۱۰۸٬۹۴۷
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR66604J1.jpg | عنوان = التحقيق في مسائل الخلاف | عنوانهای دیگر = التحقیق في مسائل الخلاف. شرح ** تنقیح التحقیق | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) ذهبی، محمد بن احمد (شارح) قلعجی، عبد...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''التحقيق في مسائل الخلاف'''، نوشته ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. در این اثر، کتاب دیگری نیز با عنوان «تنقيح التحقيق» نوشته شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی (748-673ق) طبع شده است که حاشیهای بر «التحقيق» بشمار میآید. این اثر در دوازده جلد با پژوهش | '''التحقيق في مسائل الخلاف'''، نوشته [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى]] (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. در این اثر، کتاب دیگری نیز با عنوان «تنقيح التحقيق» نوشته [[ذهبی، محمد بن احمد|شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی]] (748-673ق) طبع شده است که حاشیهای بر «التحقيق» بشمار میآید. این اثر در دوازده جلد با پژوهش «[[قلعجی، عبدالمعطی امین|عبدالمعطی امین قَلعَجی]]» عرضه شده است. | ||
ابن جوزی 817 مسئله را بهترتیب مباحث فقهی آورده و آرای مختلف فقیهان را بررسی نموده است. او بحث خود را از مسئله «آبها» و «طهارت» آغاز کرده و تا مسائل «قضاء»، «شهادات»، «اقرار» و «عتق» میرساند و بدینگونه، همه مباحث فقه را پوشش میدهد. او برای این مسائل اختلافی میان فقیهان، به حدود 2500 حدیث استشهاد نموده است. شیوه بحث ابن جوزی در بیان دیدگاه مذهب حنبلیاش و دیدگاه مذاهب دیگر، بدینگونه است که در آغاز، اسناد خود را با قوّت ارائه مینماید، سپس، استشهادی را که گروههای مخالف به حدیثها کردهاند سست نموده، فساد استدلال و کاستیهای بیانشان را آشکار میکند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص14 و 30</ref>. البته ابن جوزی در موضوعات کتاب برای پرهیز از درازگویی و ملالت مخاطب، همه احادیث را با طُرق آنها ذکر نکرده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، همان، ص4</ref>. | [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] 817 مسئله را بهترتیب مباحث فقهی آورده و آرای مختلف فقیهان را بررسی نموده است. او بحث خود را از مسئله «آبها» و «طهارت» آغاز کرده و تا مسائل «قضاء»، «شهادات»، «اقرار» و «عتق» میرساند و بدینگونه، همه مباحث فقه را پوشش میدهد. او برای این مسائل اختلافی میان فقیهان، به حدود 2500 حدیث استشهاد نموده است. شیوه بحث [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در بیان دیدگاه مذهب حنبلیاش و دیدگاه مذاهب دیگر، بدینگونه است که در آغاز، اسناد خود را با قوّت ارائه مینماید، سپس، استشهادی را که گروههای مخالف به حدیثها کردهاند سست نموده، فساد استدلال و کاستیهای بیانشان را آشکار میکند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص14 و 30</ref>. البته [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در موضوعات کتاب برای پرهیز از درازگویی و ملالت مخاطب، همه احادیث را با طُرق آنها ذکر نکرده است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، همان، ص4</ref>. | ||
نام کتاب در نسخههای خطی «التحقيق في أحاديث التعليق» است. | نام کتاب در نسخههای خطی «التحقيق في أحاديث التعليق» است. | ||
ابن جوزی در مقدمهاش میگوید: این کتابی است که آرای مذهب خویش را در مسئلههای اختلافی میان مذاهب چهارگانه بیان نمودهایم و دلایل خود را بدون گزافه و بیانصافی ذکر کردهایم. او سپس این کتاب را تنقیحی بر کتاب «التحقيق» برشمرده، انگیزهاش را در چرایی تألیف این اثر بیان کرده و با گلایه میگوید: پیشتر از من خواسته شد که احادیث «التعليق» را گرد آورده، درست و نادرستشان را جدا سازم. با خود گفتم که تعلیقههای فقها این مبحث را بسنده است و نیازی به دوبارهکاری نیست. اما چون در کارشان نگریستم اندوختههایشان را اندک دیده، اعتمادشان را بر احادیث نادرست یافتم که حتی از کتب صحاح نیز اعراض داشته و از یکدیگر در نقل مباحث تقلید کردهاند! اینان سه دستهاند: برخی راحتی پیشه کرده، خود را در تحقیق به زحمت نیفکندهاند؛ برخی حدیثی را که گره از مسئلهای میگشاید نیافته، حقیقت آن را نیز از دانایان بهعمد جویا نشدهاند؛ برخی برای پیشی گرفتن از دیگران و ریاستشان درازگویی پیشه نموده و به جدل و قیاس دست زدهاند و به حدیث و صحت و طعن آن عنایتی نداشتهاند. من دیدهام که حتی برخی از فقیهان بزرگ در کتابشان درباره الفاظی که در صحاح اخراج شدهاند، گفتهاند: امکان ندارد پیامبر(ص) اینها را گفته باشد و حدیث صحیح را نادرست پنداشتهاند. گاهی گمان بردهاند حدیثی را بخاری ذکر کرده است که چنین نیست. سپس نویسنده دیگری نیز پندار او را در کتابش به تقلید نقل میکند! من دیدهام که جمهور مشایخ ما در تحقیق احادیثی که به آنها استناد میکنند کاهلی کرده، آنها را در صحاح و مسند و سنن نمیجویند. شگفت آنکه، کسانی که کاری جز جستجوی مسائل خلاف ندارند، در مناظرهایشان فقط به پنجاه مسئله بسنده نموده، در آنها نیز حتی به یک حدیث استدلال نمیکنند! دیگر، تکلیف باقی احادیث معلوم است. ملامتانگیزتر آنکه گروهی از بزرگان حدیث که درست و نادرست احادیث را میشناسند و کتابها در اینباره نوشتهاند، هرگاه به حدیث ضعیفی میرسند که با آرای مذهبشان مخالفت دارد، ضعف آن را بیان میکنند و چنانچه موافق مذهبشان است، از ناراستی آن هیچ نمیگویند که این، نشانگر کاستی دینشان است...<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، همان، ص3-1</ref>. | [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] در آغاز «التنقيح» مضمون کتاب [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] را احادیث اختلافی میداند و در ترجمه (شرح حال) او این کتاب را «التحقيق في مسائل الخلاف» مینامد. این اثر در فهرست «معهد المخطوطات» نیز به نام «التحقيق في أحاديث الخلاف» ثبت شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص29</ref>. | ||
[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] در مقدمهاش میگوید: این کتابی است که آرای مذهب خویش را در مسئلههای اختلافی میان مذاهب چهارگانه بیان نمودهایم و دلایل خود را بدون گزافه و بیانصافی ذکر کردهایم. او سپس این کتاب را تنقیحی بر کتاب «التحقيق» برشمرده، انگیزهاش را در چرایی تألیف این اثر بیان کرده و با گلایه میگوید: پیشتر از من خواسته شد که احادیث «التعليق» را گرد آورده، درست و نادرستشان را جدا سازم. با خود گفتم که تعلیقههای فقها این مبحث را بسنده است و نیازی به دوبارهکاری نیست. اما چون در کارشان نگریستم اندوختههایشان را اندک دیده، اعتمادشان را بر احادیث نادرست یافتم که حتی از کتب صحاح نیز اعراض داشته و از یکدیگر در نقل مباحث تقلید کردهاند! اینان سه دستهاند: برخی راحتی پیشه کرده، خود را در تحقیق به زحمت نیفکندهاند؛ برخی حدیثی را که گره از مسئلهای میگشاید نیافته، حقیقت آن را نیز از دانایان بهعمد جویا نشدهاند؛ برخی برای پیشی گرفتن از دیگران و ریاستشان درازگویی پیشه نموده و به جدل و قیاس دست زدهاند و به حدیث و صحت و طعن آن عنایتی نداشتهاند. من دیدهام که حتی برخی از فقیهان بزرگ در کتابشان درباره الفاظی که در صحاح اخراج شدهاند، گفتهاند: امکان ندارد پیامبر(ص) اینها را گفته باشد و حدیث صحیح را نادرست پنداشتهاند. گاهی گمان بردهاند حدیثی را بخاری ذکر کرده است که چنین نیست. سپس نویسنده دیگری نیز پندار او را در کتابش به تقلید نقل میکند! من دیدهام که جمهور مشایخ ما در تحقیق احادیثی که به آنها استناد میکنند کاهلی کرده، آنها را در صحاح و مسند و سنن نمیجویند. شگفت آنکه، کسانی که کاری جز جستجوی مسائل خلاف ندارند، در مناظرهایشان فقط به پنجاه مسئله بسنده نموده، در آنها نیز حتی به یک حدیث استدلال نمیکنند! دیگر، تکلیف باقی احادیث معلوم است. ملامتانگیزتر آنکه گروهی از بزرگان حدیث که درست و نادرست احادیث را میشناسند و کتابها در اینباره نوشتهاند، هرگاه به حدیث ضعیفی میرسند که با آرای مذهبشان مخالفت دارد، ضعف آن را بیان میکنند و چنانچه موافق مذهبشان است، از ناراستی آن هیچ نمیگویند که این، نشانگر کاستی دینشان است...<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، همان، ص3-1</ref>. | |||
[[قلعجی، عبدالمعطی امین|قَلعَجی]] (محقق) برای تهیه این دو کتاب از نسخههای خطی «دارالکتب المصریه» و «کتابخانه ظاهریه» دمشق بهره گرفته است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص27-24</ref>. جلد دوازدهم این اثر فهرستهای کتاب را پوشش میدهد که عبارتند از فهرستهای: آیات قرآنی؛ اطراف احادیث نبوی؛ مسانید؛ اسامی اعلامی که در متن حدیثها و آثار آمدهاند؛ اسامی اعلام حاشیه کتاب؛ جرح و تعدیلهای [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]؛ جرح و تعدیلهای [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]؛ نامهای شیوخ ابن جوزی؛ نامهای مکانها و شهرها و بقعهها<ref>ر.ک: متن کتاب، ج12، ص296</ref>. | |||
فهرستی از مسائل فقهی مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز بهگونه مقایسهای تنظیم شده است<ref>ر.ک: همان، ج11، ص198-91</ref>. | فهرستی از مسائل فقهی مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز بهگونه مقایسهای تنظیم شده است<ref>ر.ک: همان، ج11، ص198-91</ref>. | ||