قرآن کريم (ترجمه میبدی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'میبدی، ابوالفضل رشیدالدین' به 'میبدی، احمد بن محمد')
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱: خط ۱۱:
|زبان
|زبان
| زبان = عربی - فارسی
| زبان = عربی - فارسی
| کد کنگره =    
| کد کنگره =  
| موضوع =قرآن - ترجمه
| موضوع =قرآن - ترجمه
|ناشر  
|ناشر  
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|ترجمه قرآن (ابهام‌ زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|ترجمه قرآن (ابهام‌‌زدایی)}}
'''قرآن کریم، ترجمه ابوالفضل رشیدالدین میبدی'''، نوشته [[میبدی، احمد بن محمد|ابوالفضل احمد بن ابو سعد بن احمد بن مهریزد میبدى]] (متوفای 530ق) از عارفان بنام سده پنجم و ششم هجری است که به خط [[محمدحسین بن علی عسكر ارسنجانی]] (1300 ق) و با تصحیح و مقابلۀ [[ملک ثابت، مهدی|مهدی ملك ثابت]] و [[رواقی، علی|علی رواقی]] چاپ شده است.  
'''قرآن کریم، ترجمه ابوالفضل رشیدالدین میبدی'''، نوشته [[میبدی، احمد بن محمد|ابوالفضل احمد بن ابو سعد بن احمد بن مهریزد میبدى]] (متوفای 530ق) از عارفان بنام سده پنجم و ششم هجری است که به خط [[محمدحسین بن علی عسكر ارسنجانی]] (1300 ق) و با تصحیح و مقابلۀ [[ملک ثابت، مهدی|مهدی ملك ثابت]] و [[رواقی، علی|علی رواقی]] چاپ شده است.  


خط ۵۵: خط ۵۵:
الحاق «الف تعظیم و اعجاب» به آخر دو واژۀ «نیک» و «بد»، معادل زیبایی است که [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] برای برگرداندن افعال مدح و ذم عربی به فارسی در این تفسیر آورده است؛ مانند «وَ نِعْمَ اَجْرُ الْعَامِلِینَ (آل عمران،136)»: ای نیکا سرانجام که ایشان یافتند.
الحاق «الف تعظیم و اعجاب» به آخر دو واژۀ «نیک» و «بد»، معادل زیبایی است که [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] برای برگرداندن افعال مدح و ذم عربی به فارسی در این تفسیر آورده است؛ مانند «وَ نِعْمَ اَجْرُ الْعَامِلِینَ (آل عمران،136)»: ای نیکا سرانجام که ایشان یافتند.


اسم اشاره مرکب «آنک»: در آثار کهن فارسی «آنک در مورد اشاره دور که به حالت تنبیه یا تبشیر باشد، می آمده است ولی [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این واژه را در مقابل «هذا» (اسم اشاره نزدیک) و «تلک» (اسم اشاره دور) هنگام تنبیه یا تبشیر آورده است و معانی «آنجای»، «آنگاه» و «اینک» از آن برمی‌آید؛ مانند «هَذِهِ نَاقَة اللَّهِ (اعراف،72): آنک این ماده شتر خدای است.
اسم اشاره مرکب «آنک»: در آثار کهن فارسی «آنک در مورد اشاره دور که به حالت تنبیه یا تبشیر باشد، می‌آمده است ولی [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این واژه را در مقابل «هذا» (اسم اشاره نزدیک) و «تلک» (اسم اشاره دور) هنگام تنبیه یا تبشیر آورده است و معانی «آنجای»، «آنگاه» و «اینک» از آن برمی‌آید؛ مانند «هَذِهِ نَاقَة اللَّهِ (اعراف،72): آنک این ماده شتر خدای است.


اسم اشاره مرکب «اینچه» در ترجمه «هذا» و «ما» موصول: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] اینچه را در نوبت اول ترجمه‌اش، در مقابل «هذا» و مای موصول آورده است؛ در اشاره به چیزهای نزدیک، مانند «قَالَ أَ لَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ (انعام،30)»: گوید اینچه می‌بینید، راست نیست.
اسم اشاره مرکب «اینچه» در ترجمه «هذا» و «ما» موصول: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] اینچه را در نوبت اول ترجمه‌اش، در مقابل «هذا» و مای موصول آورده است؛ در اشاره به چیزهای نزدیک، مانند «قَالَ أَ لَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ (انعام،30)»: گوید اینچه می‌بینید، راست نیست.
خط ۶۷: خط ۶۷:
کاربست واژۀ «ای» به جای «آیا»: (البته، تلفظ قطعی آن معلوم نبوده و مشخص نیست که به صورت اَی ay یا گونه‌ای دیگر ادا می‌شود)؛ مانند «وَیْکَأَنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ (قصص،82)»: ای ما به جای رحمت، بدانکه سرانجام نیک نیاید ناگرویدگان.
کاربست واژۀ «ای» به جای «آیا»: (البته، تلفظ قطعی آن معلوم نبوده و مشخص نیست که به صورت اَی ay یا گونه‌ای دیگر ادا می‌شود)؛ مانند «وَیْکَأَنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ (قصص،82)»: ای ما به جای رحمت، بدانکه سرانجام نیک نیاید ناگرویدگان.


کاربست «و» به جای همزه استفهام و واژۀ «هل»؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (بقره،107)»: و نمیدانی ای آدمی... که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین؟»
کاربست «و» به جای همزه استفهام و واژۀ «هل»؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (بقره،107)»: و نمیدانی‌ای آدمی... که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین؟»


ترجمه مفعول مطلق: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] مفعول مطلق عربی را بخلاف رویه مترجمان زمانه‌اش، به فارسی ترجمه کرده است؛ مانند «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر،85)»: فراگذار، فراگذاشتن نیکو.
ترجمه مفعول مطلق: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] مفعول مطلق عربی را بخلاف رویه مترجمان زمانه‌اش، به فارسی ترجمه کرده است؛ مانند «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر،85)»: فراگذار، فراگذاشتن نیکو.
خط ۷۶: خط ۷۶:
ترجمه موصول با صله: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این موصول را با صله‌ای که طولانی است، به صورت اسم فاعل و به گونه‌ای مختصر ترجمه کرده است؛ مانند «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا (مائده،53)»: و مؤمنان گفتند؛ او گاهی نیز، موصول را به «ایشان که» ترجمه کرده است؛ مانند «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ (بقره،274)»: ایشان که نفقت می‌کنند مال‌های خویش.
ترجمه موصول با صله: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این موصول را با صله‌ای که طولانی است، به صورت اسم فاعل و به گونه‌ای مختصر ترجمه کرده است؛ مانند «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا (مائده،53)»: و مؤمنان گفتند؛ او گاهی نیز، موصول را به «ایشان که» ترجمه کرده است؛ مانند «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ (بقره،274)»: ایشان که نفقت می‌کنند مال‌های خویش.


ترجمه جمله‌های استفهامی قرآن بدون نشانۀ پرسشی: میبدی نیز مانند شیوه‌ای که در زبان‌های ایرانی باستان برای نشان‌دادن جمله پرسشی رواج داشته، آن را با آهنگ و بدون ادات استفهام ترجمه کرده است؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟ (بقره،107)»: و نمی‌دانی ای آدمی! که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین. او در برخی موردها، از واژه‌های پرسشی «چه»، «چون» و «هیچ» برای رساندن استفهام بهره‌گرفته است؛ در ترجمۀ «فَأَنّی‌ تُصرَفُون‌َ (یونس،32)»: شما را از او چون برمی‌گردانند؟، چون به معنی «چگونه» است و در جمله «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (مریم،65)»: هیچ دانی او را همنامی و مانندی؟، «هیچ» مفهوم قیدی دارد.<ref>ر.ک: همان، ص197-178</ref>‏
ترجمه جمله‌های استفهامی قرآن بدون نشانۀ پرسشی: میبدی نیز مانند شیوه‌ای که در زبان‌های ایرانی باستان برای نشان‌دادن جمله پرسشی رواج داشته، آن را با آهنگ و بدون ادات استفهام ترجمه کرده است؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟ (بقره،107)»: و نمی‌دانی‌ای آدمی! که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین. او در برخی موردها، از واژه‌های پرسشی «چه»، «چون» و «هیچ» برای رساندن استفهام بهره‌گرفته است؛ در ترجمۀ «فَأَنّی‌ تُصرَفُون‌َ (یونس،32)»: شما را از او چون برمی‌گردانند؟، چون به معنی «چگونه» است و در جمله «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (مریم،65)»: هیچ دانی او را همنامی و مانندی؟، «هیچ» مفهوم قیدی دارد.<ref>ر.ک: همان، ص197-178</ref>‏


[[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] در آیه‌هایی که دوام فاعل به صورت «جمع مذکر» و «مؤنث سالم» با هم آمده، برای آنکه این تذکیر و تأنیث را در ترجمه‌اش منعکس کند، نخست اسم فاعل را آورده و بعد، عبارت «مردان و زنان» را افزوده است تا در عین اینکه ترجمه وفادار به اصل است، جمله بر روش نگارش پارسی باشد؛ مانند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ (توبه،68)»: وعده داد الله منافقان را، مردان و زنان.<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1357ش، ص324</ref>‏
[[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] در آیه‌هایی که دوام فاعل به صورت «جمع مذکر» و «مؤنث سالم» با هم آمده، برای آنکه این تذکیر و تأنیث را در ترجمه‌اش منعکس کند، نخست اسم فاعل را آورده و بعد، عبارت «مردان و زنان» را افزوده است تا در عین اینکه ترجمه وفادار به اصل است، جمله بر روش نگارش پارسی باشد؛ مانند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ (توبه،68)»: وعده داد الله منافقان را، مردان و زنان.<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1357ش، ص324</ref>‏