پرش به محتوا

تاریخ عباسی (روزنامه ملاجلال منجم): تاریخ ایران در روزگار شاه عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تاریخ های ' به 'تاریخ‌های '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تاریخ های ' به 'تاریخ‌های ')
خط ۲۹: خط ۲۹:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
تاریخ کهنسال ایران زمین وارث بسیاری از متون تاریخنگاری است که هر یک بخشی از سرگذشت این سرزمین را در خود جا داده است. بسیاری از این متون در دو قرن اخیر که تصحیح و انتشار متون فارسی رونقی گرفت، به زیور چاپ آراسته شد. اما این تصحیح ها همواره از شیوه و محتوایی یکسان برخوردار نبود. گاه در کمال دقت و وسواس صورت گرفت و به زنده شدن متنی کهن بر اساس نسخه یا نسخه‌های خطی آن انجامید و گاه دقتی بایسته در تصحیح اتفاق نیفتاد و صرفا نسخه‌ای خطی به متنی چاپی تبدیل شد. چنین است که امروزه بسیاری از متون منتشر شده‌ی تاریخ نگاری ایرانی از کیفیت لازم برای این گه پژوهشگران بتوانند از آن‌ها در پژوهش‌هایشان بهره مند شوند برخوردار نیستند. از این روی به نظر می‌رسد تصحیح و انتشار دوباره‌ی بسیاری از آثاری که پیشتر منتشر شده‌اند، امری ضروری است. تاریخ نگاری‌های روزگار صفوی شاید بیش از هر دوره‌ای دیگر مصداق این سخن باشند. بسیاری از متون تاریخ نگاری این روزگار با همه‌ی اهمیتی که دارند، متاسفانه تصحیح و انتشاری مناسب ندارند. تاریخ عباسی یا روزنامه‌ی [[منجم یزدی، ملاجلال محمد|ملاجلال]] نیز از همین دسته است که نیاز مبرم به تصحیح و انتشار دوباره آن به روشنی به چشم می‌خورد. این اثر از آثار تاریخ نگاری برجسته‌ی روزگار شاه عباس یکم صفوی است و برای شناخت تاریخ ایران در روزگار پادشاه یاد شده، اهمیتی فراوان دارد. همان اندازه که فرمانروایی شاه عباس درخشان ترین روزگار پادشاهی صفویان است، تاریخ نگاری روزگار او هم جدای از دیگر پدیده‌های دروان او نیست و نسبت به نمونه‌های پیش و پس از خود در دوره‌ی یاد شده از برجستگی و پرباری بیشتر برخوردار است. تاریخ نگاری‌های صفوی پیش از روزگار شاه عباس، با همه‌ی تفصیل و پرشمار بودن، از عیبی بزرگ برخوردارند آن هم این که مطالب آن‌ها به شدت تحت تأثیر یکدیگر و در بسیاری موارد شبیه همدیگر است. این همانندی‌ها باعث شده است در بسیاری رویدادها، گزارش‌هایی تقریبا یکسان از این روزگار به دست پزوهشگر امروزی برسد و خواننده از گزارش‌های متنوع درباره‌ی یک رویداد محروم باشد. تاریخ نگاری‌های پس از شاه عباس نیز کاستی‌هایی دیگر دارند. در این میان تاریخ نگاری دوره‌ی شاه عباس برخلاف دوره‌ی پیش از خود دارای تاریخ های بسیار متفاوت و مستقل از یکدیگر است. به گونه‌ای که در هر یک از این آثار گزارشی مستقل و نسبتا متفاون را از بسیاری از رویدادها یم توان به دست آورد که هر یک گوشه‌ای از رویدادهای زمانه را توصیف می‌کند.
تاریخ کهنسال ایران زمین وارث بسیاری از متون تاریخنگاری است که هر یک بخشی از سرگذشت این سرزمین را در خود جا داده است. بسیاری از این متون در دو قرن اخیر که تصحیح و انتشار متون فارسی رونقی گرفت، به زیور چاپ آراسته شد. اما این تصحیح ها همواره از شیوه و محتوایی یکسان برخوردار نبود. گاه در کمال دقت و وسواس صورت گرفت و به زنده شدن متنی کهن بر اساس نسخه یا نسخه‌های خطی آن انجامید و گاه دقتی بایسته در تصحیح اتفاق نیفتاد و صرفا نسخه‌ای خطی به متنی چاپی تبدیل شد. چنین است که امروزه بسیاری از متون منتشر شده‌ی تاریخ نگاری ایرانی از کیفیت لازم برای این گه پژوهشگران بتوانند از آن‌ها در پژوهش‌هایشان بهره مند شوند برخوردار نیستند. از این روی به نظر می‌رسد تصحیح و انتشار دوباره‌ی بسیاری از آثاری که پیشتر منتشر شده‌اند، امری ضروری است. تاریخ نگاری‌های روزگار صفوی شاید بیش از هر دوره‌ای دیگر مصداق این سخن باشند. بسیاری از متون تاریخ نگاری این روزگار با همه‌ی اهمیتی که دارند، متاسفانه تصحیح و انتشاری مناسب ندارند. تاریخ عباسی یا روزنامه‌ی [[منجم یزدی، ملاجلال محمد|ملاجلال]] نیز از همین دسته است که نیاز مبرم به تصحیح و انتشار دوباره آن به روشنی به چشم می‌خورد. این اثر از آثار تاریخ نگاری برجسته‌ی روزگار شاه عباس یکم صفوی است و برای شناخت تاریخ ایران در روزگار پادشاه یاد شده، اهمیتی فراوان دارد. همان اندازه که فرمانروایی شاه عباس درخشان ترین روزگار پادشاهی صفویان است، تاریخ نگاری روزگار او هم جدای از دیگر پدیده‌های دروان او نیست و نسبت به نمونه‌های پیش و پس از خود در دوره‌ی یاد شده از برجستگی و پرباری بیشتر برخوردار است. تاریخ نگاری‌های صفوی پیش از روزگار شاه عباس، با همه‌ی تفصیل و پرشمار بودن، از عیبی بزرگ برخوردارند آن هم این که مطالب آن‌ها به شدت تحت تأثیر یکدیگر و در بسیاری موارد شبیه همدیگر است. این همانندی‌ها باعث شده است در بسیاری رویدادها، گزارش‌هایی تقریبا یکسان از این روزگار به دست پزوهشگر امروزی برسد و خواننده از گزارش‌های متنوع درباره‌ی یک رویداد محروم باشد. تاریخ نگاری‌های پس از شاه عباس نیز کاستی‌هایی دیگر دارند. در این میان تاریخ نگاری دوره‌ی شاه عباس برخلاف دوره‌ی پیش از خود دارای تاریخ‌های بسیار متفاوت و مستقل از یکدیگر است. به گونه‌ای که در هر یک از این آثار گزارشی مستقل و نسبتا متفاون را از بسیاری از رویدادها یم توان به دست آورد که هر یک گوشه‌ای از رویدادهای زمانه را توصیف می‌کند.


تاریخ عباسی یا روزنامه‌ی ملاجلال یکی از پدیده‌های درخشان تاریخ نگاری عصر شاه عباس است که نسبت به دیگر تاریخ نگاری‌های این دوره دارای ویژگی‌های خاص خود است و می‌تواند بسیاری از کاستی‌های آن‌ها را برطرف کند. از این روی برای مطالعه‌ی عصر شکوفایی فرهنگ و تمدن ایرانی در روزگار شاه عباس، یکی از منابع بسیار سودمند و لازم به شمار می‌آید. این است که تصحیح علمی و انتشار آن کاری بایسته به شماری می‌آید.<ref> [https://historylib.com/books/2604 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
تاریخ عباسی یا روزنامه‌ی ملاجلال یکی از پدیده‌های درخشان تاریخ نگاری عصر شاه عباس است که نسبت به دیگر تاریخ نگاری‌های این دوره دارای ویژگی‌های خاص خود است و می‌تواند بسیاری از کاستی‌های آن‌ها را برطرف کند. از این روی برای مطالعه‌ی عصر شکوفایی فرهنگ و تمدن ایرانی در روزگار شاه عباس، یکی از منابع بسیار سودمند و لازم به شمار می‌آید. این است که تصحیح علمی و انتشار آن کاری بایسته به شماری می‌آید.<ref> [https://historylib.com/books/2604 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>