۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمسلمانان در اسپانیاJ1.jpg | عنوان =مسلمانان در اسپانیا (سالهای 1614-1500م/ 1019-905ق) | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = پاتریک هاروی، لئونارد (نویسنده) ناصری طاهری، عبدالله (مترجم) باقری، انسیه (مترجم) |زبا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن های ' به 'نهای ') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
فصل سوم: وضعیت مسلمانان آراگون و والنسیا تا زمان تغییر اجباری دین | فصل سوم: وضعیت مسلمانان آراگون و والنسیا تا زمان تغییر اجباری دین | ||
فصل چهارم: مسلمانان پنهان در | فصل چهارم: مسلمانان پنهان در سرزمینهای پادشاهی کاستیل و آراگون، 1560-1525 م | ||
فصل پنجم: زندگی ادبی مسلمانان مخفی اسپانیا | فصل پنجم: زندگی ادبی مسلمانان مخفی اسپانیا | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
ترجمه ی کتابی که پیش روی خوانندگان است در زمینه ی مطالعات تاریخ اسپانیای اسلامی با آگاهی از سرنوشت مسلمانان پس از فروپاشی دولت های اسلامی در آنجا نوشته شده است و به خوبی نمایانگر شرایط دشوار حاکم بر مسلمانان از فاصله ی سال های 1614-1500 م است. یعنی سال های پس از معاهده ی دولت مسلمان بنواحمر در گرانادا/غرناطه در سال 1492م. با مسیحیان و واگذاری حکومت به آن هاست. در این دوره ی زمانی که به تدریج این عهدنامه از سوی مسیحیان زیر پا نهاده شد و به سمت تغییر مذهب اجباری مسلمانانی که پس از سقوط اسلام در اندلس بر دین خود باقی مانده بودند پیش رفت، مسلمانانی که در ادبیات تاریخی اسپانیا و نیز تاریخ ادبیات عرب به مدجنان یا مودخارها معروف هستند، این مسلمانان با صدور احکام جدید از سوی مسیحیان مجبور به تغییر مذهب یا اخراج از اسپانیا شدند. این | ترجمه ی کتابی که پیش روی خوانندگان است در زمینه ی مطالعات تاریخ اسپانیای اسلامی با آگاهی از سرنوشت مسلمانان پس از فروپاشی دولت های اسلامی در آنجا نوشته شده است و به خوبی نمایانگر شرایط دشوار حاکم بر مسلمانان از فاصله ی سال های 1614-1500 م است. یعنی سال های پس از معاهده ی دولت مسلمان بنواحمر در گرانادا/غرناطه در سال 1492م. با مسیحیان و واگذاری حکومت به آن هاست. در این دوره ی زمانی که به تدریج این عهدنامه از سوی مسیحیان زیر پا نهاده شد و به سمت تغییر مذهب اجباری مسلمانانی که پس از سقوط اسلام در اندلس بر دین خود باقی مانده بودند پیش رفت، مسلمانانی که در ادبیات تاریخی اسپانیا و نیز تاریخ ادبیات عرب به مدجنان یا مودخارها معروف هستند، این مسلمانان با صدور احکام جدید از سوی مسیحیان مجبور به تغییر مذهب یا اخراج از اسپانیا شدند. این فرمانهای جدید در برخی مناطق موجب نارضایتی مسلمانان و منجر به قیام هایی از سوی آنان شد. مسیحیان حاکم تمامی این قیام ها را سرکوب و در نهایت مسلمانان در این دوره شیوه ی جدیدی از «زیست پنهانی» را آغاز کردند. نویسنده در این کتاب به استناد اسناد دست اول به تبیین شرایط زیستی و فرهنگی مسلمانان در آن دوران و نیز به بررسی این فرمان ها و احکام در مناطق مختلف پرداخته و آن ها را تجزیه و تحلیل کرده است. این اثر تحقیقی منبعی مهم در این دوره ی تاریخی از حیات سیاسی- اجتماعی مسلمانان پس از عصر سقوط است که پژوهشگران کمتر با آن آشنایی دارند. | ||
ماجرای این گزارش تاریخی از سال 1500م/905ه، و یا به طور دقیق تر از 18 دسامبر سال 1499م/904ه آغاز می شود. در آن زمان ساکنان آلباییسین / البیازین در بخش مهم مسلمان نشین گرانادا / غرناطه از ناکارآمدی مقامات کاستیل / قشتاله در رعایت مفاد اساسی مشخص شده برای این شهر که هشت سال پیش تسلیم شده بود به ویژه تعهداتی که نسبت به حقوق مسلمانان وجود داشت، به ستوه آمده و شورش کردند تا زمام امور شهر را به عهده بگیرند. ساکنان آنجا به آسانی کنترل محله های باریک و پرپیچ و خم را در دست گرفتند، اما از آنجا که این جنبش بسیار ناگهانی و بدون برنامه ریزی صحیح صورت گرفته بود، در عرض سه روز از هم پاشید و هنگامی که دامنه ی این جنبش به کوه های آلپوخاراس/ البشارات، که شرایط در آنجا متفاوت از آلباییسین / البیازین بود، کشانده شد، در آلباییسین/ البیازین به سرعت نظمی دوباره حاکم شد. با وجود این، رخدادهایی که بین دسامبر 1499 م / 904 ه، تا ژانویه 1500 م، در گرنادا / غرناطه رخ داد، تاکنون هم در خاطره ها باقی مانده است. اگر به آن حوادث فقط به عنوان حوادث بومی نگریسته شود باید آن را به مثابه جنبش مدنی نگریست، که توسط عملیات شدید نظامی سرکوب شد، در غیر این صورت اگر در زمره تاریخ شبه جزیره ایبری در نظر گرفته شود، به عنوان شروع دوره ای مورد توجه قرار می گیرد که منجر به پایان یافتن اسلام اسپانیایی در حدود 114 سال پس از آغاز آن شد. | ماجرای این گزارش تاریخی از سال 1500م/905ه، و یا به طور دقیق تر از 18 دسامبر سال 1499م/904ه آغاز می شود. در آن زمان ساکنان آلباییسین / البیازین در بخش مهم مسلمان نشین گرانادا / غرناطه از ناکارآمدی مقامات کاستیل / قشتاله در رعایت مفاد اساسی مشخص شده برای این شهر که هشت سال پیش تسلیم شده بود به ویژه تعهداتی که نسبت به حقوق مسلمانان وجود داشت، به ستوه آمده و شورش کردند تا زمام امور شهر را به عهده بگیرند. ساکنان آنجا به آسانی کنترل محله های باریک و پرپیچ و خم را در دست گرفتند، اما از آنجا که این جنبش بسیار ناگهانی و بدون برنامه ریزی صحیح صورت گرفته بود، در عرض سه روز از هم پاشید و هنگامی که دامنه ی این جنبش به کوه های آلپوخاراس/ البشارات، که شرایط در آنجا متفاوت از آلباییسین / البیازین بود، کشانده شد، در آلباییسین/ البیازین به سرعت نظمی دوباره حاکم شد. با وجود این، رخدادهایی که بین دسامبر 1499 م / 904 ه، تا ژانویه 1500 م، در گرنادا / غرناطه رخ داد، تاکنون هم در خاطره ها باقی مانده است. اگر به آن حوادث فقط به عنوان حوادث بومی نگریسته شود باید آن را به مثابه جنبش مدنی نگریست، که توسط عملیات شدید نظامی سرکوب شد، در غیر این صورت اگر در زمره تاریخ شبه جزیره ایبری در نظر گرفته شود، به عنوان شروع دوره ای مورد توجه قرار می گیرد که منجر به پایان یافتن اسلام اسپانیایی در حدود 114 سال پس از آغاز آن شد. |