتخانه، رند، پير خرابات و دهها مورد ديگر. | مهمترين موضوع مطرح شده در غزلهاى امام، مباحث عرفانى و بيان عشق به معشوق و معبود حقيقى است؛ با اين تفاوت كه عرفان امام(ره)، عرفانى حماسى، پويا و حركتآفرين است، نه تصوف راكد خزيده در كنج خانقاه و بريده از مردم. او در غزلياتش طبق سنت غزلسرايان عارف، در حد وسيعى از اصطلاحات عرفانى بهره جسته است؛ اصطلاحاتى چون: عشق، عاشق، معشوق، ساقى، مىخانه، ساغر، باده، مست، زلف، خال، رخ، لب، خرابات، ميكده، دير مغان، بت، بتخانه، رند، پير خرابات و دهها مورد ديگر. | ||
روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل كه در آن مسائل عاشقانه مطرح مىشود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، يكى از ويژگىهاى اوست كه خدمتى بسيار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احياى عرفان راستين به حساب مىآيد كه از سوى ظاهربينان مورد تكفير و تحقير قرار مىگرفت. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 197 - 198</ref>. | روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل كه در آن مسائل عاشقانه مطرح مىشود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، يكى از ويژگىهاى اوست كه خدمتى بسيار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احياى عرفان راستين به حساب مىآيد كه از سوى ظاهربينان مورد تكفير و تحقير قرار مىگرفت. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 197 - 198</ref>. | ||
او عقيده دارد جمال يار، بىپرده ظاهر است، پس عيب از ماست كه نمىبينيم:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/52 ديوان امام، ص 52]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/49 ديوان امام، ص 49]</ref>. | او عقيده دارد جمال يار، بىپرده ظاهر است، پس عيب از ماست كه نمىبينيم:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/52 ديوان امام، ص 52]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/49 ديوان امام، ص 49]</ref>. | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
==== قصيده ==== | ==== قصيده ==== | ||
ديوان امام خمينى(ره) داراى سه قصيده زيبا و هنرمندانه است. ايشان اولين قصيده را به نام«مديحه نورَين نيرَين»، در مدح حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پيامبر(ص) و حضرت فاطمه معصومه(ع) دختر امام موسى بن جعفر(ع) سروده است. ايشان در اين قصيده از اصطلاحات فلسفى، مثل: واجب، ممكن، ازليت، ابديت، عرض، جوهر، نفس، موجود، معدوم، كون و مكان، ممكنات، باطل، علت، هستى و... و صنايع ادبى تضاد و مراعات نظير، فراوان، بهره جسته است. | ديوان [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) داراى سه قصيده زيبا و هنرمندانه است. ايشان اولين قصيده را به نام«مديحه نورَين نيرَين»، در مدح حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پيامبر(ص) و حضرت فاطمه معصومه(ع) دختر امام موسى بن جعفر(ع) سروده است. ايشان در اين قصيده از اصطلاحات فلسفى، مثل: واجب، ممكن، ازليت، ابديت، عرض، جوهر، نفس، موجود، معدوم، كون و مكان، ممكنات، باطل، علت، هستى و... و صنايع ادبى تضاد و مراعات نظير، فراوان، بهره جسته است. | ||
دو قصيده ديگر امام(ره) به نامهاى«قصيده بهاريه انتظار» و«در مدح ولى عصر(عج)»، در ستايش حضرت مهدى موعود(س) است كه در آن ضمن توصيف طبيعت زيباى بهارى، به پارهاى از اصطلاحات موسيقى كهن ايرانى اشاره كرده است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام | دو قصيده ديگر امام(ره) به نامهاى«قصيده بهاريه انتظار» و«در مدح ولى عصر(عج)»، در ستايش حضرت مهدى موعود(س) است كه در آن ضمن توصيف طبيعت زيباى بهارى، به پارهاى از اصطلاحات موسيقى كهن ايرانى اشاره كرده است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]»، ص 203 - 204</ref>. | ||
==== مسمط ==== | ==== مسمط ==== | ||
مسمط اول (در توصيف بهاران)، مدح حضرت مهدى موعود(عج) و نايبش، آیتاللهحاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى و مسمط دوم (حديث دل)، عاشقانه و پر از سوز و گداز عارفانه، در غم فراق از معشوق و عشق به حضرت حق تعالى است. امام | مسمط اول (در توصيف بهاران)، مدح حضرت مهدى موعود(عج) و نايبش، آیتاللهحاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى و مسمط دوم (حديث دل)، عاشقانه و پر از سوز و گداز عارفانه، در غم فراق از معشوق و عشق به حضرت حق تعالى است. [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، در مسمط دوم با اشاره به آيه '''إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَة عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً.''' <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/427 أحزاب، 72]</ref>، امانت مذكور را عبارت از عشق به حضرت حق دانسته است. | ||
==== ترجيعبند ==== | ==== ترجيعبند ==== | ||
در ترجيعبند 49 بيتى«نقطه عطف» كه سروده اواخر عمر مبارك امام خمينى (بهمن 1367ش) است، اين بيت: | در ترجيعبند 49 بيتى«نقطه عطف» كه سروده اواخر عمر مبارك [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] (بهمن 1367ش) است، اين بيت: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''اى نقطه عطف راز هستى''|2=''برگير ز دوست جام مستى''}} | {{ب|''اى نقطه عطف راز هستى''|2=''برگير ز دوست جام مستى''}} | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
==== قطعات و اشعار پراكنده ==== | ==== قطعات و اشعار پراكنده ==== | ||
در اين اشعار نيز گرايش عرفانى امام خمينى آشكار است و بهطور مثال در غزل كوتاه«باده»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/300 ديوان امام، ص 300]</ref> | در اين اشعار نيز گرايش عرفانى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] آشكار است و بهطور مثال در غزل كوتاه«باده»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/300 ديوان امام، ص 300]</ref> | ||
{{شعر}}{{ب|''ماه رمضان شد مى و مىخانه برافتاد''|2=''عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''ماه رمضان شد مى و مىخانه برافتاد''|2=''عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
=== دو نكته پايانى === | === دو نكته پايانى === | ||
# نسبت همه اشعار موجود در اين ديوان، به امام | # نسبت همه اشعار موجود در اين ديوان، به [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، قطعى است، زيرا از همه شعرها نسخهاى دستنويس به خط مبارك ايشان موجود است، بهجز دو مورد: | ||
## قصيده«در مدح ولى عصر(عج)» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/263 ديوان امام، ص 263]</ref>. هرچند انتساب اين قصيده به امام خمينى قطعى نيست، ولى مجموعه قراين و تحقيقات، صحت اين نسبت را تأييد مىكند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/380 ديوان امام، ص 380]</ref>.<br />منظور از«انگليسى»، در شكوائيه بيت 35:<br />{{شعر}}{{ب|''تا به كى بر ما روا باشد جفاى انگليسى''|2=''آن كه در ظلم و ستم فرد است و او را نيست ثانى''}}{{پایان شعر}}<br />رضاخان پهلوى است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/266 ديوان امام، ص 266]</ref>. | ## قصيده«در مدح ولى عصر(عج)» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/263 ديوان امام، ص 263]</ref>. هرچند انتساب اين قصيده به [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] قطعى نيست، ولى مجموعه قراين و تحقيقات، صحت اين نسبت را تأييد مىكند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/380 ديوان امام، ص 380]</ref>.<br />منظور از«انگليسى»، در شكوائيه بيت 35:<br />{{شعر}}{{ب|''تا به كى بر ما روا باشد جفاى انگليسى''|2=''آن كه در ظلم و ستم فرد است و او را نيست ثانى''}}{{پایان شعر}}<br />رضاخان پهلوى است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/266 ديوان امام، ص 266]</ref>. | ||
## دو بيت آغازين شعر«بشارت باد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. اين دو بيت، منسوب به امام است و نسخهاى دستنويس به خط ايشان از اين شعر، موجود نيست. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. | ## دو بيت آغازين شعر«بشارت باد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. اين دو بيت، منسوب به امام است و نسخهاى دستنويس به خط ايشان از اين شعر، موجود نيست. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. | ||
# هرچند تخلص شعرى امام | # هرچند تخلص شعرى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، «هندى» بوده، ولى چندان تقيدى به ذكر آن در شعرها نداشته و به همين علت، اين تخلص، نه در همه اشعار، بلكه فقط دوازده بار در غزلهاى«سخن دل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/50 ديوان امام، ص 50]</ref>، «حسرت روى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/68 ديوان امام، ص 68]</ref>، «اخگر غم» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/78 ديوان امام، ص 78]</ref>، «صبح اميد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/81 ديوان امام، ص 81]</ref>، «خضر راه» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/92 ديوان امام، ص 92]</ref>، «عروس صبح» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/128 ديوان امام، ص 128]</ref>، «پير مغان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/131 ديوان امام، ص 131]</ref>، «آيينه جان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/139 ديوان امام، ص 139]</ref>، «شب وصل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/156 ديوان امام، ص 156]</ref>، مسمط«در توصيف بهاران» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/279 ديوان امام، ص 279]</ref>، قصيده«در مدح نورَين نيرَين» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/257 ديوان امام، ص 257]</ref> و قطعه«آب زندگانى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/299 ديوان امام، ص 299]</ref> ذكر شده است. | ||
=== برخى از نكتههاى مرتبط با مباحث عرفانى === | === برخى از نكتههاى مرتبط با مباحث عرفانى === | ||
# امام خمينى در چند مورد از حسين بن منصور حلاج، صوفى مشهور و صاحب شطحِ«أنا الحق» نام برده و از جمله در غزل«چشم بيمار»، گويى او را عارف و عاشق واقعى شمرده و چنين سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref><br />{{شعر}}{{ب|''فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم''|2=''همچو منصور خريدار سرِ دار شدم''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعى«لافِ أنا الحق»، منتقدانه وى را وابسته به خود و نارسته از دنيا دانسته و چنين گفته:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>.{{شعر}}{{ب|''تا منصورى لاف أنا الحق بزنى''|2=''ناديده جمال دوست غوغا فكنى''}}{{ب|''دك كن جبل خودى خود چون موسى''|2=''تا جلوه كند جمال او بى أرنى''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعى«خودبين» نيز به او و همانندانش اشاره انتقادى شديدى كرده و با نقدى آتشين، اينگونه سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>.{{شعر}}{{ب|''گر نيست شوى كوس أنا الحق نزنى''|2=''با دعوى پوچ خود معلق نزنى''}}{{ب|''تا خودبينى تو مشركى بيش نهاى''|2=''بىخود بشوى كه لاف مطلق نزنى''}}{{پایان شعر}}<br />البته با اين همه، براى شناسايى نظر نهايى امام خمينى در باره حلاج و شطحياتش، نيازمند پژوهش اجتهادى و مراجعه به مجموعه آثار ايشان هستيم. | # [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در چند مورد از حسين بن منصور حلاج، صوفى مشهور و صاحب شطحِ«أنا الحق» نام برده و از جمله در غزل«چشم بيمار»، گويى او را عارف و عاشق واقعى شمرده و چنين سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref><br />{{شعر}}{{ب|''فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم''|2=''همچو منصور خريدار سرِ دار شدم''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعى«لافِ أنا الحق»، منتقدانه وى را وابسته به خود و نارسته از دنيا دانسته و چنين گفته:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>.{{شعر}}{{ب|''تا منصورى لاف أنا الحق بزنى''|2=''ناديده جمال دوست غوغا فكنى''}}{{ب|''دك كن جبل خودى خود چون موسى''|2=''تا جلوه كند جمال او بى أرنى''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعى«خودبين» نيز به او و همانندانش اشاره انتقادى شديدى كرده و با نقدى آتشين، اينگونه سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>.{{شعر}}{{ب|''گر نيست شوى كوس أنا الحق نزنى''|2=''با دعوى پوچ خود معلق نزنى''}}{{ب|''تا خودبينى تو مشركى بيش نهاى''|2=''بىخود بشوى كه لاف مطلق نزنى''}}{{پایان شعر}}<br />البته با اين همه، براى شناسايى نظر نهايى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در باره حلاج و شطحياتش، نيازمند پژوهش اجتهادى و مراجعه به مجموعه آثار ايشان هستيم. | ||
# امام خمينى در غزلِ«مكتب عشق» از«الفتوحات المكية» ابن عربى و«مصباح الأنس» فنارى، اينگونه ياد كرده است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>.<br />{{شعر}}{{ب|''از«فتوحاتم» نشد فتحى و از«مصباح»، نورى''|2=''هرچه خواهم در درونِ جامه آن دلفريب است''}}{{پایان شعر}}<br />البته اين يادكرد را لزوماً نمىتوان به معناى نظر نهايى امام خمينى تلقى كرد و براى دستيابى به نظر جامع ايشان لازم است كه ساير آثار، مانند«تعليقات على فصوص الحكم و مصباح الانس» و«مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية» نيز مورد بررسى قرار گيرد. | # [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در غزلِ«مكتب عشق» از«الفتوحات المكية» ابن عربى و«مصباح الأنس» فنارى، اينگونه ياد كرده است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>.<br />{{شعر}}{{ب|''از«فتوحاتم» نشد فتحى و از«مصباح»، نورى''|2=''هرچه خواهم در درونِ جامه آن دلفريب است''}}{{پایان شعر}}<br />البته اين يادكرد را لزوماً نمىتوان به معناى نظر نهايى [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] تلقى كرد و براى دستيابى به نظر جامع ايشان لازم است كه ساير آثار، مانند«تعليقات على فصوص الحكم و مصباح الانس» و«مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية» نيز مورد بررسى قرار گيرد. | ||
# از آنجا كه تجلى، در عرفان، جايگاه والايى دارد و عارفان، خلقت جهان را ناشى از تجلى ذات حق مىدانند، اين موضوع در ديوان امام(ره) نيز بازتاب چشمگيرى دارد. حضرت امام، در جاى جاى اشعارشان با اشاره به داستان تجلى حق بر كوه طور، از آن دريافتى رمزى و عرفانى دارند. ايشان قلب سالك را رمزى از كوه طور مىدانند و معتقدند: «تا نور حق بر دل سالك جلوهگر نشود و هستى او را فانى نسازد، به وصال يار نخواهد رسيد».<br /> همچنين با تعريض به فلاسفه مىگويند: «غمزه يار و تجلى معشوق بر دل سالك، او را موسىوار از خود، بىخود مىسازد و تمام دردها را درمان مىكند». در نظر ايشان، جمال يار در همه جا جلوهگر است و اگر از ديد ما مستور است، عيب در خود ماست كه چشم حقبين نداريم:<ref>آيه تجلى در ديوان امام خمينى(ره)، ص 36 - 37</ref>.<br />{{شعر}}{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}}{{پایان شعر}} | # از آنجا كه تجلى، در عرفان، جايگاه والايى دارد و عارفان، خلقت جهان را ناشى از تجلى ذات حق مىدانند، اين موضوع در ديوان امام(ره) نيز بازتاب چشمگيرى دارد. حضرت امام، در جاى جاى اشعارشان با اشاره به داستان تجلى حق بر كوه طور، از آن دريافتى رمزى و عرفانى دارند. ايشان قلب سالك را رمزى از كوه طور مىدانند و معتقدند: «تا نور حق بر دل سالك جلوهگر نشود و هستى او را فانى نسازد، به وصال يار نخواهد رسيد».<br /> همچنين با تعريض به فلاسفه مىگويند: «غمزه يار و تجلى معشوق بر دل سالك، او را موسىوار از خود، بىخود مىسازد و تمام دردها را درمان مىكند». در نظر ايشان، جمال يار در همه جا جلوهگر است و اگر از ديد ما مستور است، عيب در خود ماست كه چشم حقبين نداريم:<ref>آيه تجلى در ديوان [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)، ص 36 - 37</ref>.<br />{{شعر}}{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}}{{پایان شعر}} | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
# ديوان امام، مجموعه اشعار امام | # ديوان امام، مجموعه اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، مؤسسه تنظيم و نشر آثار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، چاپ چهل و دوم، 1383ش؛ | ||
# فرهنگ ديوان اشعار امام | # فرهنگ ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، واحد ادبيات مؤسسه تنظيم و نشر آثار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، تهران 1372ش؛ | ||
# مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، دكتر محمد مهدىپور، در نشريه دانشكده ادبيات و علوم انسانى تبريز، بهار 1379، شماره 174، ص 196 - 203؛ | # مقاله«سيرى در ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، دكتر محمد مهدىپور، در نشريه دانشكده ادبيات و علوم انسانى تبريز، بهار 1379، شماره 174، ص 196 - 203؛ | ||
# مقاله«بررسى ديوان اشعار امام خمينى و تحليل تلميحات آن»، ابو الفضل حبيبى، در نشريه كتاب ماه ادبيات، خرداد 1387، شماره 128، ص 37 - 47؛ | # مقاله«بررسى ديوان اشعار [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و تحليل تلميحات آن»، ابو الفضل حبيبى، در نشريه كتاب ماه ادبيات، خرداد 1387، شماره 128، ص 37 - 47؛ | ||
# مقاله«آيه تجلى در ديوان امام خمينى(ره)»، دكتر محمد بهنامفر، در فصلنامه صحيفه مبين، سال 1378ش، شماره 21، ص 31 - 38. | # مقاله«آيه تجلى در ديوان [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، دكتر محمد بهنامفر، در فصلنامه صحيفه مبين، سال 1378ش، شماره 21، ص 31 - 38. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش