۱۴۷٬۱۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی ترین ' به 'یترین ') |
||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در طول تاریخ سیاسی جهان، پادشاهان به علت دارا بودن نقش دوگانهی حکومت - سلطنت، هم از اقتدارات سلطنت و ریاست عالیه کشور برخوردار بودند و هم در امر حکومت و ارکان مختلف آن به صورت مستقیم یا با واسطه دخالت میکردند. تفکیک امر سلطنت از حکومت، راه را بر خودکامگی شاهان سد و مکانیزمی برای تعدیل قدرت آنان ترسیم میکرد. سلطنت مشروطه که نمونهای بارز از تفکیک حکومت از سلطنت است مهمترین راهکار سیاسی و اجتماعی در جهت تعدیل قدرت حاکمان طی قرون اخیر بوده است، چرا که تجمیع دو امر سلطنت و حکومت در دست یک نفر باعث ایجاد حکومتهای خودکامه میشد. | در طول تاریخ سیاسی جهان، پادشاهان به علت دارا بودن نقش دوگانهی حکومت - سلطنت، هم از اقتدارات سلطنت و ریاست عالیه کشور برخوردار بودند و هم در امر حکومت و ارکان مختلف آن به صورت مستقیم یا با واسطه دخالت میکردند. تفکیک امر سلطنت از حکومت، راه را بر خودکامگی شاهان سد و مکانیزمی برای تعدیل قدرت آنان ترسیم میکرد. سلطنت مشروطه که نمونهای بارز از تفکیک حکومت از سلطنت است مهمترین راهکار سیاسی و اجتماعی در جهت تعدیل قدرت حاکمان طی قرون اخیر بوده است، چرا که تجمیع دو امر سلطنت و حکومت در دست یک نفر باعث ایجاد حکومتهای خودکامه میشد. | ||
مبنای تعدیل قدرت که بر اساس نظریهی تفکیک حکومت از سلطنت استوار است، راه بر خودکامگی پادشاهان می بندد، به همین دلیل، وجود یک میثاق ملی تحت عنوان قانون اساسی که شاکلهی رژیم سیاسی را ترسیم کرده و به تنظیم رابطه میان فرمانروایان و فرمانبران بپردازد، از جمله مهمترین و | مبنای تعدیل قدرت که بر اساس نظریهی تفکیک حکومت از سلطنت استوار است، راه بر خودکامگی پادشاهان می بندد، به همین دلیل، وجود یک میثاق ملی تحت عنوان قانون اساسی که شاکلهی رژیم سیاسی را ترسیم کرده و به تنظیم رابطه میان فرمانروایان و فرمانبران بپردازد، از جمله مهمترین و اساسیترین گلها در جهت نیل به تعدیل قدرت و تفکیک امر سلطنت کردن از حکومت داری است چرا که در پرتو دستوراتی که در اصول قانون اساسی متبلور میشوند جایگاه پادشاه مشخص شده و شیوهی دخالت او در ارکان قدرت معین میشود. | ||
در ساختارهای نوین سیاسی و اشکال جدید حاکمیتی، منشاء قدرت سیاسی و سرچشمهی مشروعیت بخشی آن مردم بودند؛ خواست و ارادهی مردم تعیین کنندهی حضور و تداوم حکومتها بود و حکومتها نیز در چارچوب قوانین مدون اعمال قدرت مینمودند. تفکیک قوا، تدوین قوانین اساسی، ظهور حکومتهای جمهوری و پدیدآیی حکومتهای مشروطهی سلطنتی، سیمای سیاست غربی را تماما دگرگون ساخت. اما همزمان با این تحولات، ایران همچنان بر مدار جهان سنتی سیر میکرد. در این بین قاجارها همزمان با تغییر سیاست غربی، قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفته و نمانیدهی سیاست کلاسیک بودند. آنان از همان ابتدای حکومتداری در مواجهه با دنیای جدید، ناکارآمدی کامل خود را به نمایش گذاشتند و به ویژه در جریان شکست در جنگ با روس ها، تصویر یک حاکمیت درهم شکسته را برای جهان بیرونی و مردمان ایران نشان دادند. با این حال آنان هچنان دارای قدرت مطلقه بودند و اختیار ملک و ملت را به دست داشتند. عملکرد داخلی آنها در ابعاد مختلف چنان فاجعه بار و آسیب زا بود که روشنفکران و نخبگان را به تامل در باب خروج از وضع جاری و یافتن راهکار سوق داد.<ref> [https://historylib.com/books/2586/ ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | در ساختارهای نوین سیاسی و اشکال جدید حاکمیتی، منشاء قدرت سیاسی و سرچشمهی مشروعیت بخشی آن مردم بودند؛ خواست و ارادهی مردم تعیین کنندهی حضور و تداوم حکومتها بود و حکومتها نیز در چارچوب قوانین مدون اعمال قدرت مینمودند. تفکیک قوا، تدوین قوانین اساسی، ظهور حکومتهای جمهوری و پدیدآیی حکومتهای مشروطهی سلطنتی، سیمای سیاست غربی را تماما دگرگون ساخت. اما همزمان با این تحولات، ایران همچنان بر مدار جهان سنتی سیر میکرد. در این بین قاجارها همزمان با تغییر سیاست غربی، قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفته و نمانیدهی سیاست کلاسیک بودند. آنان از همان ابتدای حکومتداری در مواجهه با دنیای جدید، ناکارآمدی کامل خود را به نمایش گذاشتند و به ویژه در جریان شکست در جنگ با روس ها، تصویر یک حاکمیت درهم شکسته را برای جهان بیرونی و مردمان ایران نشان دادند. با این حال آنان هچنان دارای قدرت مطلقه بودند و اختیار ملک و ملت را به دست داشتند. عملکرد داخلی آنها در ابعاد مختلف چنان فاجعه بار و آسیب زا بود که روشنفکران و نخبگان را به تامل در باب خروج از وضع جاری و یافتن راهکار سوق داد.<ref> [https://historylib.com/books/2586/ ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||