۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد على حسينى ميلانى' به 'سيد على حسينى ميلانى ') |
جز (جایگزینی متن - 'بُخارى' به 'بُخارى') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمىدارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است. | در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمىدارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است. | ||
از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيمودهاند و به روش ديگرى پناه آوردهاند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مىكنند كه بُخارى در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مىكند. در اين نقل، به روشنى معلوم مىشود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداختهاند به بيهقى، بغوى، خطيب تبريزى و ابن تيميه اشاره مىكند. | از اين رو، آنان ناگزير راه ديگرى را پيمودهاند و به روش ديگرى پناه آوردهاند؛ از جمله به تحريف حديث ولايت و خاطر نشان مىكنند كه [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بُخارى]] در كتاب صحيح خود حديث ولايت را از عبداللَّه پسر بريده نقل مىكند. در اين نقل، به روشنى معلوم مىشود كه حديث تقطيع شده است. كسى كه با دقّت متن اين حديث را بررسى كند، به مقطوع بودن حديث پى خواهد برد. افرادى كه به تحريف اين حديث پرداختهاند به بيهقى، بغوى، خطيب تبريزى و ابن تيميه اشاره مىكند. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش