۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'مير سيد شريف جرجانى' به 'مير سيد شريف جرجانى') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
پسر او محمد بعدها ناگزير شده كه روزى خود را از عرق جبين و كد يمين حاصل نمايد بنابراين در مغازه نانوايى براى خمير كردن آرد مشغول شد. در كنار آن نانوايى مكتبخانهاى بود كه هر وقت فرصت و مجالى مىيافت به تحصيل علم مشغول مىشد. قرآن مجيد را حفظ كرد و از همينرو بعدها تخلص خود را «حافظ» قرار داد. لقب حافظ بهطور عموم به كسانى اطلاق مىشود كه مىتوانستند قرآن را تمام از بر بدون غلط بخوانند. | پسر او محمد بعدها ناگزير شده كه روزى خود را از عرق جبين و كد يمين حاصل نمايد بنابراين در مغازه نانوايى براى خمير كردن آرد مشغول شد. در كنار آن نانوايى مكتبخانهاى بود كه هر وقت فرصت و مجالى مىيافت به تحصيل علم مشغول مىشد. قرآن مجيد را حفظ كرد و از همينرو بعدها تخلص خود را «حافظ» قرار داد. لقب حافظ بهطور عموم به كسانى اطلاق مىشود كه مىتوانستند قرآن را تمام از بر بدون غلط بخوانند. | ||
حافظ از زمرهى شاگردان قوامالدين عبدالله عالم معروف آن زمان (متوفى 772ق) بوده است. از ديگر اساتيد وى را مىتوان به علامه مير سيد شريف جرجانى و قاضى عضد الدين اشاره كرد. | حافظ از زمرهى شاگردان قوامالدين عبدالله عالم معروف آن زمان (متوفى 772ق) بوده است. از ديگر اساتيد وى را مىتوان به علامه [[جرجانی، علی بن محمد|مير سيد شريف جرجانى]] و قاضى عضد الدين اشاره كرد. | ||
در دوران امارت شاه شيخ ابواسحاق (متوفى 772ق) به دربار راه پيدا كرده و احتمالاً شغل ديوانى پيشه كرده است. (در قطعهاى با مطلع «خسروا، دادگرا، شيردلا، بحركفا / اى جلال تو به انواع هنر ارزانى» شاه جلالالدين مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنى قيد مىكند كه سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها كمتر از يك سال و در سنه 743ق حاكم شيراز بوده است و از اينرو مىتوان دريافت كه حافظ از اوان جوانى در دربار شاغل بوده است. علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آلمظفر شامل شاه شيخ مبارزالدين، شاه شجاع، شاه منصور و شاه يحيى نيز راه داشته است. شاعرى پيشه اصلى او نبوده و امرار معاش او از طريق شغلى ديگر (احتمالاً ديوانى) تأمين مىشده است. در اين خصوص نيز اشارات متعددى در ديوان او وجود دارد كه بيان كننده اتكاى او به شغلى جداى از شاعرى است. خواجه در مدت عمر خود همواره درصدد كسب دانش بود و مىتوان گفت كه هرگز عمر خود را به بطالت نگذراند كما اينكه در شعرى به چهل سال درس خواندن اشارت نموده است: | در دوران امارت شاه شيخ ابواسحاق (متوفى 772ق) به دربار راه پيدا كرده و احتمالاً شغل ديوانى پيشه كرده است. (در قطعهاى با مطلع «خسروا، دادگرا، شيردلا، بحركفا / اى جلال تو به انواع هنر ارزانى» شاه جلالالدين مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنى قيد مىكند كه سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها كمتر از يك سال و در سنه 743ق حاكم شيراز بوده است و از اينرو مىتوان دريافت كه حافظ از اوان جوانى در دربار شاغل بوده است. علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آلمظفر شامل شاه شيخ مبارزالدين، شاه شجاع، شاه منصور و شاه يحيى نيز راه داشته است. شاعرى پيشه اصلى او نبوده و امرار معاش او از طريق شغلى ديگر (احتمالاً ديوانى) تأمين مىشده است. در اين خصوص نيز اشارات متعددى در ديوان او وجود دارد كه بيان كننده اتكاى او به شغلى جداى از شاعرى است. خواجه در مدت عمر خود همواره درصدد كسب دانش بود و مىتوان گفت كه هرگز عمر خود را به بطالت نگذراند كما اينكه در شعرى به چهل سال درس خواندن اشارت نموده است: |
ویرایش