۱۴۶٬۳۲۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ب شناسی ' به 'بشناسی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =جمهرة نسب قريش و أخبارها | | عنوان =جمهرة نسب قريش و أخبارها | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
|پدیدآورندگان | |||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[زبیر بن بکار]] (نویسنده) | [[زبیر بن بکار]] (نویسنده)، [[شاکر، محمود محمد]] (محقق و شارح) | ||
[[شاکر، محمود محمد]] (محقق و شارح) | |زبان | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =DS 219 /ق4ز2 | ||
| موضوع = | | موضوع = قريش (قبيله) - تاريخ | ||
|ناشر | |||
| | | ناشر = دار اليمامة | ||
| | | مکان نشر =عربستان - رياض | ||
| | | سال نشر = 1999م , 1419ق | ||
| سال نشر =1999م , 1419ق | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10311AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10311AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10311 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10311 | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| جمهره (ابهامزدایی)}} | |||
'''جمهرة نسب قریش و أخبارها'''، نوشته [[زبیر بن بکار]] (256-172ق)، یکی از منابع اصلی در نسبشناسی اعراب است. شرح و تحقیق جلد اول کتاب را [[شاکر، محمود محمد|محمود محمد شاکر]] (1418ق) به انجام رسانده است. جلد دوم هم توسط [[حمد الجاسر]] به چاپ رسیده است. | '''جمهرة نسب قریش و أخبارها'''، نوشته [[زبیر بن بکار]] (256-172ق)، یکی از منابع اصلی در نسبشناسی اعراب است. شرح و تحقیق جلد اول کتاب را [[شاکر، محمود محمد|محمود محمد شاکر]] (1418ق) به انجام رسانده است. جلد دوم هم توسط [[حمد الجاسر]] به چاپ رسیده است. | ||
| خط ۴۱: | خط ۳۹: | ||
این کتاب برخلاف آثاری چون «الأنساب» سمعانی - که پس از بیان نسب رسولاللّه، به ذکر نسب بنیهاشم و بعد از آن به ذکر نسب قریش و عرب پرداخته<ref>ذکایی ساوی، مرتضی، ص29-28</ref>، چون خود از زبیریان و نواده زبیر بن عوام است، نسبها را با ذکر نسب زبیریان آغاز کرده است. | این کتاب برخلاف آثاری چون «الأنساب» سمعانی - که پس از بیان نسب رسولاللّه، به ذکر نسب بنیهاشم و بعد از آن به ذکر نسب قریش و عرب پرداخته<ref>ذکایی ساوی، مرتضی، ص29-28</ref>، چون خود از زبیریان و نواده زبیر بن عوام است، نسبها را با ذکر نسب زبیریان آغاز کرده است. | ||
در کتاب «نسب قریش» مصعب بن عبدالله (متوفی 236ق) نیز که پیش از کتاب [[زبیر بن بکار]] نوشته شده، علاوه بر اینکه در قالب دوازده جزء | در کتاب «نسب قریش» مصعب بن عبدالله (متوفی 236ق) نیز که پیش از کتاب [[زبیر بن بکار]] نوشته شده، علاوه بر اینکه در قالب دوازده جزء دستهبندی خوبی صورت گرفته است، به ترتیب منطقی با ذکر انساب از معد بن عدنان و اجداد پیامبر(ص) آغاز و با ذکر نسب ابوطالب و [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] و فرزندان آن حضرت ادامه یافته است. | ||
افراط معاویه در دشمنی با [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به حدّی رسید که چون جمعی از بنیأمیه نزد او رفتند و گفتند: تو به آرزوی خود رسیدی، از این پس دست از ناسزاگویی به این مرد (مقصود، امیرالمؤمنین(ع) است) بردار. گفت: قسم به خدا! تا هنگامی که کودکان با این ناسزاگویی بزرگ شوند و پیران به فرتوتی برسند، هیچ گاه فضیلتی برای او نباید ذکر شود. امّا اراده خداوند، جز این بود. بنا به نقل [[زبیر بن بکار]]، عبداللّه بن عروه فرزندان خود را گرد آورد، سپس گفت:ای فرزندان من! خداوند هیچ چیزی را بنا نکرد که پس از زمانی آن را ویران ساخته باشد و اینکه مردم هرگز چیزی را بنا نکردند، جز اینکه آن را ویران کردند و نیز اینکه بنیأمیه از زمان معاویه تا امروز (نیمه اوّل قرن دوم هجری) خواستند شرف و مقام علی را خراب کنند و از میان ببرند، امّا خداوند شرف و فضیلت و محبّت او را در دلهای مؤمنین افزون ساخت.ای فرزندان من، علی را دشنام ندهید!<ref>ر.ک: فقیهی، علیاصغر، ص24؛ متن کتاب، ج1، ص300، شماره 474</ref> | افراط معاویه در دشمنی با [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] به حدّی رسید که چون جمعی از بنیأمیه نزد او رفتند و گفتند: تو به آرزوی خود رسیدی، از این پس دست از ناسزاگویی به این مرد (مقصود، امیرالمؤمنین(ع) است) بردار. گفت: قسم به خدا! تا هنگامی که کودکان با این ناسزاگویی بزرگ شوند و پیران به فرتوتی برسند، هیچ گاه فضیلتی برای او نباید ذکر شود. امّا اراده خداوند، جز این بود. بنا به نقل [[زبیر بن بکار]]، عبداللّه بن عروه فرزندان خود را گرد آورد، سپس گفت:ای فرزندان من! خداوند هیچ چیزی را بنا نکرد که پس از زمانی آن را ویران ساخته باشد و اینکه مردم هرگز چیزی را بنا نکردند، جز اینکه آن را ویران کردند و نیز اینکه بنیأمیه از زمان معاویه تا امروز (نیمه اوّل قرن دوم هجری) خواستند شرف و مقام علی را خراب کنند و از میان ببرند، امّا خداوند شرف و فضیلت و محبّت او را در دلهای مؤمنین افزون ساخت.ای فرزندان من، علی را دشنام ندهید!<ref>ر.ک: فقیهی، علیاصغر، ص24؛ متن کتاب، ج1، ص300، شماره 474</ref> | ||