۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
اما بعید است با اینگونه آراء و تجدیدنظرها اختلاف حل شود، زیرا اختلاف، مبنایى است و نمىشود آراى عدهاى را بر دیگر صاحبنظران تحمیل کرد. نویسنده با توجه به درخواست بعضى از دوستان در این موضوع، سعی کرده رسالهاى مختصر و با بیانى همهفهم به نگارش درآورد.<ref>ر.ک: سخن آغازین کتاب، ص8-9</ref> | اما بعید است با اینگونه آراء و تجدیدنظرها اختلاف حل شود، زیرا اختلاف، مبنایى است و نمىشود آراى عدهاى را بر دیگر صاحبنظران تحمیل کرد. نویسنده با توجه به درخواست بعضى از دوستان در این موضوع، سعی کرده رسالهاى مختصر و با بیانى همهفهم به نگارش درآورد.<ref>ر.ک: سخن آغازین کتاب، ص8-9</ref> | ||
مسئلهای که در این رساله بحث مىشود (شرط بودن اتحاد افق در ثبوت اول ماه یا عدم اعتبار اتحاد افق براى ثبوت اول ماه در سایر مکانها) از جمله مسائل مستحدثه نیست، بلکه حدود هزار سال پیش شیخ طوسى(ره) در کتاب | مسئلهای که در این رساله بحث مىشود (شرط بودن اتحاد افق در ثبوت اول ماه یا عدم اعتبار اتحاد افق براى ثبوت اول ماه در سایر مکانها) از جمله مسائل مستحدثه نیست، بلکه حدود هزار سال پیش [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى(ره)]] در کتاب [[المبسوط في فقه الإمامية|مبسوط]]، آن را عنوان کرده، البته پیش از ایشان کسى به این مسئله نپرداخته، بلکه پس از وى نیز تا زمان [[حلی، حسن بن یوسف|علامه(ره)]] مسئله مورد غفلت و مسکوتعنه بوده، تا اینکه در کتاب [[تذكرة الفقهاء|تذکره]] و [[منتهی المطلب في تحقيق المذهب|منتهى]] این فرع را مطرح کرد؛ بعد از ایشان بحث تا زمان ما در بین فقها متداول است. | ||
در دوره معاصر این مسئله بیشتر موردتوجه قرار گرفته، علت توجه افزونتر علماى معاصر به این موضوع، فراوانى ارتباطات و وسایل انعکاس اخبار سرزمینهاى مختلف در کمترین زمان مىباشد، درحالیکه در دوران گذشته چنین نبوده است. | در دوره معاصر این مسئله بیشتر موردتوجه قرار گرفته، علت توجه افزونتر علماى معاصر به این موضوع، فراوانى ارتباطات و وسایل انعکاس اخبار سرزمینهاى مختلف در کمترین زمان مىباشد، درحالیکه در دوران گذشته چنین نبوده است. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مشهورترین فقیهى که در عصر حاضر در این مسئله قائل به عدم اعتبار اتحاد افق شده، [[خویی، سید ابوالقاسم|محقق خویى]](ره) مىباشد. ایشان با طرح این بحث ادعا مىکند که جمعى از علما در این مسئله با وى همنظر هستند و اینگونه از آنها نام مىبرد: | مشهورترین فقیهى که در عصر حاضر در این مسئله قائل به عدم اعتبار اتحاد افق شده، [[خویی، سید ابوالقاسم|محقق خویى]](ره) مىباشد. ایشان با طرح این بحث ادعا مىکند که جمعى از علما در این مسئله با وى همنظر هستند و اینگونه از آنها نام مىبرد: | ||
«مرحوم [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]] در کتاب تذکره این نظر را از بعضى از علماى شیعه نقل کرده و خود در کتاب منتهى آن را صریحاً قبول کرده، شهید اول در کتاب دروس احتمال داده این نظر درست باشد. محدث کاشانى در کتاب وافى و صاحب حدائق در حدائق آن را صریحاً قبول کرده، صاحب جواهر در جواهر و مرحوم نراقى در مستند به آن میل نمودهاند، نیز سید ابوتراب خوانسارى در شرح نجاة العباد و مرحوم حکیم در مستمسک خود اجمالاً به آن میل کردهاند.» | «مرحوم [[حلی، حسن بن یوسف|علامه]] در کتاب [[تذكرة الفقهاء|تذکره]] این نظر را از بعضى از علماى شیعه نقل کرده و خود در کتاب منتهى آن را صریحاً قبول کرده، [[شهید اول، محمد بن مکی|شهید اول]] در کتاب [[الدروس الشرعية في فقه الإمامية|دروس]] احتمال داده این نظر درست باشد. [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|محدث کاشانى]] در کتاب [[الوافي|وافى]] و [[بحرانی، یوسف بن احمد|صاحب حدائق]] در [[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|حدائق]] آن را صریحاً قبول کرده، [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] در [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر]] و مرحوم [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|نراقى]] در [[مستند الشيعة في أحكام الشريعة|مستند]] به آن میل نمودهاند، نیز سید ابوتراب خوانسارى در شرح نجاة العباد و مرحوم حکیم در مستمسک خود اجمالاً به آن میل کردهاند.» | ||
براى بررسى کلام ایشان با مراجعه به کتب مربوطه اجمالاً مىگوییم: اینکه علامه(ره) این نظر را به بعضى از علما نسبت داده، فاقد اعتبار است؛ زیرا تا حال معلوم نشده که قائل آن کیست، درحالیکه اگر قائل معتبرى داشت صریحاً از او نام مىبرد و اگر اشتباهى در نسبت رخ نداده باشد، معلوم مىشود چندان قابلاعتنا نبوده است. | براى بررسى کلام ایشان با مراجعه به کتب مربوطه اجمالاً مىگوییم: اینکه علامه(ره) این نظر را به بعضى از علما نسبت داده، فاقد اعتبار است؛ زیرا تا حال معلوم نشده که قائل آن کیست، درحالیکه اگر قائل معتبرى داشت صریحاً از او نام مىبرد و اگر اشتباهى در نسبت رخ نداده باشد، معلوم مىشود چندان قابلاعتنا نبوده است. | ||